مولانا:
هر که شود صید عشق، کی شود او صید مرگ؟
چون سپرش مه بود، کی رسدش زخم تیر؟
جملهٔ جانهای پاک، گشته اسیران خاک
عشق فروریخت زر، تا برهاند اسیر
کتاب عشق: «دستهایی که کمک میکنند،مقدستر از لبهایی هستند که دعا میکنند.» آری؛ وقتی قدم به کنگره میگذاری و سفر میکنی درمان میشوی، از بیماری جسمت و بزرگترین تاریکی درونت که توسط اعتیاد به وجود آمده بود، عبور میکنی. چهارده راه روشن و شفافسازی شده را که توسط قلم آقای مهندس دژاکام نگاشته شده است را پیش رو داری آموزش میگیری و وادیها را قدم به قدم با معرفت و شناخت میگذرانی؛ به مرحلهای میرسی که در انسانها خودت را میبینی و میخواهی هرچه داری به آنها بدهی و کمک کنی تا آنها هم از گذرگاههای سخت عبور کنند تا به صلح و آرامش و یا جایگاه اصلی خودشان برسند و به تمثیل مولانا همچون طلا و زر برده و اسیر آزاد میکنی. راهنما همسفر مریم و راهنما مسافر رضا این مسیر را طی کردند و مهماندار امواج عشق شدند و همان کردند که فرمان است. آنها با آخرین آنتی ایکس مصرف قرص B2 به روش DST با شربت OT به راهنمایی همسفر شهره و مسافر امین سفر کردند. الان هم ۶ سال و ۷ ماه است که آزاد و رها هستند. ورزش مسافر بسکتبال و ورزش همسفر در کنگره والیبال است. همچنین در جایگاههای خدمتی دبیر و نگهبان جلسات و نگهبان راهنمایان، راهنمای تازه واردین، چند دوره عضو لژیون سردار، ورزشبانی را گذرانده و اکنون هم در جایگاه راهنمایی و دستیار اسیستانت سایت مشغول به خدمت هستند. با همسفر مریم و مسافر رضا گفتوگویی را انجام دادیم که توجه شما را به آن جلب میکنیم.
همسفر مریم به نظر شما نظم، انضباط واحترام به چه اندازه در ساختار کنگره۶۰ و ارتقای آن نقش دارد؟
هر ساختاری برای حفظ و بقای خود و همینطور رشد و توسعه نیازمند یکسری قوانین میباشد. در کنگره۶۰ به نظم و رعایت قوانین و حفظ حرمتها تاکید ویژهای میشود. رعایت نظم و انظباط در کنگره به این صورت است که ساعت شروع و پایان جلسات در یک زمان مشخص میباشد و همه افراد از یک پوشش خاص تبعیت میکنند تا شخص بتواند در بهترین شرایط از آموزشها استفاده کند. در کنگره ما به جایگاهها احترام میگذاریم، هرکس به دیگران احترام بگذارد متعاقبا احترام خود را حفظ کرده است و اجرای این قوانین است که باعث شده کنگره شعاع اضافه کرده و هر روز شاهد پیشرفت آن هستیم.
مسافر رضا با توجه به دستور جلسه هفتگی یاد گرفتن و آموزش نظم،انضباط واحترام چه تاثیری در صور آشکار وپنهان یک مسافر دارد؟
یکی از برجستهترین قابلیتهای انسان قابلیت اندازهگیری است که به نظر من این دستور جلسه میخواهد آن را به من برگرداند مفهوم زمان، ساعت و اندازه مفاهیمی هستند که در این دستور جلسه جای میگیرند که من با آموزش و انجام آنها کمکم تبدیل به انسان منضبط میشوم و قطعا بعد از آن اعتماد و احترام به وجود میآید و درصور پنهان باعث آرامش و تعادل درونی من خواهد شد.
