وادیها در کنگره60، مانند شهرهایی هستند که قدمبهقدم باید طی کرد و به شهر بعدی و در آخر به سر منزل مقصود یا وادی چهاردهم، یعنی به شهر عشق رسید. آنچه باور است محبت است. این وادی، وادی محبت است. حال چرا در آخرین وادی به این مطلب اشاره شده است؟ بهدلیل اینکه ما زمانی محبت را شروع میکنیم که با تمرین و خدمت کردن محبت را ابراز میکنیم و به دیگران و همنوعان خود محبت میکنیم و تا زمانیکه بتوانیم مفهوم واقعی محبت را درک کنیم، خیلی فاصله است؛ باید خیلی مطالب را آموزش ببینیم و یاد بگیریم و خیلی مسائل را متوجه شویم تا بتوانیم آن محبت را بهصورت واقعی و خالص پیاده و اجرا کنیم. برای رسیدن به این وادی نیازمند آموزش زیاد و تمرین مستمر هستیم. میبینیم افرادی که سوء مصرف مواد داشتهاند چگونه خالصانه محبت و خدمت میکنند.
عشق دارای سه مرحله است: عشق مخلوق به مخلوق، عشق مخلوق به خالق و عشق خالق به مخلوق. همه مراحل عشق باید طی شوند تا در نهایت، انسان به عشق قدرت مطلق دست بیابد و متوجه شود که جهان سراسر عشق است و اگر انسان عشق به مخلوق و تمام ذرات جهان را تجربه نکند، هرگز به عشق قدرت مطلق نیز دست نخواهد یافت؛ بهعبارتی اگر عشق خالق نداری، عشق مخلوق مهیا کن. عاشق را حساب با عشق است با معشوق چه حساب دارد؟ برای درک عشق به مخلوقات باید دانست که همه ما ذرهای از اقیانوس محبت خداوند هستیم و همه ما یکی هستیم، گرچه از نژاد، رنگ و زبان مختلف باشیم؛ اما تنها چیزی که انسانها را از هم متمایز میکند، شناخت و آگاهی است.
عشق متعلق به همه انسانهاست. عشق در انسان و کل موجودات به صور و اشکال مختلف در جریان است و بهدلایل و بهانههای گوناگون در حال نزدیک کردن موجودات به یکدیگر است. معنای عشق چیست؟ طبق قانون سایهها، جاذبه و حس همه موجودات توسط ذرات عشق به یکدیگر متصل هستند و یکدیگر را دوست دارند و نام این دوستداشتن عشق است. عشق در انحصار هیچکس نیست. هستی در عشق شناور است و امواج عشق مانند خورشید در حال تابیدن به همه موجودات است و هرکس به اندازه ظرفیت خودش آن را دریافت میکند.
منابع : کتاب عشق، سیدیهای وادی چهاردهم و سخنان استاد امین
ویرایش و ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر نازی (لژیون چهاردهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی ستارخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
89