سیزدهمین جلسه از دور دوازدهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی اسلامشهر با استادی راهنمای محترم مسافر محمد و نگهبانی مسافر اسد و دبیری مسافر آرش با دستورجلسه "وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من" در روز شنبه ۲۵ اسفندماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر؛
بنده قبل از هر چیزی، پیشاپیش سال نو را تبریک عرض میکنم و در ماه مبارک رمضان، امیدوارم که نماز و روزه همگی شما مفید واقع بشود، خدا را شکر که یک بار دیگر در این جایگاه قرار گرفتم. دستور جلسه وادی چهاردهم یا وادی محبت است و من با خودم فکر میکنم که رابطه این دستور جلسه با من چه میتواند باشد؟ این وادی به نوعی برای من فهمش سخت است، اما از منظر خود آن را بیان میکنم، وادی چهاردهم میخواهد به من بگوید که باید یک تفکری از قبل شکل گرفته باشد تا در آخر به محبت و عشق ختم بشود.
راجع به وادی محبت، چیزی که آقای مهندس در کنگره ۶۰ به ما یاد دادهاند، این است که محبت، ذره ذره پدیدار میشود و شکل میگیرد و وقتی که محبت ایجاد میشود و وقتی محبت به اجرا در بیاید، در ادامه به عشق تبدیل میشود، یعنی اگر محبت نداشته باشیم، عشقی نیز پدیدار نمیشود، آقای مهندس میفرمایند که لازمه اینکه محبت و عشق وجود داشته باشند و ایجاد بشوند، بایستی تزکیه و پالایش انجام بگیرد و حس سالم داشته باشیم، چون تمام کائنات بر اساس حس به چرخش در میآیند و بر اساس حس عمل میکنند و نمیشود که کسی بگوید که من با محبت هستم! اما حسش، حس آلودهای باشد و یا نمیشود کسی بگوید که من با محبت و یا عاشق هستم! اما حسش حس آلودهای باشد.
در محبت و عشق چیزی به اسم انتقام و کینه و نفرت وجود ندارد، زیرا کسی که میخواهد محبت بکند، باید در اندیشه و گفتار و رفتار درست شده باشد، چون چرخهای که در کنگره۶۰ داریم، عمل سالم، ایمان سالم، عقل سالم، محبت و عشق، همه اینها باید سالم شده باشند، نمیشود که بدون اینها بگویم که من به خداوند و به بندگان و اولیای خداوند عشق میورزم و اصلاً به این شکل نیست و آقای مهندس این موضوع را برای ما به خوبی معنا کردهاند که اگر میخواهید که محبت را بفهمید؛ بایستی به سورچرانی مشغول نباشید زیرا نصیب چندانی ندارید، باید از چیزی که دریافت کردید کمک و خدمت کنید که ۹۹درصد راهنمایان در کنگره ۶۰ به این شکل هستند و از چیزی که در وجودشان است و آن چیزی را که یاد گرفتند، بدون تمنا میبخشند.
بیرون از کنگره هیچ وقت محبت را به معنای واقعی درک نکردم، زیرا محبت دارای صور است و باید از درون بجوشد و بیرون بیاید، تا برای دیگران قابل لمس، درک و قابل حس باشد، شاید بیان دوست داشتن بتواند کسی را به وجد بیاورد، اما وقتی که این گفتار با عمل نیز همراه میشود، این محبت زایش دارد و عشق را به وجود میآورد؛ وقتی که ما به عقب برمیگردیم و نگاه میکنیم که کنگره۶۰ چگونه و با چه تدبیری شکل گرفته است، آن وقت معنای محبت و عشق را متوجه میشویم و امیدوارم که وادی چهاردهم را بتوانم به معنای واقعی درک بکنم و در زندگی شخصی و کنگره استفاده کنم، از اینکه به صحبتهای من توجه کردید ممنون و سپاسگزارم.



متن: مسافر بهزاد
عکس و ویرایش: مسافر محسن
ارسال: مسافر محمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
127