آقای مهندس : "سخنی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند سخن ما سخن دل است جذابیتی بی نظیر دارد."شما در جایگاه راهنما چهاندازه از این جذابیت سخن در لژیون استفاده میکنید؟و چهاندازه برای رهجویان تاثیرگزار است؟
راهنما همسفر مریم:
زمانی که رهجو با دنیایی از ناامیدی و ترس وارد کنگره میشود و به دنبال یک ملجأ و پناهی است که به آن چنگ بزند و خود را از غرق شدن نجات دهد، اولین عاملی که او را در لژیون پایبند میکند محبت بیدریغ راهنماست که با تمام وجود آن را به رهجو هدیه میکند. راهنما میبایست مسلح به سلاح عشق، عقل و ایمان باشد، بعد از اینکه پیوند محبت شکل گرفت و قوی شد رهجو آموزشپذیر میشود. در این زمان راهنما میبایست با دانش و آگاهی بالا و علم بهروز خود، اطلاعات لازم را به رهجو منتقل کند تا او هم بتواند در مسائل و مشکلات خود برای قفلهای زندگیاش کلید مناسب را پیدا کند.
راهنما مسافر رضا:
من به عنوان راهنما انتقالدهنده هستم و این انتقال به این صورت است که کلام آقای مهندس و آموزشهای ایشان را انتقال میدهم من به عنوان راهنما ابتدا باید این آموزشها را به درستی دریافت کنم و به کارببندم و هرگاه اینگونه باشد، کلام من نیز اسلحه حق میشود و قطعا تاثیر لازم را برجای خواهد گذاشت. من اگر روی تزکیه و پالایش خودم و روی گرههای درونی خودم کار کنم قطعا قدرت و انرژی در من ایجاد خواهد شد و این انرژی و قدرت در کلام من نیز نمود خواهد داشت.

استاد امین: «زمانی انسان، جهان بینی را عمیقا میآموزد که به آباد کردن علاقمند میشود و برای او آباد کردن مهمتر است تا خراب کردن، اما زمانی که آباد کردن برایم در اولویت باشد، نشانگر این است که من در جهانبینی، فقط به حفظ تعاریفی مثل منیت و کبر نپرداختهام، بلکه معنی واقعی کلمات را آموختهام.» شما در طول سفر رهجوهای خود این تغییر وآبادانی را مشاهده میکنید؟
راهنما همسفر مریم:
رهجویی که زمین وجودی خود را هموار کرده باشد و ظرف وجودیش خالی باشد تشنه آموزش میشود آن زمان سعی میکند طبق اصول کنگره۶۰ عمل کند؛ حتما در انتها سفر اول به رهایی و حال خوش میرسد و این در ظاهر و باطن او نمایان میشود و در اصطلاح شهر وجودی او آباد میشود ولی در ادامه با خدمت کردن به تعادل لازم میرسد.
راهنما مسافر رضا:
در سفر اول رهجویی که فرمانبردار باشد و طبق قوانین و حرمتهای کنگره حرکت کند بعد از گذشت ۱۰ تا ۱۱ ماه به رهایی که تمثیلی از آبادانی جسم انسان است میرسد و این در کنگره و در لژیون دائما در حال انجام است؛ ولی در ادامه برای رسیدن به تعادل که همان آبادانی در قسمت صور پنهان است رهجو میبایست فرمانبرداری را ادامه داده و با خدمت و آموزش به آن دست بیابد و مثال آن خدمتگزارانی هستند که یک لژیون تحویل کنگره میدهد و به قول استاد امین هرکس بنای خویش را بر اساس خواست و علاقه خودش میسازد.
خانم شانی در صحبتهای خود میگویند: «خوشبخت بودن به معنای این نیست که همه چیز گل و بلبل باشد، گاهی اوقات خوشبخت بودن در یک جنگ است که تا لحظه مرگ اتفاق میافتد و جنگیدن است که معنا میدهد برای حفظ عاشقانهها و تو میجنگی که این حریم را روشن نگهداری تا عاشقانهها در آن اتفاق بیفتد و بچهها در آن بخندند و لطافت به وجود بیاید.» باتوجه به این تفسیر و آموزشهایی که درکنگره گرفتید چه اندازه با خوشبختی عجین هستید؟
راهنما همسفر مریم:
آقای مهندس میفرمایند: «بزرگترین معجزه زندگی خود زندگی است.» در زندگی خوشیها و ناخوشیهای فراوانی وجود دارد،این که ما در سختیها چه دیدگاهی داشته باشیم به نوع نگاه ما بستگی دارد خوشبختی یک حس درونی است که با تلاش ما در زندگیمان به دست میآید زمانی که من توانستم از تاریکی عبور کنم آرامش و آسایش بیشتری راتجربه کردم و از این بابت خدای خودم را شاکرم.
