English Version
This Site Is Available In English

وادی چهاردهم؛ با پیام محبت آغاز می‌شود

وادی چهاردهم؛ با پیام محبت آغاز می‌شود

سلام دوستان ساناز هستم یک همسفر

مهربان باش که این عمر گران می‌گذرد. 

قدر این لحظه بدان چرخ زمان می‌گذرد. 

بر لبی گُل بِنِشان، دست فقیری تو بگیر. 

هر چه با هر که کنی بر تو همان می‌گذرد.

وادی چهاردهم؛ وادی عشق است، عشق بی‌دریغ، عشق بدون چشم‌داشت و عشق خالص، خوش به‌حال آنانی که عشق و محبت می‌دهند و به‌دنبال پس گرفتن نیستند، زمانی که اینگونه بودی، حس خوب، درونَت شکل می‌گیرد، مثل حسی که ما به فرزندمان داریم و این نشانه‌ای از عشق خداوند به ما است، خیلی خوب است که انسان نسبت به تمام چیزهای اطراف خود حس خوبی داشته باشد. پس برای این‌که عاشق باشیم باید بتوانیم بگذریم. از این وادی آموختم، محبت دو نوع است؛ممکن است من در اطراف خود چیزهایی را دوست داشته باشم، اما اسم آن، محبت و عشق نیست؛ بلکه دوست‌داشتن بر مبنای جاذبه است که محبت عام است. ولی محبت واقعی همراه با عقل، معرفت و ایمان است، به حرف نیست و با رسیدن به دانایی شکل می‌گیرد. آموختم؛ عشق باعث تمام اتفاق‌های خوب زندگی است، این عشق، با محبت به وجود می‌آید و زمانی یک انسانِ کامل می‌شویم که شکرگزار باشیم و از همه هستی سپاس‌گزاری کنیم.

سلام دوستان فائزه هستم یک همسفر

وادی چهاردهم با پیام محبت شروع می‌شود، جمع‌بندی همه وادی‌ها است و به نقطه عشق و محبت فرود می‌آید و همان چیزی است که ما را این‌جا گرد هم آورده است. محبت تنها چیزی است که قابل ارزش و باور است؛ چون اگر فردی همه‌چیز داشته باشد و محبت نداشته باشد یک ظرف تهی است. عشق خودش عامل تمام اتفاق‌های خوش‌آیند زندگی است، وقتی فردی نسبت به تمام چیزهای اطراف خود حس خوبی داشته باشد می‌تواند بگوید؛ حسی درون او در حال شکل‌گیری است.

 برای این‌که عاشق شویم باید بتوانیم بگذریم؛ زمانی که بتوانیم گذشت کنیم به ارتقاء خواهیم رسید و اساس کنگره ۶۰ بر مبنای عقل، عشق و ایمان است. امیدوارم همه ما به مرحله‌ای برسیم که به کل هستی حس خوبی داشته باشیم. 

سال جدید و بهار نزدیک است با هم عهد کنیم؛ امسال به‌ جای اینکه خانه‌هایمان را بتکانیم، اما در عوض دل‌هایمان حسادت، بغض، کینه و نفرت باشد، دل‌ها را بتکانیم و جا برای عشق و وادی چهارده باز کنیم.

سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر

آنچه باور است محبت است و آنچه نیست،ظروف تهی است.

نظر به این‌که پرداختن به این دستورجلسه و نوشتن در مورد آن در حد و اندازه ما نیست؛ ولی می‌توان گفت: این‌جا، درحال نوشتن این مطلب به آشوب کشیده می‌شوم و از قدرت مطلق الله و وجود نیروهایی که با چشمِ سَر دیده نمی‌شوند به شگفت درمی‌آیم، اشک در چشمان من حلقه می‌زند، بغض گلویم را می‌گیرد، شاید در مبحث جهان‌بینی متوجه شده باشیم که تنها محبت است که انسان‌ها را به هم متصل نگاه داشته است و انسانهایی که فاقد محبت‌اند؛ بسان ظروف‌ تهی هستند. این سخن را اگر امروز باور نکنید یک روز بالاخره متوجه می‌شویم، حتی پس از مرگ، چون همین پیوند محبت است که ما را با استادانمان وصل نموده است. محبتی که مدنظر وادی چهاردهم است، محبت عام است؛ محبتی که همه موجودات و انسان‌ها را در برمی‌گیرد که حرف و سخن نیست، بلکه دنیای زیبایی است که تزکیه، پالایش و رسیدن به دانایی است؛ پس محبت عنصری الهی و حقیقی است و دیدن آن چشم دل می‌خواهد.

سلام دوستان محبوبه هستم یک همسفر

وادی چهاردهم زنجیره‌های عشق است، 

 چیزی در ما انسان‌ها مطرح است که عشق با منافع ما رابطه مستقیم دارد، وقتی آن‌ها تضمین شوند، گویی این عشق قوی‌تر می‌شود؛ اما زمانی‌که منافع ما به خطر می‌افتد این عشق هم تبدیل به چیز دیگری می‌شود. در اصل کلمه عشق نباید ارتباطی به منافع ما داشته باشد، در غیر این‌صورت ما در پرتوی آن منافع هستیم. مثلاً، عشق مادر به فرزند از همان لحظه اول که مادر متوجه می‌شود مادر است به فرزند خود بدون هیچ منفعتی عشق می‌ورزد و یا عشق راهنما به رهجو، بدون هیچ چشم‌داشتی کاملاً از ته دل و عاشقانه عشق می‌ورزد و منافع شخصی خود را در نظر نمی‌گیرد. عشق را نمی‌توان توصیف و بیان کرد، به لمس کردن یا به سخن گفتن نیست که دائما به شخصی بگوییم؛ دوستت دارم، بلکه باید در عمل پایدار باشیم.

 عشق یعنی؛ گذشتن از خیلی چیزها، حتی از جان خود برای معشوق، عشق در واقع، همان قدرت مطلق است که به صور مختلف در چرخش‌ها با ما است، ما وقتی به قدرت مطلق می‌رسیم که کامل شده باشیم. یعنی: تمام صفات خداوند را در خود پیدا کنیم و به آن عمل کنیم تا به خالق خوبی‌ها که همان قدرت مطلق است نزدیک شویم. عشق چیزی است که وقتی پا به هستی گذاشته‌ایم همراه ما بوده و هست. انسان بودن یعنی چه؟ یعنی: هر آن‌چه که در هستی وجود دارد، ما به خاطر آن‌ها از خالق خود سپاس‌گزاری کنیم. کلام آخر، دفتر محبت و عشق هیچ‌گاه بسته نمی‌شود؛ بلکه با آن‌چه آغاز شده همیشه عجین است و این دایره‌ها هم‌چنان به میزان بیکران آن، شعاع افز‌ون می‌نماید، کار نیروهای ضدارزشی با افزایش و گسترش محبت رو به زوال می‌گراید و مفهوم واقعی، آن‌چه دمیده شده آشکار و آشکارتر خواهد شد.

مشارکت‌کنندگان: همسفر ساناز، همسفر فائزه، همسفر فاطمه و همسفر محبوبه رهجویان راهنما همسفر فرزانه (لژیون پانزدهم)
رابط خبری: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر فرزانه (لژیون پانزدهم)
ویرایش: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر رویا (لژیون هشتم) دبیر اول سایت
ارسال: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر رویا (لژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی فردوسی مشهد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .