جلسه سوم از دوره سوم کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران نمایندگی بندرعباس به استادی مسافر رضا، نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافر جمشید با دستورجلسه «نظم انضباط و احترام » در روز سهشنبه 21 اسفند ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱6:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر، خدا رو شکر میکنم که یک فرصتی بهم داد تو این جلسه حضور پیدا کنم و آموزش ببینم و بتونم خدمت کنم .جا داره که از آقا علیرضا تشکر کنم و همینجور تبریک میگم به ایشون بابت شال ایجنتی شان، واقعا زحمت زیادی کشیدن در این شعبه من خودم شاهد این بودم که چقدر ایشون زحمت کشیدن چقدر تلاش کردن تا تونستن به هر حال از توی پارک لژیون رو بیارن زیر سقف.
در مورد دستور جلسه نظم .انضباط و احترام در کنگره ۶۰ همینطور همتون هم میدونید همین که ما اینجا دور همدیگه نشستیم یعنی داریم به همدیگه احترام میزاریم همین که داریم به صحبت های همدیگه گوش میدم به صحبت های استاد گوش میدیم یعنی داریم به همدیگه احترام میزاریم وکنار همدیگه داریم زندگی میکنیم این احترام بستگی به خود ما داره اگر خودمون این احترام رو نزاریم و این احترام رو یاد نگیریم هیچ کس به ما احترام نخواهد گذاشت من حتی همسفرم دیگه به من احترام نمیزاشت آقا مجتبی توی جلسه قبل داشت صحبت میکرد که همسرش میگفته بری که دیگه بر نگردی ،این حرفها هم من زیاد شنیدم به من میگفت بری بر نگردی و واقعا سخته که یکی که چندین ساله در کنار شما زندگی کرده بهت بگه برو دیگه بر نگردی.

من فکر کنم ۵۰ یا ۶۰ درصد حال خوب من بابت اون خدمتی که من انجام میدم هست و کسی نمیاد اون خدمت کردن رو به من اهدا کنه باید خودم بگیرم خدمت گذاشته شده ولی این نیست که بهتون بگم بفرما بیا این جایگاه رو بگیر باید خودت تلاش کنی خیلی از دوستان هم هستن شاید بیان اصلا هیچ جایگاهی هم نبینن ولی توی شعبه بندرعباس که تازه داره شعبه میشه جایگاه خدمتی زیادی داریم خیلی از دوستان باید تلاش بکنید تا این جایگاه ها رو بگیرید و این جایگاه ها رو به ما اهدا نمیکنن وقتی که ما اون جایگاه رو بگیریم و یا خدمت کنیم حالمون خوب میشه فکر نکنید که آقا علیرضا و آقا امید همین الان خیلی قشنگ مرتب اینجا نشستن و دارن لژیون نشون رو اداره میکنن همین بودن نه هر دوتا شوند مصرف کننده بودن عین ما بودن از روز اول از همین پله اومدن پایین جایگاه رو طی کردن جایگاه خدمتی رو طی کردن که الان به اینجا رسیدن پس منم باید این کار رو انجام بدم باید الگو ببینم همینطور که کنگره به صورت الگویی داره اداره میشه منی که سفر دومی هستم اون سفر اولی داره منو رصد میکنه داره منو میبینیه.

من خودم دارم راهنما م رو میبینم من خودم زمانی که تو پارک بودم من خودم رو کشتم که از آقا علیرضا و آقا امید زودتر بیام نتونستم بیام هر موقع میومدم و میدیدم که آقا علیرضا وایستادن هر موقع میومدم میدیدم آقا امید وایستادن هر کاری کردم که بتونم من ۵ دقیقه زودتر از ایشون برسم نتونستم خوب ببین چجوری یاد گرفتن این آموزشهای کنگره رو که تونستن سر وقت تمام کارها رو انجام بدن و به این جایگاه برسن من خودم بهم گفتن قهوه نخور زمانی که رفتم تهران برای رهایی اون کسی که داشت دفتر هارو امضا میکرد خودش داشت قهوه میخورد به خودم گفتم این که داره قهوه میخوره چرا به من میگن قهوه نخور یعنی اینقدر توی ذهن من . من دنبال یک انرژی منفی دنبال منه و منم دنبال اینم که ببینم این الگو داره چکار میکنه کسی که نشسته توی تهران مثلاً داره میخوره منم میگم پس منم میخورم اینقدر به ما تو سری زدن الان ما اومدیم اینجا داریم یاد میگیریم آموزش ببینیم و لذت میبریم سی دی هم میگن بنویسید خیلی از دوستان نمینویسن میگن نه سی دی نوشتن سخته پس بیایم اجرا بکنیم نظم .انضباط رو حتما بیشتر بکنیم و احترام به دیگران و احترام به پیشکسوتان به کسانی که بالاترین و حتی اونی که یک ماه از من جلوتره باید بهش احترام بزاریم دیگه بیشتر از این من صحبت نمی کنم و از مشارکت دوستان استفاده میکنم
خیلی ممنون که به صحبت هام گوش دادین
.jpg)
.jpg)
.jpg)
تایپ: مسافر امین(لژیون دوم)
عکاس: مسافر امین (لژیون دوم)
ویراستاری: مسافر قاسم (لژیون دوم)
ارسال مطلب: راهنما مسافر علیرضا
مسافران نمایندگی بندرعباس
- تعداد بازدید از این مطلب :
94