پنجمین جلسه از دوره پنجاه و ششم کارگاههای آموزشی عمومیکنگره ۶۰ نمايندگی پروين اعتصامی اراک، با استادی راهنما مسافر منصور، نگهبانی مسافر ولیاله و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه «نظم و انضباط و احترام» پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان منصور هستم یک مسافر؛ خدا را شکر میکنم که در کنگره هستم، از دوست عزیزم آقای حمید راهنمای محترم تشکر میکنم. دستور جلسه نظم و انضباط و احترام است. از عزیزان خواهش میکنم از دستور جلسات هفتگی کنگره ۶۰ به هیچ عنوان به سادگی عبور نکنند. هرکجای آن اشکالی داشتید حتما از راهنمای خود بپرسید.
نظم و انضباط و احترام را اگر از این سیستم حذف کنید چه باقی می ماند؟ کمی فکر کنید! نظم یکی از نهاد های اساسی کنگره است، شما از این در که داخل شدید آیا میشو هرکس هرجا دلش خواست بنشیند؟ یا یک صندلی بردارد و بنشیند؟ یک تصویر از آن بسازید چطوری میشد؟ اینجا اگر آقای مهندس میگوید: سقف فلک شکافته شده در حقیقت این کار انجام شده که متد دی اس تی کشف شده سقف فلک شکافته شده است.
دی اس تی خودش یعنی نظم، همین کارگاه آموزشی و لژیون یعنی نظم، بر اساس نظم و انضباط هست که احترام پدید میآید. همانند زنجیر بهم وصل است، نظم و انضباط را کسی به وجود می آورد؛ اولین چیزی که راهنما به رهجو آموزش میدهد نظم در مصرف کردن است.
دارو را چگونه مصرف کنیم؟ بدن چگونه این نظم را می پذیرد؟ با دی اس تی که راهنما به او میدهد اصلا نظم و انضباط و احترام در کنگره شصت این دو هستند. یعنی نظم در حقیقت سیستم ایکس است و بینظمی آنتی ایکس آن است. این سیستم غیر از این هیچچیزی نیست، یک رهجو از این در وارد میشود چه همسفر باشد چه مسافر ابزار لازم را باید باخودش بیاورد؛ شما یک راهنما دیدهاید که بدون کیف باشد؟ هیچ دقت کردید؟ تا حالا من که ندیدم چه راهنمای گروه خوانواده و چه راهنمای مسافران راهنما همیشه این کیف همراهش است.
بعضی رهجوها این کارا انجام نمیدهند، دفتر چه دی اس تی رهجو را وقتی میگیریم همهچیز در آن هست، شماره تلفن، شماره کارت عابر بانک، کدملی و بعضیها هم نمیشود آن را نگاه کرد آنقدر که چرک و چروک است. اما سیگارش در جیبش است و دفتر چه را میگوید یادم رفته بیاورم.
اینها همه نشانه بینظمی است، اما بعد از دو یا سه ماه یواش یواش منظم و مرتب میشود، شما ظاهرتان را نگاه کنید مشخص میشود. ظاهر هرکس را نگاه کنید ببینید از او نظم میبارد یا نمی بارد. از ما یاد میگیرند. کسی که از این در وارد میشود به ما نگاه میکند، آیندگان از ما الگو میگیرند، هیچ رهجویی تصویر راهنمای خود را فراموش نمیکند. چه همسفر باشد و چه مسافر باشد. همیشه تصویرش را دارد ما از هم دیگر الگو میگیریم.
قوت ما در کنگره اگر هست بخاطر همین نظم و انضباط و احترام است. من با توجه به این مسؤلیتی که داشتم در گذشته در جلسات که شرکت میکردم! الان این همایش که جمعه برگزار میگردد برای چه هست؟ برای چه از ما دعوت کردند؟ همایش فردا چون کنگره را با نظم بودن میشناسند برگزار کردند، این را من به عینه از آنها دیدم. هیچچیزی هم که نمیدانند میگویند شما همه پوشش مناسب دارید، همه پیراهن سفید به تن دارید، سر و وضع شما مرتب است و همه شما با ادب صحبت میکنید. این مسائل را میبینند چون مراجعه کننده زیاد دارند. این نشانه نظم و انضباط و احترام در کنگره است.
ماباید قدر آن را بدانیم؛ قوت ما همین احترام گذاشتن است. احترام یعنی چه؟ ما اگر بخواهیم معنی لغوی را کنار بگذاریم چون ما از سیستم صحبت میکنیم. احترام در کنگره ۶۰ یعنی من در هر جایگاهی که هستم به جایگاه های دیگر احترام بگذارم، منصور یک شخص حقیقی است ولی وقتی راهنما شد یا ایجنت شد یا مرزبان شد و خدمتگزار شد یک شخصیت حقوقی هم دارد. به منصور نگاه نکنید، به خانم اکرم نگاه نکنید، به آن جایگاهی که هست نگاه کنید.
ما هم دیگر را باید بپذیریم غیر از این باشد موفق نمیشویم، هم دیگر را قبول کنیم، بخاطر همین به هم احترام میگذاریم، برای چه آقای مهندس میگوید احترام مسجد یا امام زاده به متولی آن است؟ ماهم متولی هستیم، خودمان شاید خبر نداریم من به شخصه تا مرتب و منظم نباشم و احترام نگذارم چگونه انتظار دارم که دیگران به این شکل باشند؟ اینجا باید حواسمان جمع باشد ما یه خانواده هستیم، ما فقط اینجا نیستیم، شما وقتی پای خود را از این در بیرون بگذارید مارا به نام کنگره میشناسند.

نظم و انضباط و ادب و رفتار و گفتارمان و کردارمان مشخص میکند. طوری باید باشد مبادا خدایی نکرده مردم آزاری کنیم، عزیزانی که سابقه دارند از کسانی که تازه میآیند حواسشان به آنها باشند، اینجا خیلی باید مراقب باشیم به اطراف خودمان اهمیت دهیم. راه برای ما باز شده است آمدیم اینجا خیلی کارها انجام شده تا ما اینجا برسیم. کسانی که خدمت کردهاند قدر آنها را بدانیم، از آنها تشکر کنیم. اینها در اختیار ما گذاشتند و ما باید حفظ کنیم، مردم داری یکی از نشانههای نظم و احترام و ادب ما است. .شما این جا الان مشارکت کن و بگو از دید من ماست سیاه است کسی نمیگوید چرا گفتی سیاه است چون احترام میگذاریم؛ به صحبتی که کرده احترام گذاشتیم. باید هم دیگر را بپذیریم که بهم دیگر کمک کنیم.
به هر حال به اینجا تازه آمدیم، اهالی اینجا نمیدانند که چگونه است، ما بایستی به نرمی رفتار کنیم. با ملایمت، باعشق رفتار کنیم. نتیجه میگیریم اینجا مال ما است آنها که خبر ندارند فرزندان آنها فردا از این در وارد میشوند، ما باید طوری برخورد کنیم که وادار کنیم به ما احترام بگذارند.
گزارش تصویری از مراسم افطار:







تایپ و تنظیم: مسافر محمد از لژیون پانزدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
853