همسفر افسانه و مسافرشان با بیش دوازده سال تخریب و آخرین آنتیایکس مصرفی گل وارد کنگره شدند. به مدت یازده ماه و یازده روز با متد DST و داروی OT به راهنمایی مسافر اعرابی و همسفر رویا (در نمایندگی ایمان) سفر کردند. در حال حاضر به مدت دو سال و شش ماه است که به لطف خدا و دستان پرمهر آقای امین آزاد و رها هستند. رشته ورزشی مسافر فوتبال و رشته ورزشی همسفر در کنگره شطرنج و تنیس روی میز است. در ادامه همسفر افسانه سفر نیکوتین با راهنمایی همسفر سهیلا انجام دادند که در حال حاضر به مدت یازده ماه است که آزاد و رها هستند. همسفر افسانه در بخش سایت، دبیر لژیون سردار، دنوری، ورزشبان شطرنج و ایروبیک خدمت کردهاند و در حال حاضر در جایگاه راهنمایی در حال خدمت هستند.
وادی چهاردهم آخرین وادی کتاب عشق است؛ زیرا چیزی جز عشق عام بقایی ندارد و همه انسانها پس از طی بعدهای متعدد و فراز و نشیبهای بسیار در مسیر تکامل خود به آن خواهند رسید. در وادی سیزدهم که پیشدرآمد این وادی است، میگوید: «پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است» این جمله بیانگر آن است که به هر چیزی که میخواهی میرسی؛ اما آن را پایانی است. به عبارت دیگر هر آنچه برای تو نماد بت دارد و به آن افتخار میکنی، انتها و پایان دارد؛ مانند بت زیبایی، جوانی، جسم سالم، ثروت، دانش و تحصیلات، مقام و منصب، پدر و مادر خوب، فرزندان صالح و... زیرا تو ای انسان، فناناپذیر هستی؛ اما بتهای تو فناپذیرند. دلبند اینها نباش و تنها عشق و محبت فناناپذیر و جاودانه است؛ زیرا مظهر و سمبل عشق یعنی خداوند متعال، جهان هستی تو را برای عشق خلق کرده که با اختیار خود آن را برگزینی و به آن برسی؛ نه مانند موجودات دیگر که طبق برنامهریزی معین، زندگی غریزی خود را طی میکنند. از ابتدا، خلقت و هستی بر مبنای عشق آفریده شدند و بر آن ادامه یافت. همه ما در جام بینهایت عشق غوطهور هستیم؛ حتی اگر به آن اعتقادی نداشته باشیم.
در انتهای سیدی «قلب» آقای مهندس میفرمایند: «در قلبها رودخانهها به بحری جاری میشوند که سرچشمه آن زمین و سماء است. چه عظمتی عشق باید داشته باشد که احتیاج به مبدأ تولید دارد! آن هم از سماء یعنی عرش ملکوتی» انسانهای معدودی به این مهم رسیدهاند و اصل موضوع را خوب دریافتهاند که آنچه باور است یا وجود دارد، محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است که انسان بیمحبت مانند ظرف توخالی است که هر آن فرو میریزد.
«عشق و دیگر هیچ» میتوان گفت کوتاهترین و جامعترین جمله در مورد وادی چهاردهم است؛ زیرا عشق یعنی رسیدن به یگانگی و توحید خداوندی، یعنی جزئی از او شدن، یعنی برای آنچه که خلق شدیم و این همانا آخر رسیدن و پایانیترین پایان است. این وادی گل سرسبد کتاب عشق است. در این کتاب، وادیها به ترتیب راهنمای ما هستند تا ما را به سمت مهمترین و اساسیترین مطلب که محبت است، برسانند.
آقای مهندس این کتاب را در چهارده وادی شرح میدهند و نگرش کتاب را در چهاردهم اسفند سال ۱۳۸۸ به پایان میرسانند و این روز را روز عشق عام نامگذاری میکنند. ایشان میفرمایند: «ما باید عشق ورزیدن و مهر ورزیدن را بفهمیم و حس کنیم. مهم آن لحظاتی است که وجود دارد و آنچه که ما هستیم. اگر این را ببینیم و تمرین کنیم، زندگی آنقدرها هم سخت نیست.»
من همیشه از زیبایی این وادی لذت بردم، بهطوری که اگر دچار مشکلی شوم به این وادی و بهخصوص به صحبتهای جانشین رجوع میکنم و درمییابم که باید مسائل را خردتر و بیاهمیتتر و دنیا و هستی را با مقیاس بزرگتری بنگرم تا به آرامش برسم. این وادی روح انسان را زنده و شاداب میکند و گویای این حرف است که ما به دلیل بزرگتری خلق شدیم و دلیل هستی را برای تو به نمایش میگذارد.
در پایان از خدای بزرگ سپاسگزارم که مرا به سوی چنین مطالبی سوق داد و از آقای مهندس بهخاطر نوشتن کتاب زیبای عشق تشکر میکنم و از صمیم قلب از خداوند منان خواهان سلامتی و پیشبرد اهداف خیرخواهانه ایشان هستم.
نویسنده: راهنما همسفر افسانه (لژیون هفتم)
گردآوری و تایپ: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون ششم)
عکاس: همسفر منیره رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون چهارم)
ویراستاری و ارسال: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر صنم (لژیون نهم) دبیر سایت
همسفران شعبه حسنانی تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
147