بزرگترین کشورهای جهان در مسئله اعتیاد به زانو درآمدند و هیچ چیزی برای درمان اعتیاد پیدا نکردند حتی یکی از معضلات و مشکلات اجتماعی آنهاست.
در جهان اجتماعی، مسئله اعتیاد یک مسئله مبهم و گنگ است و کشورهایی مثل آمریکا، شوروی و چین دست به گریبان هستند.
ابهام و گنگی مسئله اعتیاد برای آنها مثل این است که یک انسان کور در انبار کاه، دنبال یک سوزن میگردد.
اصل هشتم اشباع؛ اگر مقداری شکر را به آرامی داخل یک لیوان آب بریزیم، آن را با یک قاشق به هم بزنیم و مرتباً به شکر اضافه کنیم؛ به نقطهای میرسیم که شکر در آب حل نمیشود؛ به این نقطه، نقطه اشباع آب و شکر میگویند.
اگر به آب ریختن در یک لیوان ادامه دهیم، لیوان پر میشود و مازاد آن بیرون میریزد؛ بنابراین قطعاً بایستی برای مصرف هر نوع دارو، ما یک نقطه اشباع داشته باشیم.
اشباع در لغت به معنای سیر گردانیدن یا رساندن به حداکثر ظرفیت است؛ مصرفکنندگان، همه در مرحله اشباع قرار دارند حتی داروهایی که دکترهای روانپزشک برای بیماران تجویز میکنند هم اشباع میشوند.
بیماری که در روز، هفده، هجده تا قرص مصرف کند، در نقطه اوج قرار دارد؛ ما برای اشباع، یک مثلث در نظر می گیریم که قاعده آن اشباع است، یک ضلع که سمت چپ قرار دارد، مرحله قبل و ضلع دیگر یعنی سمت راست، مرحله بعد از اشباع است.
حال ما میتوانیم تمام کارهای خود را بررسی کنیم که در کدام یک از این سه مرحله قرار دارند تا به مشکل بر نخوریم و یاد بگیریم که به مرحله اوج یعنی اشباع نرسیم.
ما به روش DST و کمک وادی نهم میتوانیم نقطه تحمل را جابهجا کنیم؛ منظور این است که تاثیر داروی OT در هر شخص متفاوت و نقطه اشباع قابل تغییر است، که ما این تغییر را در درمان ایجاد میکنیم.
اگر بخواهیم معده یک انسان را مثال بزنیم، یک شخص چند روز متوالی به اندازهای غذا میل میکرد که به درجه سیری برسد؛ در چند روز آینده معده آن شخص فراتر میرود و مقدار بیشتری غذا برای سیر شدن نیاز دارد، پس در اینجا نتیجه میگیریم که نقطه اشباع آن شخص که معدهاش است در حال تغییر است.
اشباع در زمینه اعتیاد؛ افراد ممکن است به نقطهای برسند که دیگر قادر به دریافت لذت از مصرف مواد نباشند و این میتواند به چرخهای منجر شود که فرد به دنبال مصرف بیشتر برای دستیابی به همان احساس قبلی باشد؛ در واقع، بسیاری از مصرفکنندگان در مرحله اشباع قرار دارند و این موضوع باید مورد توجه قرار گیرد.
حتی در خوابیدن، محبت کردن، عشق ورزیدن نیز باید به طوری باشد که باعث دلزدگی نشود و به مرحله اشباع نرسد؛ ما حتی در ورزش کردن نیز اگر دچار اشباع شویم که باعث زانو درد، کمر درد و عواقب بیشتری میشود.
درمورد به کنگره آمدن نیز نباید دچار اشباع شویم و باید تعادل را بین کنگره و خانواده رعایت کنیم؛ از قدیم گفتن که کاه برای خودت نیست، کاهدان که برای خودت است.
اگر به فکر عواقب آن نباشی و فقط حریص باشی برای هر کدام از گزینههایی که نام بردیم، بعد از گذشت زمان، دچار ضربههای اشباع میشويم؛ در واقع کلیه مسائل ارزشی و ضدارزشی ما بستگی به مرحله اشباع دارد.
با متد DST، نقطه اشباع تغییر میکند یعنی ذرهذره مواد بالا برده میشود تا نقطه تحمل ایجاد گردد و بعد ذرهذره کاهش مییابد.
به مرحله بعد از اشباع, overdose هم میگوییم.
تمام overdose که صورت میگیرد به همین دلیل میباشد؛ فرد یک مدت مصرف نمیکند و چون نقطه اشباع و تحمل تغییر کرده و پس از مدتی که مصرف نکرده است، مجدداً شروع به استفاده از مواد، به همان میزان قبلی مینماید که دچار overdose میگردد.
برای مثال یعنی اگر فرد در یک صحرا آب پیدا نمیکند و یک مدتی آب استفاده نکرده است، اگر یک لیوان آب را بنوشد، دچار overdose میشود و مرگ به سراغش خواهد آمد.
در نتیجه مفهوم اشباع و توجه به آن میتواند به ما کمک کند تا در تمامی ابعاد زندگی، از جمله روابط، مصرف مواد و حتی احساسات، تعادل را حفظ کنیم.
با شناخت بهتر نقاط اشباع خود و تلاش برای مدیریت آنها، میتوانیم کیفیت زندگی خود را بهبود ببخشیم و از مشکلاتی نظیر اعتیاد و روابط ناپایدار جلوگیری کنیم.
نویسنده: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون دهم)
تنظیم و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اروند آبادان
- تعداد بازدید از این مطلب :
146