English Version
This Site Is Available In English

محبت عنصری است که در کنار ناخالصی‌ها جا نمی‌گیرد

محبت عنصری است که در کنار ناخالصی‌ها جا نمی‌گیرد

«آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است.» محبت به لمس نیست، به سخن نیست، محبت دو سر یک کمان بی‌انتها است. رسیدن به وادی عشق نیازمند معرفت، تجربه، تفکر و آموزش است. اولین وادی تفکر است و در ادامه باید در مسیر این سیزده وادی حرکت کنیم و با بالا بردن علم، دانایی و تجربه‌، خود را برای رسیدن به وادی محبت آماده کنیم. محبت واژه زیبایی است؛ ولی قرار گرفتن در آن کار ساده‌ای نیست. محبت واقعی توأم با معرفت، عقل و ایمان است. اگر بین انسان‌ها پیوند محبت نباشد، انسان‌ها جز‌ الفاظ تهی و پوچ چیز دیگری نیستند. وقتی محبتی نداشته باشیم نمی‌توانیم محبتی دریافت کنیم؛ اما محبت باید با دانایی و تفکر باشد. در جایی محبت، کمک کردن است؛ اما در جای دیگر باعث تخریب می‌شود. همان‌طور که می‌دانیم کاری که با محبت می‌توانیم انجام بدهیم، هرگز با خشم و عصبانیت انجام نمی‌گیرد.

محبت دو نوع است: عام و خاص. محبت خاص مانند این است که انسان نسبت به شخصی احساس مالکیت می‌کند و او را دوست دارد؛ این اولین و پایین‌ترین سطح محبت است. این نوع محبت ربطی به دانایی ندارد؛ اما محبت عام محبتی است که همه موجودات را در برمی‌گیرد. این نوع محبت به حرف و سخن نیست، فقط با تزکیه و دانایی صورت می‌گیرد و آن موقع است که صفات زشت و بد مانند حسادت‌، کینه‌، نفرت و تکبر به‌تدریج ضعیف می‌شوند و از شهر وجودی ما دور می‌شوند و آن موقع صدای دلنشین محبت را احساس می‌کنیم که این محبت، محبت عام است و آن موقع تمام انسان‌ها را دوست داریم و برای همه موجودات و آفریده‌های جان ارزش قائل هستیم.

محبت عنصری است که در کنار ناخالصی‌ها جا نمی‌گیرد. عشق و محبت عامل تمام اتفاق‌های خوشا‌یند زندگی است. وقتی فردی نسبت به تمام چیز‌های اطراف خود حس خوبی داشته باشد، عشق و محبت درون او شکل می‌گیرد. برای اینکه عاشق شویم، باید بتوانیم بگذریم. زمانی که گذشت کنیم به ارتقاء خواهیم رسید. مرکز تمام عشق و محبت، حس است و حس یک گیرنده است در تمام کل هستی و نیستی. هر انسانی به غیر از پنج حس درونی، دارای پنج حس بیرونی و یک حس ششم می‌باشد که این حواس در مبحث عشق نقش به‌سزایی دارد. مرکز حس در سینه قرار دارد که همان قلب می‌باشد. در تمام هستی اگر حس هم‌نام نباشد قابل درک نیست؛ پس زمانی که حس ما تغییر کند و حس‌های منفی ما تبدیل به حس‌های مثبت و با ارزش شود، می‌توانیم حس عشق و محبت را لمس کنیم.

اساس کنگره۶۰ بر مبنای عقل و عشق و ایمان است. امیدوارم همه ما به مرحله‌ای برسیم که تمام موجودات هستی را دوست داشته باشیم و به تمام مخلوقین خداوند خدمت کنیم. سال جدید و بهار در پیش است؛ با هم عهد و پیمان ببندیم به‌جای اینکه خانه‌هایمان را خانه تکانی کنیم، بیاییم وجودمان را خانه تکانی کنیم و هرچه کینه، نفرت، خودخواهی و تکبر هست دور بریزیم و جا برای عشق و محبت و وادی چهاردهم باز کنیم.

اما تأثیر این وادی بر روی من: این وادی به من آموخت، عشق باید بلاعوض باشد و اگر کاری و یا محبتی برای کسی بلاعوض انجام دادم آن موقع لذت می‌‌برم. قدرت بخشش را به من آموخت که ببخشم تا بخشیده شوم. وادی چهاردهم به من آموخت: «عاشق را حساب با عشق است با معشوق چه حساب دارد؟»

نویسنده: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر خاطره (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر شبنم رهجوی راهنما همسفر خاطره (لژیون دوم)
عکاس خبری: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون پنجم)
ارسال: راهنما همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سهروردی اصفهان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .