«آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است.» شاید متوجه شده باشید که تنها پیوند محبت انسانها را به هم متصل نگاه داشته است و انسانهای فاقد محبت به سان ظرفهایی هستند تهی و یا ظرفهایی که پر از خالی هستند؛ این سخن را اگر امروز متوجه نشوید یک روز به معنی و مفهوم آن پی خواهید برد حتی اگر پس از مرگ باشد؛ چون همین پیوند محبت ما را به استادانمان وصل نموده و مینماید. «آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است؛ من که میگویم کلام خود نیست بلکه فردیست در جمع بیکران هستی که باورش کار هر کس نیست؛ مگر معنای آن بداند که آن چیست. ارابهها را در بیکران به حرکت درآورید که نگهبانان ماورا به آنچه در زمین میگذرد نیازمندند؛ بشکافید آنچه شکافتنی نیست، در دل سنگ بروید و ترکیبها را جدا نمائید.»
انسانها بر حسب درجه دانایی، دنیا را از زوایای مختلف میبینند که این زوایا وسعت دانایی آنهاست. پیمودن وادیهای کنگره۶۰ و عبور کردن از آنها به مفهوم آموزش، یاد گرفتن و عمل کردن به وادیهاست؛ چیزی جز کسب معرفت در جهت خیر و صلاح محض نیست و قطعاً ما را به وادی محبت میرساند؛ به همین دلیل موضوع محبت در وادی چهاردهم قرار گرفته است. اصولاً صحبت کردن از محبت و دوست داشتن برای انسانهایی که به دانایی نرسیدهاند امری بیهوده است؛ شاید تصور کنید که همه انسانها محبت دارند و آن را احساس میکنند و این موضوع ربطی به دانایی ندارد؛ در پاسخ باید بگویم که محبت دو نوع است؛ خاص و عام. محبت خاص این است که انسان موجودات متعلق به خود اعم از جاندار و بیجان که نسبت به آنها احساس مالکیت میکند را دوست دارد و اما محبتی که در وادی چهاردهم بیان شده محبت عام است؛ محبتی که همه چیز و همه موجودات و انسانها را در بر میگیرد؛ رسیدن به این سطح از محبت کار سادهای نیست و به حرف و سخن نیست؛ دنیای زیبایی از تصفیه و تزکیه است که در آن صداهای زشت و ناهنجار مانند حسادت، کینه، دشمنی، خودخواهی و ... به تدریج ضعیف میشوند و نوای دلنشین محبت را احساس میکنیم که برای همه است و ما همه انسانها را دوست داریم حتی آنهایی که با ما هیچ سنخیتی ندارند و برای همه آفریدههای خداوند ارزش قائل هستیم.
اگر وجود ما ظرف باشد و هر چه علم و دانش هست درون این ظرف بریزیم اما محبت نداشته باشیم این ظرف تهی است. محبت عنصری است الهی؛ از خالصترین عناصر است؛ عنصری است که در کنار ناخالصیها جای نمیگیرد و برای رسیدن به آن راهی جز کسب معرفت، علم و آگاهی و رسیدن به دانایی در کنار تصفیه و تزکیه وجود ندارد. محبت اتفاق نیست، تقدیر نیست؛ محبت دامنه وسیع یک کمان بیانتهاست؛ واقعی است، صوری نیست؛ اگر باشد حقیقت است و دیدن حقیقت چشم دل میخواهد که به آن ارج بگذاریم.
نویسنده: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون هفدهم)
رابط خبری: همسفر آزاده رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون هفدهم)
ویراستار: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سپیده (لژیون بیستم)
ارسال: همسفر مینا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شیخبهایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
226