English Version
This Site Is Available In English

طبیعت معلم بزرگ برای شناخت جسم

طبیعت معلم بزرگ برای شناخت جسم

به نام قدرت مطلق الله

سلام دوستان، علیرضا هستم یک مسافر. با وزن ۹۱ کیلوگرم وارد لژیون جونز شدم، مدت ۳ ماه و ۱۷ روز در حال طی نمودن این سفر هستم، با راهنمایی آقای ارسلان عزیز. قصد داشتم راجع به سی‌دی اضافه‌وزن یک صحبت کنم. در این سی‌دی یک پاراگرافی وجود دارد که در تاریخ ۱۳۷۷/۵/۲۰ نوشته شده است. «دانستید که موجود یعنی انسان، مانند اتم است و ساختمان بسیار بزرگ و پیچیده‌ای دارد که در تفکر آدمی نمی‌گنجد. در این جسم چه می‌گذرد و خارج آن با چه نیروهایی در تماس است، برای شما بسیار مهم بوده و هست که در شناخت انسان و پیداکردن نیروهای مافوق، قدرت خود را در آن تشخیص دهید.در فرمانروایی داده شده، ما بسیار به توکل پیش می‌رویم و حافظ شما و نیروهای شما خواهیم بود.»

اینجا وقتی گفته می‌شود که جسم ما مانند اتم است، یعنی ساختمان جسم خودمان را نمی‌شناسیم. حالا بسیاری از اماکن را می‌شناسیم، ولی به عمق آن نمی‌توانیم پی ببریم. این که سلول‌ها چه هستند، باکتری‌ها چه هستند و یا کالری چیست، این‌ها همه در اثر عدم آگاهی ما است و در بسیاری از موارد، این شناخت بسیار مهم است. جسم ما یک ساختمان بسیار بزرگ دارد که در باور هر کسی نمی‌گنجد. آقای مهندس دژاکام بارها گفته‌اند که «طبیعت معلم بزرگ ما است.» واقعاً همینطور است.

شما به یک درخت نگاه کنید، به درخت کود و آب می‌دهیم، سرما و گرما اهمیت دارد که در نهایت هم میوه و ثمره‌ای جالب تحویل می‌دهد. بدون ادعا به ما بهره می‌دهد. حالا اگر ما این درخت را با چوب بزنیم تا بشکند، خشک می‌شود. طبیعت الگوی زندگی و حیات ما است. هر کاری که انجام می‌دهیم، در طبیعت می‌بینیم و قوانین بین طبیعت و انسان یکسان است. هر چقدر انسان علمش بالا برود و بارورتر شود، سنگین‌تر می‌شود و سرخم می‌کند. منیت ندارد، کینه و حسادت ندارد، مانند درختی که پربار است. ما باید شناخت پیدا کنیم دررابطه‌با تغذیه، زندگی و در تمام زمینه‌های زندگی. یک مسئله دیگر، مسئله اندازه‌گیری است.

مهندس یعنی مثلث اندازه‌گیری. وزن و کیلو هم اندازه خودش را دارد. یک مثقال، یک گرم، یک تن و چند کالری که این‌ها قوانین اندازه‌گیری هستند. به‌عنوان‌مثال ۴۰ کیلو وزن را بلند می‌کنم، ۲۰ لیتر بنزین می‌زنم و یا ۱۰ کیلومتر هم راه می‌روم. این‌ها همه واحد اندازه‌گیری هستند. واحد اندازه‌گیری هر چیزی برای خودش مشخص است. من چند کیلو هستم، این وزن است. بنده یک پراید دارم که ۳۰ لیتر ظرفیت بنزین دارد. در واقع نمی‌توانم ۴۵ لیتر بنزین در آن بریزم. باید یک گالن بردارم و ۱۵ لیتر را در آن بریزم. ذره‌ذره اتومبیل پر از گالن می‌شود، یعنی اندازه غذاخوردن باید مشخص باشد. هر چقدر بیشتر غذا مصرف نمایم، این رفته‌رفته هشدار می‌دهد.