مثلث صوت، نور و حس در همه ساختارها نقش بسیار زیادی دارد. در بخش سایت این مثلث بسیار پررنگ عمل میکند. با توجه به خدمت شما در سایت این مثلث چگونه میتواند به جذب یک مصرف کننده از طریق سایت کمک کند؟
راهنما همسفر مریم:
ارتباط در جهان هستی بر پایه صوت، نور وحس میباشد و سایت برای پیشبرد اهدافش از این مثلت استفاده شایانی میکند؛ مانند تصاویر رهایی مسافران و همسفران، جشن تولد اعضا کنگره۶۰، فعالیتهای ورزشی و اردوهای درختکاری و صحبتهای آقای مهندس در روزهای چهارشنبه هر هفته از طریق صوت و نور پیام کنگره۶۰ که همانا پیام رهایی از بند اعتیاد میباشد را به سرتاسر کره خاکی میرساند و این احساس را در یک فرد مصرف کننده و خانوادهاش میتواند ایجاد کند که کنگره۶۰ همانجایی است که میتواند به رهایی و حال خوش دست پیدا کند.
در تولد آزاد مردی شما بیان کردید که تصمیم گرفتهاید برای همیشه در کنگره باشید وخدمت کنید، چه دریافتهایی داشتهاید که به این نقطه تفکر رسیدید؟
راهنما مسافر رضا:
تا آنجایی که خاطرم هست بعد از گلریزان سال گذشته و مشارکت در آن حس و حال درونی عجیب و بینظیری را تجربه کردم که هیچگاه در سرتاسر زندگیام تجربه نکرده بودم انگار تازه شروع کرده بودم به فهم بخشش و این بود که در ادامه این خواسته به ذهنم رسید که تا ابد در کنگره بمانم و خدمت کنم.
آقای مهندس گفتند: فلسفه پیمان بستن و وادی هشتم این است که انسان نهایت تلاشش را انجام میدهد که در مسیر صراط مستقیم باشد. آنچه انسان انجام میدهد، آن نهایت تلاش است و وقتی به یک پختگی و آمادگی نسبی رسید و این را در خودش احساس کرد، پیمان میبندد و وقتی پیمان را بست، نهایت تلاشش را میکند که آن مفادی که بیان کرده را اجرا کند و در مسیر باشد. شما پیمان وادی هشتم را اجرا کردید؟ از تجربه تان برای مسافران و همسفرانی که ترس از پیمان دارند بگویید؟
راهنما مسافر رضا:
اگر صادق باشم خود من هم از این موضوع ترس داشتم؛ ولی فرمان آقای مهندس که صادر شد پیمان را انجام دادم به نظر من بستن پیمان به انسان کمک میکند در جهت رسیدن به فرمان عقل بهتر از قبل حرکت کند و در ادامه تبدیل به ورژن بهتری از خودش شود.

استاد امین در دعای شکرگزاری، عمل عظیم را فرمانده نبودن انسان نسبت به خودش بیان میکند واینکه در واقع انسان باید بتواند شهر درونی خودش را پس بگیرد و صاحب خودش شود؛ قدرتهایی را که داشته، دوباره پس بگیرد. این فرماندهی در مسافری که رها نشده با مسافری که رها شده چه تفاوتی دارد؟
راهنما مسافر رضا:
از ابتدای خلقت اینگونه بوده که انسان با فرمانبرداری صعود میکند و با نقض فرمان سقوط میکند و این اصل در طول سفر و در کنگره نیز صادق است و دقیقا تفاوتها از همین جا آغاز میشود و این موضوع در صور پنهان و آشکار کاملا پیدا است. در سفر اول این خیلی مهم است که من مسافر سفر اولی هستم یا دارم سفر اول را طی طریق میکنم سفر دومی هستم یا دارم در مسیر سفر دوم حرکت میکنم و اینجاست که میبینم آرامش دارم یا ندارم.
