دومین جلسه از دوره سی و هشتم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی رودکی با استادی مسافر محسن، نگهبانی مسافر وحید و دبیری مسافر صادق با دستور جلسه « وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من» روز ۲۶ اسفند ماه در ساعت ۱۶ آغاز بهکار کرد.
چکیده گفتار استاد:
سلام دوستان محسن هستم یک مسافر.
از همه خدمتگزاران نمایندگی و آقا سعید سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار من گذاشتند تا با وادی چهاردهم در خدمت شما باشم.
پیام وادی چهاردهم؛
آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. من که میگویم کلام خود نیست، بلکه فردیست در جمع بیکران هستی که باورش کار هر کسی نیست مگر معنای آن بداند که آن چیست. ارابهها را در بیکران به حرکت درآورید که نگهبانان ماورا به آنچه در زمین میگذرد نیازمندند. بشکافید آنچه شکافتنی نیست، در دل سنگ بروید و ترکیبها را جدا نمایید.
در این پیام میخوانیم؛ وقتی باورها با محبت واقعی عجین میشوند معنای آن را میفهمیم.
همانطور که استاد سردار در سی دی تاجر میفرمایند که برای باورها هیچ ارزشی نیست. یعنی اینکه ما باور داریم که دروغ، تجسس، غیبت و یا دزدی ضد ارزش است اما آنها را انجام میدهیم و برای باورهای خودمان هیچ ارزشی قائل نمیشویم. باور داریم که محبت کردن خوب است اما آن را از دیگران دریغ میکنیم.
تنها زمانی این باورها ارزش پیدا میکنند که آنها را از افکار و عقیدهمان به کردار و گفتارمان تبدیل کنیم.
عشق برای سوختن است اما نه برای خاکستر شدن، بلکه برای تبدیل شدن به نور و رسیدن به اهداف و قلب انسانها و تمام موجودات و برای فهمیدن و عشق ورزیدن است.
اگر به کار یک راهنما دقیق بنگریم در ظاهر مانند سوختن است چرا که ایشان از زمان و کار و خانواده خودش صرف دیگران میکند تا انسانهای مصرف کننده و یا دربند را به رهایی رساند، اما در واقع آنها در حال تبدیل شدن به نور هستند و میروند تا درک بیشتری از جهان هستی داشته باشند.
محبت به دو بخش تقسیم میشود؛ نخست محبت خاص، و دومی محبت عام.
محبت خاص همان حالت غریزی انسان است که خویشان و خانواده خود را دوست میدارد اما همه ما باید به نقطه تفکر و محبت عام برسیم که همه انسانها را دوست داشته باشیم. و یا هنگامی که همه با من خوب هستند من نیز آنها را دوست داشته باشم اما زمانی که اوضاع بر وقف مراد من نشد دوست داشتن آنها را کنار بگذارم. آیا انسان میتواند به آن درجه برسد که این گونه انسانها را نیز دوست داشته باشد؟
همینطور قدردانی، میتواند معنای واقعی محبت باشد به نوعی که تمام خدمتگزارانی که به هر نحوی خدمتی برای من انجام بدهند با سپاسگزاری از آنها میتوانم محبت را نیز معنا کنم. اما ایراد گرفتن از کار خدمتگزاران و دیگران همان موضوعی است که گفتیم برای« باورها ارزشی قائل نیستیم».
رعایت قوانین و حرمتها در کنگره نیز یتواند با معنای محبت واقعی عجین باشد.

یاری گرم دیده بان محترم آقای حکیمی برای تهیه افطاری در نمایندگی رودکی



نگارش و ویرایش و بارگذاری؛ مسافر حسن
عکس و صدا: مسافر بابک
تهیه؛ مرزبان خبری، مسافر امید
- تعداد بازدید از این مطلب :
127