به نام قدرت مطلق الله
آنچه باور است محبت است و آنچه که نیست ظروف تهی است. وادی چهاردهم با پیام محبت شروع میشود و جمعبندی کل وادیها است که در نقطه عشق و محبت فرود میآید. وادی چهاردهم یا همان وادی عشق همان چیزی است که ما را در اینجا گرد هم آورده است. محبت تنها چیزی است که قابل ارزش و باور است؛ چون اگر فردی همهچیز داشته باشد و محبت نداشته باشد، یک ظرف تهی است.
تمامی وادیهایی که تا بدین جا در مورد آن صحبت کردیم، راه درست زیستن را به ما آموختند. اینکه چگونه با کاربردی کردن این وادیها بتوانیم به صلح، آرامش و آسایش برسیم. همگی این راهها و وادیها در معنا و مفهوم، از زیبایی خاصی برخوردار میباشند، ولی وادی چهاردهم به عقیده بنده، جزو قشنگترین و زیباترین وادیهاست. در این وادی از دو واژه عشق و محبت صحبت میکند.
هستی، کائنات، انسانها و تمامی مخلوقات بر پایه عشق و محبت آفریدهشدهاند و خداوند با عشقی که به مخلوقات خود دارد، نیروهای الهی، ادیان، کتب آسمانی، پیامبران و بسیاری از بزرگان دیگر را بر سر راه آنها قرار داده تا در هستی راه خود را از تاریکیها به سمت نور و روشنایی پیدا کنند و در مسیر صراط مستقیم به سمت جلو حرکت کنند و آنچه فرمان است را به انجام برسانند.
حال این سؤال پیش میآید که عشق و محبت به چه معناست؟ عشق با محبت شروع میشود. محبت که در انسان گسترش پیدا کند، تاریکیها رو به نابودی میروند و کوچک و کوچکتر میشوند. ذرهای از وجود خداوند که در درون همه ما به امانت گذاشته، نمایان شده و در همین لحظه است که در اینجا تبدیل به انسان میشویم، انسانی که باید سپاسگزار قدرت مطلق و تمامی هستی باشد.
در اینجا باید به این مقوله اشاره داشته باشم که با مفهوم و معنای حقیقی عشق آشنا نمیشویم، مگر اینکه تاریکیها را تجربه کرده و با اضداد آشنا شده باشیم. اضداد همانند یک شوک هستند. در درون انسانها هیاهو و غوغا به پا میکنند. سرانجام این غوغاها به سطح آگاهیمان بستگی دارد و این آگاهی از طریق آموزش به دست میآید. اضداد در انسانهای ناآگاه، بههمریختگی ایجاد میکند و این اشخاص با کوچکترین مسئلهای که مخالف خواستههای آنها باشد، به هم میریزند و عکسالعمل نشان میدهند.
این عکسالعملها گاهی باعث اتفاقاتی جبرانناپذیر میشوند؛ حتی ممکن است به خود شخص و اطرافیانش آسیب برساند. برای اینکه بتوانیم از وقوع این آشفتگیها تاحدامکان جلوگیری کنیم، باید سطح اطلاعات و بینش خود را افزایش دهیم و بهسوی کاملشدن و تکامل پیش برویم. از این طریق، اضداد کمرنگ و کمرنگتر میشوند. تاریکی و روشنایی، دوستی و دشمنی، عشق و کینه و غیره نمونههایی از اضداد هستند.
برای درک هر کدام از واژگان روشنایی، دوستی، عشق؛ باید با مفهوم تاریکی، دشمنی و کینه آشنا و حتی آنها را تجربه کرده باشیم. حال به این سؤال میرسیم که آیا خداوند که خالق هستی و انسانها است، خود عاشق است؟ در جواب باید بگویم که قدرت مطلق بهعنوان خالق هستی و کائنات، سراسر حاوی عشق و محبت است و در هر لحظه، امواج عشق خود را برای ما ارسال میکند. فقط کافی است که ما به آن سطح از آگاهی رسیده باشیم تا این امواج را دریافت و از آن بهرهبرداری کنیم.
برای اینکه این امواج را احساس نماییم، باید از آگاهی و معرفت لازم برخوردار باشیم و با این کار، جهنم پیرامون خود را اندکاندک تبدیل به بهشت برین کنیم. نمونهای از این امواج در وجود پدر و مادر، آشنایان، افراد جامعه و هر گونه اتفاقات مثبت و حتی اتفاقات بد و ناگواری که آنها را شر میدانیم؛ ولی در واقع آنها، امواج عشق و محبت خداوند هستند. مطلب دیگری که در اینجا مطرح میشود، این است که عشق، محبت و عاشق بودن یعنی چه؟ عشق؛ یعنی از خود گذشتن، ایثارکردن؛ یعنی ما از خود بهخاطر آن شخصی که دوستش داریم و عاشق او هستیم، بگذریم.
ایثارکردن و از خود گذشتن به اعتقاد من، کاری سخت و بسیار دشوار است، اما امکانپذیر است. در آخر، این مطلب را یادآور میشوم که قدرت مطلق سرشار از عشق و محبت است و برای نمایش عشق خود، به امواج عشق فرمان میدهد تا در دل ذرات قرار گیرند و سپس به زیباترین شکل ممکن اقدام به خلق جهانهای آفرینش و موجودات کنند تا خود را متجلی نمایند.
با احترام: راهنما همسفر شروین
منابع مورداستفاده در این مقاله:
-کتاب عشق
-کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر
- سیدی وادی چهاردهم
ارسال مطلب: دستیار مرزبان خبری، مسافر حجت لژیون سوم
گروه خدمتگزاران سایت نمایندگی گیلان
- تعداد بازدید از این مطلب :
107