English Version
This Site Is Available In English

برای دانستن توانایی و قدرت فکر لازم است

برای دانستن توانایی و قدرت فکر لازم است

آقای مهندس در سی‌دی «تاجر۲» این‌چنین بیان می‌فرمایند: ما فکر می‌کنیم باورها ارزش دارند، مثلا باور می‌کنیم دروغ بد است، ویران کردن جنگل‌ها کار درستی نیست، اما خودمان این کار‌ها را انجام می‌دهیم و فکر می‌کنیم این کارها فقط برای دیگران بد است اما برای باورها ارزشی قائل نیستیم. باور زمانی ارزشمند است که آن را به عمل برسانیم باور می‌تواند هم مثبت باشد و هم منفی اگر مثبت باشد و به عمل برسد ارزش آن هم مثبت می‌باشد و اگر منفی باشد ارزش آن منفی می‌باشد.

یک مثلث را در نظر بگیریم یک ساقش باور است، ساق مقابلش انجام باور است و ساق پایین که قاعده است ارزش می‌باشد. باور‌داشتن، یک مسئله و انجام دادن آن هم یک مسئله دیگر است. باور زمانی ارزش دارد که مثلث را کامل کند و ساق‌های آن بسته شوند. گاهی اوقات ما در زندگی تصمیماتی می‌گیریم که فقط بر مبنای احساسات ما است اما آن تصمیم منطقی نمی‌باشد و ما گرفتار مشکلات زیادی می‌شویم. انسان‌ها خودشان برای خودشان مشکل درست می‌کنند؛ مثلاً دو نفر با هم دوست صمیمی هستند اما نمی‌توانند برای همدیگر شریک خوبی باشند چون شریک‌شدن باعث می‌شود که دوستی آنها از بین برود و این‌ها مشکلاتی هستند که انسان ناخواسته وارد آنها می‌شود و ما نباید در کارهایی که تخصص نداریم وارد شویم.

ما نباید به حرف‌های املاکی‌ها و دلال‌ها اعتماد کنیم و برای انجام این کارها خودمان هم باید فکر کنیم و کارها را بررسی کنیم، این خود ما هستیم که برای خودمان انواع مشکلات مختلف را درست می‌کنیم. اگر ما قبل از هر کاری تفکر داشته باشیم قطعا مشکلات ما کمتر می‌شود. البته باید تمرین کنیم که برای انجام کارها با تفکر و اندیشه قدم برداریم و تلاش کنیم که بدون تفکر کاری انجام ندهیم. اگر کسی مشکل داشته باشد ما فوراً آن مشکل را به رخ طرف می‌کشیم که این کار اشتباه می‌باشد، چون مشکلات مانع رسیدن به هدف نمی‌شوند، کسی که در صراط مستقیم باشد از هیچ چیز ترس ندارد.

برداشت‌های غلط در زندگی ما، نداشتن استاد و یا راهنما می‌باشد؛ راهنما نقش خیلی مهمی دارد. بعضی مواقع در خانواده‌ای بزرگ شده‌ایم که خانواده هدفمند نبوده و برنامه‌ریزی خاصی نداشته است. اگر انسان‌ها بدون استاد و یا راهنما باشند خودشان را نابود می‌کنند، راهنما است که انسان را هدایت می‌کند و راه را نشان می‌دهد. وقتی یک رهجو وارد کنگره می‌شود او را به هیچ کاری اجبار نمی‌کنند، هر موقع که دوست داشت داروی خود را می‌گیرد و یا به جلسات می‌آید و اگر هم دوست نداشت که دیگر به کنگره نیاید، کسی با او کار ندارد و حتی رهجوها را اجبار نمی‌کنند که به کنگره کمک کنند.

در جهان‌فیزیکی اگر جایی باشیم و حرکت نداشته باشیم جسم کاملاً از بین می‌رود اما در حیات دیگر در هر حالتی که باشیم هیچ تغییری نمی‌کنیم نه کم می‌شویم و نه زیاد چون جسمیت وجود ندارد و این یک فرق بین جهان‌فیزیکی و حیات دیگر می‌باشد، انسان تا زمانی که خودش را پیدا نکند نمی‌تواند دیگران را پیدا کند ما بعضی اوقات خودمان را گم کرده‌ایم و به دنبال خودمان می‌گردیم و باید خود را پیدا کنیم تا آرام شویم، یک فرد زمانی مصرف‌کننده می‌شود که خودش را گم می‌کند وقتی به درمان رسید کمی آرام می‌شود و به آرامش درونی دست پیدا می کند.

برای دانستن، توانایی و قدرت فکر لازم است، تفکر موضوع مهمی است و باید بتوانیم فکر کنیم که بدانیم این حرف غلط می‌باشد که: «برای مادیات نباید ارزش قائل شویم» مادیات، در زندگی ما نقش بسیار مهمی دارد و در مسائل کاری باید تعادل برقرار شود مثلاً اگر مغازه‌دار هستیم اجناس خود را نه گران بفروشیم که کلاهبرداری شود و نه اینکه ارزان بفروشیم که به خودمان ضرر بزنیم در زندگی همان قدری که «معنویات مهم است، مادیات هم ارزشمند می‌باشد» یک شخص زمانی که پول و مال داشته باشد می‌تواند به دیگران هم کمک کند. زندگی، دو چهره دارد یک چهره معنوی و یک چهره مادی؛ اگر مادیات به تنهایی باشد ارزشی ندارد و اگر معنویات هم به تنهایی باشد آن هم ارزش ندارد پس هر دو باید با هم هماهنگ باشند.

انسان‌ نباید در زمان سختی‌ها و رنج‌ها عقب‌نشینی کند و نباید از آنها فرار کرد باید در دل سختی‌ها برود و آنها را رفع کند. جسم و روان باید با همدیگر میزان باشند، جسم و روان مثل سوار و سوارکار می‌باشند که جسم اسب می‌باشد و روان سوارکار، پس ما سعی کنیم تحرک لازم را داشته باشیم تا به نتیجه برسیم.

خلاصه سی‌دی« تاجر۲ »
نویسنده: همسفر بیتا رهجوی راهنما همسفر سودابه (لژیون سوم)
ارسال و ویراستار: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر نسرین (لژیون اول) دبیر سایت

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .