English Version
This Site Is Available In English

بسیار سفر باید تا پخته شود خامی

بسیار سفر باید تا پخته شود خامی

آنچه باور است محبت است‌ و آنچه نیست ظروف تهی است.
در لیست دستور جلسات نیمسال دوم، اقیانوس وسیعی مقابل دیدگانمان قرار می‌گیرد که رنگ آن عشق و امواج زیبایش محبت است. خالق و مخلوق و هر آنچه در هستی است به زیباترین شکل ممکن سمفونی حیات را در ساحل امن آن به تصویر می‌کشاند.

از راهنما همسفر زهرا تقاضا می‌کنیم به رسم کنگره خودشان را معرفی نمایند.
سلام دوستان زهرا هستم همسفر، مسافر من هم با آنتی ایکس مصرفی تریاک، شیره، الکل و متادون وارد کنگره ۶۰ شدند، یازده ماه و شانزده روز سفر کردند به روش DST با داروی OT به راهنمایی نادر اسدی و راهنمای خودم خانم ندا و به شکرانه خداوند نه سال و چهار ماه هست که آزاد و رها هستیم، ورزش در کنگره دارت.

لازمه رسیدن به وادی چهارده چیست؟
جناب مهندس می‌فرمایند: «برای شناخت وادی چهارده فهم بسیاری نیاز است و برای فهمیدن ابتدا، دانستن و آگاهی نیاز است.»، یعنی پای درس استاد نشستن و در کنار درس استاد آموزش گرفتن، یعنی  ذره‌ذره آرام کردن ذهنی که آرامشی در آن ساکن نباشد. برای رسیدن به وادی چهارده که با گذشتن از عقبه‌های سخت که نیاز به همت بالا و صبر بسیاری دارد و مهم‌ترین پارامتر که زمان می‌باشد که با فرصت‌هایی که به ما داده شده گاهی ذوق می‌کنیم، می‌سوزیم، زمین می‌خوریم و گاهی لنگ‌لنگان به جلو می‌رویم؛ ولی ما اعضای کنگره۶۰ جهتمان به سمت قله واقعی عشق است.

رسیدن به وادی چهارده با استفاده از ذره‌های نور که جلوی پایمان را روشن می‌سازد و دوباره چرخیدن از وادی اول تا رسیدن به وادی چهارده که تکرار‌ها و کسب لذت‌ها و گاهی ناامید شدن‌ها در دل  و رسیدن به شعبده بزرگ معمار هستی است، یعنی رسیدن به رستگاری.

انسان‌ها چگونه می‌توانند به معنای واقعی عشق یا محبت بدهند و به دنبال باز پس گرفتن نباشند برسند؟
از آموزش‌های استاد امین در سی‌دی  «موانع محبت» فهمیدیم که محبت واقعی زمانی است که خواسته شخص مقابل را به خواسته خودمان ترجیح بدهیم و یکی از دلایل محکم بودن پیوند محبت در کنگره۶۰ این است که ما برای خواسته همدیگر تلاش می‌کنیم؛ ولی نکته مهم در این است که درست است که ما به دنبال پاداش نیستیم؛ اما نیاز ما در دل نیاز دیگران است، مانند راهنمایی که آموزش می‌دهد و در دل این آموزش‌ها دریافت‌های بسیاری را دارد و از آنجایی که عشق، معرفت و تجربه‌های مفید چاشنی این آموزش‌ها می‌گردد، به جایی می‌رسیم که حتی اگر در بیرون از کنگره برای عزیزی از ما خطایی هم رخ بدهد، تنفر دیگر در وجود ما معنایی ندارد و حتی با سخن بدون غرض ما، قلبش را آرام می‌کنیم و نقطه‌های بیداری را در درون او ایجاد می‌کنیم یا وقتی می‌بینیم سخن برایشان تعیین مسیر نمی‌کند و هنوز میوه درونی آنها نرسیده و خواست آنها قوی نشده برای تغییر آنقدر بین تصاویر مجازی و احساس عشق درونی پیوند ایجاد می‌کنیم تا به یک لحظه مشاهده می‌کنیم که عزیزمان در مسیر نور و روشنایی افتاده و این همان تکرار و تداوم امواج عشق در وادی چهارده است.

