در شرق در مورد یینویانگ مطالبی نوشته شده است. یینویانگ علامتی است که در خیلی از باشگاهها و فیلمها مشاهده میشود؛ ولی استفاده کاربردی از آن مسئله دیگری است؛ بهطور مثال وقتی کسی روبروی او میایستد، دچار جنون و عصبانیت است، اگر با یینویانگ آشنایی داشته باشد، میتواند حس خودش را کنترل کرده و روی حس طرف مقابل نیز اثر بگذارد.
شخصیت چیست؟ فرق آن با موجودیت در چیست؟ چه عواملی موجب تخریب شخصیت میشود؟ به کلیه استعدادها، تواناییها، ناتواناییها، خواستهها، آرزوها، تفکرات یا نیروهای پتانسیل و تجربیات هر فرد موجودیت او گفته میشود. زمانیکه فردی مثلاً در رشته ریاضیات استعداد دارد، این موجودیت آن فرد است؛ ولی زمانیکه آن فرد به موجودیت خودش باور و ایمان داشته باشد، این باور شخصیت او را میسازد؛ پس شخصیت با موجودیت فرق دارد. اینکه انسان چه استعداد و توانایی دارد، شخصیت را کامل نمیکند. شما یک وقتهایی با یک آدمی برخورد میکنید که خیلی استعدادها دارد؛ ولی میبینید که یک شخصیت متزلزلی دارد و در مقابل انسان دیگر شخصیت خیلی تأثیرپذیری دارد و میتواند با یک حرف سریع نظر دیگران را عوض کند، یا با یک حرف دیگران را ناامید کند؛ چرا؟
چون بارورش نسبت به موجودیت، شخصیت میشود. بنابراین باور توانایی، مهم است. کاربرد شخصیت چیست؟ فردی که شخصیت محکم و متعادلی داشته باشد، میتواند از نعمتهای زندگی برخوردار باشد و از آنها لذت ببرد. میگویند سر بچه خیلی فریاد نزنید؛ زیرا باعث خرد شدن شخصیت او میشود و همان بچهای که با دیدن یک عروسک خوشحال میشد، حال با کوهی از عروسک نیز خوشحال نمیشود. زمان قدیم اگر به فردی توهین میشد؛ برای دفاع از خودش و لگدمال نشدن شخصیتش با طرف مقابل دوئل میکرد. تا زمانیکه شخصیت انسان آسیب ندیده در مقابل تخریب آن عکسالعمل نشان میدهد؛ ولی وقتی توهین او را شنید و نتوانست جواب بدهد از نوبتهای بعدی در مقابل دفاع از شخصیت خودش ضعیف و ضعیفتر میشود.
همانقدر که شخصیت انسان خرد میشود، به همان اندازه وارد تاریکی میشود. به جایی میرسد که مثل یک کارتنخواب کنار جویی افتاده و برایش مهم نیست که یک لگد نیز به او بزنند. وقتی شخصیت آسیب دید دیگر انسان تحت تاثیر آسیب حرکت میکند؛ یعنی بازیچه آن میشود. شخصیت انسان اگر آسیب دید، انسان قابلیتهای خودش را از دست میدهد؛ یعنی تواناییهای او دیگر کاربرد خودشان را ندارند. اما مسئله ظرفیت آدمی این نیست که در زندگی چیزی که دوست دارد از او گرفته شود و او ناراحت نشود؛ چون انسان تحت تأثیر دو نیرو حرکت میکند. بهدست آوردن چیزهایی که به او لذت و شادی میدهد، یا دور شدن از چیزهایی که عذابش میدهد. هر انسانی در زندگی آرزوهایی دارد. مثلاً دوست دارد، ماشینی یا شغلی داشته باشد، وقتی به او داده نمیشود، دچار ناراحتی و اندوه میشود. برخی میگویند؛ باید واقعی به زندگی نگاه کنی و رویاهایت را کنار بگذاری. بعضی گوش میدهند، بعضی روی خواستههای خود پافشاری میکنند، به هر قیمتی شده میخواهند به آن خواسته برسند و بسیار ناراحت میشوند.
پافشاری برای رسیدن به آرزوها از یک طرف تخریب ایجاد میکند و کنار گذاشتن بهتمام معنا نیز از طرف دیگر هیچ کدام درست نیست؛ البته آرزو و رؤیا باید معقول باشد. آنهایی که به قدرت مطلق اعتقاد دارند با خود میگویند، مگر نه اینکه خداوند رحمان و رحیم است؛ پس چرا آنچه میخواهیم را به ما نمیدهد؟ دلیلش چیست؟ چون هنوز ظرفیت داشتن آن را پیدا نکرده است. اگر درون انسان آن ظرفیت بهوجود نیامده باشد و چیزی که میخواهد در اختیارش قرار بگیرد، جز نیستی و نابودی هیچ نتیجهای برایش نخواهد داشت. مثلاً همسر خیلی خوب یا ماشین مدل بالا برای آدم معمولی تخریب ایجاد میکند، نمیگویم ماشین گران قیمت بد است و آنها که دارند، افراد پلیدی هستند، اگر بهجا باشد، عالی است. اگر من ندارم باید بگویم برای من خوب نیست؛ حتماً به دردم نمیخورد.
حال چه کار کنم در من ظرفیت بهوجود آید؟ هر چیزی از ضد خودش قابل تشخیص است. اگر انسان بخواهد در مورد چیزی ظرفیت پیدا کند؛ باید از آن محروم شود؛ وقتی برای بار اول چیزی را خواست و بهدست نیاورد، میگوید؛ برای دفعه بعد بیشتر تلاش میکنم؛ ولی وقتی دوباره بهدست نیاورد، دچار ناامیدی شده و شروع به ناسزا گفتن، میکند. همه این حسها نشان میدهد فرد ظرفیت آن را ندارد. اگر چیزی را با تمام وجود خواستم به من داده نشد، دچار این حسها نشدم یا لااقل آنها را مهار کردم، آن موقع در من ظرفیت شکل میگیرد. انسان موقعی که دچار خشم میشود و آن را فرو میبرد، دلش میسوزد و بهدرد میآید. این دل درد و سوزش همان ظرفیت است. در اینصورت وقتی آنچه میخواستم را بهدست آوردم، دچار تفاخر، خودبرتربینی و کینه نمیشوم؛ یعنی اگر خواستهام در اختیارم قرار بگیرد، هیچ عواقبی در من بهوجود نمیآید. بنابراین وقتی چیزی ندارم، میدانم باید چه کاری انجام دهم تا در ادامه برای من اتفاق بیفتد.
برداشت من این است تا زمانیکه ظرفیت خواسته در من ایجاد نشود، آن خواسته به من داده نمیشود و زمانیکه به موجودیت خودم باور داشته باشم، میتوانم برای خودم شخصیت محکمی بسازم و از مسیر زندگی آنطور که باید لذت ببرم. امیدوارم در مسیر تحولات درونی کمککننده باشد. یا حق
منبع: سیدی ظرفیت و شخصیت بخش یک
نویسنده: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
رابط خبری: همسفر سهیلا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
ثبت و ویرایش: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون بیستوششم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی شادآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
187