ممکن است با متصل بودن به کنگره باز به تاریکیها و ترسهای خودمان برگردیم؟
راهنما همسفر مریم:
زمانیکه من در کنگره فقط حضور داشته باشم، آموزشها را کاربردی نکنم؛ قطعا حس ناامیدی و ترس دوباره به سراغم میآید؛ ولی اگر به سمت ارزشها حرکت کنم و روی نقاط ضعف خودم کار کنم ترس و حسهای منفی کمتر به سراغم میآید و میتوانم مقابل این حسها بایستم.
راهنما مسافر رضا:
زمانیکه من در کنگره در مسیر عدالت معرفت و عمل سالم حرکت کنم کمتر به سمت ترسها و تاریکی وارد میشوم ولی اگر با وجود حضور در کنگره همچنان اعمال ضد ارزشی را تجربه کنم و گرههای درونی خودم را نبینم و در جهت برطرف کردن آنها حرکت نکنم و قدر موهبتهایی که به من ارزانی شده را ندانم کمکم و به صورت نامرئی به سمت تاریکی حرکت خواهم کرد.
در کنار هم بودن شما و حضور مشترکتان در کنگره چه تاثیری بر شخصیت فردی و زندگی مشترکتان داشته است؟
راهنما همسفر مریم:
اگر بخواهم صادق باشم حتی یادآوری آن روزها کمی برایم سخت است مسافرم حال خوبی نداشت و من با دنیایی از نا امیدی وارد کنگره شدم اما با ورودمان در کنگره با صبر و آموزش های ناب راهنمایانمان سعی کردیم روی نقاط ضعف خودمان کار کنیم و رفته رفته این باعث شد که در زندگی به نقاط مشترک بیشتر و زیباتری برسیم و آن آرامش و عشقی که سالها به دنبالش بودیم در زندگیمان جاری شد و همه اینها را مدیون کنگره هستیم.
راهنما مسافر رضا:
وقتی که به گذشته نگاه میکنم در ابتدای ورود به کنگره روابط من و همسفرم رو به نابودی بود؛ ولی با ورودم به کنگره و بعد از آن حضور همسفرم در کنگره بار دگر پیوند محبت بین ما برقرار شد و لحظات ناب و زیبای زیادی را با هم تجربه کردیم و در حال تجربه هستیم و از این بابت تا همیشه خودم را مدیون کنگره۶۰ و آقای مهندس میدانم.
اسیسانت همسفر لیلا گفتند: کسی که در سایت خدمت میکند؛ باید بسیار دقیق، منظم، وظیفهشناس، مسئولیتپذیر و امانتدار باشد تا بتواند مطالب و اطلاعات را به درستی انتقال دهد. آیا این خدمت به ارتقا ورشد این صفات در شخصیت شما کمک کرده است؟
راهنما همسفر مریم:
با توجه به حجم بالای مطالب سایت کنگره۶۰ و به روز بودن مطالب و اهمیت بسیار زیاد سایت که ویترین کنگره۶۰ میباشد، لازمه خدمت در سایت داشتن و یا به دست آوردن این صفات میباشد و خداوند را شکر میکنم که این فرصت آموزش و یادگیری به من داده شد و تمام تلاش خود را میکنم تا بتوانم در این مسیر درست حرکت کنم.
کلام آخر:
راهنما همسفر مریم:
در آخر از آقای مهندس و خانواده محترمشان که این بستر برای ما آماده کردن تا آموزش بینیم و خدمت کنیم تشکر میکنم و از راهنمایم همسفر شهره کمال قدردانی و سپاسگزاری دارم که همیشه همراه من بودند و از اسیستانت سایت همسفر لیلا که اجازه دادند در کنارشان خدمت کنم سپاسگزارم.
راهنما مسافر رضا:
در پایان از آقای مهندس و خانواده محترمشان و همچنین از راهنمایم مسافر امین تشکر میکنم و خداوند را برای داشتن کنگره و این عزیزان سپاسگزارم.
از راهنما همسفر مریم و راهنما مسافر رضا سپاسگزار هستیم که وقت خود را در اختیار سایت همسفران پاکدشت قرار دادند. از خداوند بزرگ بهترینها را برای ایشان خواستار هستیم.
تهیه و تنظیم و طراح سوالات مصاحبه: همسفر معصومه (ت) رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون ششم)
عکاس: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم)
ویرایش و ارسال: هسفر یاسمن رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی پاکدشت
- تعداد بازدید از این مطلب :
359