رهجویان شما با حس زیبایی از بیانات شما راجع به وادی چهارده در دوران خدمتی شما یاد می‌کنند، از شما تقاضا می‌کنم بفرمایید چه چیزی باعث ایجاد این حس در بین آنها شده است؟
این حس‌های ناب، تداعی خداوند است و نشان از لطف و محبت آنهاست و من هم ذره‌ای از این هستی هستم که در تکاپوی گذر از این گذرگاه‌ها و این سوختن‌ها و خاکستر شدن‌ها در حرکت هستم، چرا که باید به نور رسید و باید به فهمیدن عشق واقعی رسید و مثالی که همیشه می‌زنم، بسیار سفر باید تا پخته شود خامی.

من با رهجویانم فهمیدم که زندگی پر از امواج بالا و پایین است و هر مرحله مشکلات خودش را در دل دارد و ما با عزیزانی زندگی می‌کنیم که مرتب با آنها اختلاف فاز پیدا می‌کنیم؛ چون هر کس دارد درس خودش را از زندگی می‌گیرد و سعی کردم در این فرصت نابی که به من و رهجویان عزیزم داده شده است بفهمیم که برای رسیدن به دانایی و کسب معرفت باید سازگاری داشته باشیم و فرصت بدهیم و کمک کنیم تا همه مشق خودشان را خوب بنویسند و ناخودآگاه عشق و محبت وقتی با کلمات ناب جناب مهندس در لژیون آمیخته شد، رنگ نگاه افراد لژیون به همدیگر عوض شد و عشق واقعی بینشان قرار گرفت و من از این عشق لذت می‌بردم و من در این فرصت ناب از عزیزان لژیون بسیار آموختم.

از خدای بزرگ و جناب مهندس و تمامی اساتید بسیار سپاسگزارم که این فرصت‌های تغییر و تبدیل شدن‌ها را به ما دادند تا بتوانیم جرقه‌های نور را مشاهده کنیم و با حرکت در مسیر به منبع روشنایی برسیم. این منبع روشنایی چیزی نیست به غیر از همان عشق و محبت‌های گمشده درون که دوباره در قلب لژیون‌ها به ما انتقال داده شد و رنگ و بوی آرامش را همگی ما احساس کردیم.

دستور جلسه وادی چهارده امسال در قلب ماه مبارک رمضان و در آستانه بهار جای گرفته است از حس خودتان راجع به این تلاقی زیبا بفرمایید؟
چه ماه رمضان‌هایی که آمد و همراه بود با صدای هق‌هق گریه و التماس و زاری به درگاه خداوند برای رفع بیماری سهمگین اعتیاد و همانطور که فصل بهار فصل سرمستی اشجار و بوستان، پرندگان خوش الحان، ذوق بچه‌ها برای لباس شب عید، گل شب‌بو، سفره هفت سین و رفع دلتنگی‌هاست؛ ولی وقتی اعتیادی در خانواده باشد همه این‌ها بی‌معنا می‌شود!

ما اعضای کنگره همه این احساس‌های ناب را در صندوقچه دل قرار داده بودیم و با حسرت نگاهشان می‌کردیم تا اینکه بزرگ‌مردی از دل ماه رحمت الهی کلید باز شدن قفل این صندوقچه را به دست آورد و قلم این بزرگ‌مرد با الهام از ماه مبارک رمضان و تنظیم مواد مصرفی خودشان فرمان به نوشتن گرفت و رسالت احیا و زنده کردن انسان‌ها را به دوش گرفتند. در کنگره در بهار رمضان خانه دل را روشن می‌کنیم که خانه دل با چراغ خود نور تابنده‌ای به خانه خدا می‌دهد، چرا که همه ما بر آن هستیم که درخت نخل خویش را به خوشه‌های رطب آباد کنیم و از شهد آن شربتی بسازیم که از آن همه سیراب شوند و چه پر برکت سالی شود که بهار رمضان با بهار طبیعت برای کسانی که برای بیداری درون و آباد کردن درون خود تلاش می‌کنند.

طراح سوال ویرایش و مصاحبه کننده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر تهمینه (لژیون یازدهم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون هشتم)
ویراستاری و ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر هاجر (لژیون هفتم) نگهبان سایت
نمایندگی همسفران میرداماد اصفهان

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .