جلسهی یازدهم از دورهی چهارم کارگاههای آموزشی عمومی نمایندگی پردیس با استادی راهنمای محترم مسافر رضا، نگهبانی مسافرعلیرضا، دبیری مسافر امید با دستور جلسهی «وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من» شنبه 25 اسفند ماه ۱۴۰۳ ساعت 16:30 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
خوشحالم و خرسند که بار دیگر در نمایندگی خوب پردیس در کنار شما عزیزان هستم. حضور خانوادگی اعضا در اینجا نشان از پیوند عمیق و تأثیر شگرف این مسیر بر زندگی افراد دارد. وقتی یک نفر میآید، گویی پنج یا شش نفر همراه او هستند؛ این یعنی دو برابر مسافر، همسفرانی در کنارشان حضور دارند، و این خود نشانهای نیکو برای پویایی و رشد نمایندگی است. چنین جریانی چشماندازی روشن را برای آینده این شعبه رقم خواهد زد. این همه، حاصل تلاش و همت حاکمان، مرزبانان، راهنماها و راهنمایان همسفر است. این نمایندگی جدید مبارک باد! امید که بتوانیم از این امکانات در جهت درمان اعتیاد که هدف اصلی کنگره ۶۰ است، به بهترین شکل بهره ببریم.
و اما وادی چهارده؛ وادیای که هر سخنی را میتوان به آن مرتبط ساخت. گاه حتی اگر سخنی نادرست بر زبان آورید، شنوندگان در لحظه قادر به تشخیص حقیقت آن نخواهند بود، اما خودتان دیر یا زود درخواهید یافت که کلامتان درست بوده یا نه. این وادی، گسترده و درعینحال پیچیده است؛ مفهومی بهظاهر ساده اما با لایههای بیشمار. دوست داشتن، از هزاران زاویه قابلبررسی است و هرکس از آن برداشتی متفاوت دارد، عشق را میتوان در قالبهای مختلف دید. برخی میگویند عاشق فرزندشان هستند، برخی عاشق طبیعت، برخی شیفتهی انسانیت. اما زمانی که در بوتهی آزمایش قرار میگیرند، درمییابند آنچه گمان میکردند، با واقعیت فاصله دارد. فردی که ادعا دارد عاشق طبیعت است، اما هنگام استحمام، بیمهابا آب را هدر میدهد، آیا حقیقتاً به طبیعت عشق میورزد؟ این رفتار نشان میدهد که او بیش از آنکه عاشق طبیعت باشد، در بند عادتها و بیتوجهیهای خویش است؛ دوست داشتن خویشتن، اولین گام برای ورود به دایرهی عشق است. انسانی که خود را دوست ندارد، نمیتواند دیگران را دوست داشته باشد. این دوست داشتن، نه از سر خودخواهی، بلکه از جنس احترام به خویش است. وقتی فردی برای خود ارزش قائل باشد، میتواند برای دیگران نیز ارزش قائل شود. عشق، همانند چشمهای زلال است؛ چشمهای که تا پر نباشد، توانایی سیراب کردن دیگران را نخواهد داشت.
.jpg)
عشق، بدون آگاهی و معرفت، بیاساس است. تنها دانستن کافی نیست؛ باید به دانش، عمق و فهم افزود. همگان میدانند که اعتیاد زیانبار است، اما چرا بسیاری به دام آن گرفتار میشوند؟ زیرا دانش و آگاهی مؤثر را کسب نکردهاند. داناییِ صرف، کافی نیست؛ بلکه باید به مرحلهی دانایی مؤثر رسید، جایی که فرد نهتنها میداند، بلکه این آگاهی را در زندگی خویش جاری میکند، در بسیاری از جنبههای زندگی، ما انتخابگر هستیم. اگر امروز در این مکان نشستهایم، این خود انتخابی آگاهانه بوده است. اگر مسیری را طی کردهایم، به دلیل فراهم کردن مقدمات آن بوده است. پس، همانگونه که مسیرمان را انتخاب میکنیم، باید بدانیم که عشق و محبت نیز نیازمند انتخاب و تعهد است؛ هر کس خود را عاشق کنگره ۶۰ بداند، باید از خود بپرسد که چه گامی برای این مجموعه برداشته است؟ عشق، تنها در گفتار نیست؛ بلکه در خدمت، در کمک، و در حمایت از مسیر درمان متجلی میشود. محبت، زمانی معنا مییابد که فرد نهفقط در حرف، بلکه در عمل آن را اثبات کند.
در پایان، باید به این نکته اندیشید که وادی چهاردهم، راهی برای خودشناسی است. پیش از آنکه دیگران را قضاوت کنیم، باید خود را محک بزنیم و ببینیم که در کجای مسیر عشق و محبت ایستادهایم. اگر روزی بخواهیم به خود نمره دهیم، باید با صداقت از خود بپرسیم، من در کجای این مسیرم، چراکه بهترین قاضی برای هر انسان، خود اوست.
باشد که با درک عمیق این وادی، راه عشق و معرفت را هموارتر کنیم و در مسیر روشنایی گام برداریم.
در ادامه رهایی مسافر حسین از لژیون یکم و مراسم برگزاری افطاری تقدیم نگاه زیبای شما میکنیم:


.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
عکاس:مسافر هومن
تنظیم و ارسال: مسافر فرشید
- تعداد بازدید از این مطلب :
232