حالا غذا خوشمزه است، خوش‌طعم است، لذیذ است و من هرچقدر بیشتر از آن استفاده کنم، دچار اضافه‌وزن خواهم شد. همه تبدیل به چربی می‌شوند. مانند ماشینی که پر از گالن شده است. انسان هم همین‌طور است و تفاوتی با این مقوله ندارد. پیاده‌روی نمی‌کنم، تحرکی ندارم و ورزشی هم انجام نمی‌دهم. این چربی چطور باید سوخته شود و از بین برود، آقای مهندس دژاکام فرمودند که مردم در گذشته از غذای سالمی استفاده می‌نمودند. نان و سبزی و یا نان و ماست که یک وعده‌غذایی بود. من وقتی کوچک بودم، پدرم از مادربزرگش روغن حیوانی می‌گرفت. در صندوقمان که در زیرزمین بود و بسیار خنک بود، نگهداری می‌کرد.

او روغن را بر روی نان می‌مالید و آن را بر روی کمر خودش قرار می‌داد. سپس کت را بر روی آن می‌پوشید، سوار الاغ می‌شد و به صحرا می‌رفت. در ابتدای صبح هم کت را در می‌آورد، چون هوا سرد بود. وقتی که هوا گرم‌تر می‌شد، دیگر کت نمی‌پوشید و شال کمرش را به آن می‌زدند تا نان‌روغنی را بخورد و کار کند. وقتی که آفتاب نمایان می‌شد و هوا هم گرم شد، کت را باز می‌کرد و یادش می‌افتاد که نان را بسته بود. می‌دید که گرما باعث شده روغن آب شده روی نان به خالص‌ترین شکل ممکن تبدیل شود. آن نان را می‌خورد و باور کنید تا ساعت ۳ بعدازظهر در صحرا نمی‌آمد. مادرم نگران بود که چرا هنوز از صحرا برنگشته است.

سپس از او پرسید که آیا تا ساعت ۴ بعدازظهر گرسنه نشده‌ای؟ او پاسخ داد که خیر، آن نان‌روغنی را خوردم و تمام شد. تبدیل به یک وعده‌غذایی برایش شده بود. ماست، نان و یا دوغ می‌خوردند. نان را گرم می‌کردند و کمی کاکوتی بر روی آن می‌ریختند. به آن می‌گفتند کله‌جوش و آن را می‌خوردند. اکنون بچه‌ها در صبح زود، هوس پیتزا می‌کنند. خوب، معلوم است که شیمیایی است و اثرات مخربی به همراه دارد. فردا باعث اضافه‌وزن می‌شود و باید به این موضوع توجه کنیم. باید بدانیم که چقدر باید کالری مصرف کنیم و غذایی که می‌خوریم، چقدر کالری دارد. اندازه‌گیری کالری بسیار راحت است. معنی کالری هم این است که یک گرم آب را در یک درجه‌حرارت بالا ببرید.

اگر یک گرم آب، یک درجه بالا برود، این یک کالری است. برای کیلوکالری هم همین‌گونه است. طبق برنامه‌ریزی کشور انگلستان، برای آقایان روزانه ۲۵۰۰ کیلوکالری نیاز است و برای بانوان هم ۲۰۰۰ کیلوکالری تا وزنشان ثابت باقی بماند. در کشور آمریکا، مردم مقداری اضافه‌وزن دارند، به‌طوری که برای آقایان ۲۷۰۰ کیلوکالری و برای بانوان ۲۰۰۰ کیلوکالری اندازه‌گیری شده است. البته این هم بستگی به مناطق سردوگرم دارد. به‌عنوان‌مثال در اهواز که هوای بسیار گرم است، به دلیل تعرق، بدن آب و کالری بیشتری مصرف می‌کند. در مناطق سردسیر هم آب بدن و کالری کمتری مصرف می‌شود. کالری مواد غذایی هم با یک جستجوی ساده در اینترنت قابل‌مقایسه و محاسبه است که مرغ، گوشت و یا پسته چقدر کالری دارند و باید چقدر مصرف کنیم. هر چقدر تحرک و کار بیشتری انجام بدهیم، متابولیسم و مصرف کالری بیشتر می‌شود و بدن به کالری بیشتری نیاز دارد.

ویرایش و تایپ: مسافر عباد لژیون سوم
عکس: مسافر محمدرضا لژیون سوم
ارسال مطلب: مرزبان خبری مسافر رضا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .