مبحث ادامه محبت – تاریخ ۸۳/۱۰/۱۱
استاد میفرمایند: محبت تنها در لمس و سخن خلاصه نمیشود؛ بلکه درسی است که نه آغازی مشخص دارد و نه پایانی معین. محبت صرفاً بیان احساسات نیست؛ بلکه بیشتر در عمل نمود پیدا میکند. خوشحالم که مشکلات با تلاش شما چهره واقعی خود را نشان میدهند؛ باید راههای جدید را کشف کرده و در پیشبرد کار، سعی و کوشش خود را افزایش دهید. مطمئن باشید که مسیر شما مستقیم و همسو با اهدافتان خواهد بود. ما همیشه برای دو موضوع تلاش میکنیم: یکی چگونگی انجام کار و دیگری مدتزمان آن. شما هر دو را در اختیاردارید؛ بنابراین در چگونگی انجام کار تلاش بیشتری کنید و به کوشش خود ادامه دهید. در آینده با آگاهی بیشتر و درک عمیقتر حرکت خواهید کرد.
باورها زمانی ارزشمند هستند که به عمل درآیند. ما بسیاری از کارها را باور داریم که بد هستند؛ اما همچنان آنها را انجام میدهیم. میدانیم که دروغ گفتن ناپسند است؛ اما بازهم دروغ میگوییم. میدانیم که غیبت کردن کار درستی نیست؛ اما آن را انجام میدهیم. این یعنی برای باورهایمان ارزشی قائل نیستیم. اگر توقع بیجا از دیگران ناپسند است؛ پس چرا خود ما از دیگران چنین انتظاراتی داریم؟ بیشتر انسانها حقیقت را میدانند؛ اما قادر به اجرای آن نیستند؛ پس باور بدون عمل، بیارزش است. مثلث باور شامل سه ضلع است: یک ضلع باور داشتن، ضلع دیگر عمل کردن به آن باور و قاعدهاش ارزش آن باور و زمانی ارزش دارد که این مثلث کامل و ساقههای آن بسته باشد.
در کاری که تخصص ندارید، وارد نشوید. اگر قصد شراکت باکسی را دارید، ابتدا باید شرایطی را در نظر بگیرید: هدف از شراکت را مشخص کنید، چشمانداز آن را بررسی نمایید، مسئولیتهای خود را بپذیرید، تقسیمبندی کار را انجام دهید، اعتماد متقابل داشته باشید، نحوه تقسیم سود را از پیش تعیین کنید و در معاملات، بهسادگی به بنگاهدار اعتماد نکنید؛ بلکه خودتان تحقیق کنید. اگر قبل از هر اقدامی تفکر صحیحی داشته باشیم، میتوانیم از بروز مشکلات جلوگیری کنیم. مشکلات اغلب نتیجه تصمیمات نادرست ما هستند. دو نفر ممکن است دوستان خوبی برای یکدیگر باشند؛ اما این به معنای شریکهای خوبی بودن نیست. دوستی و شراکت، دو مقوله متفاوت هستند.
کسی که در مسیر درست باشد، ترسی به دل راه نمیدهد. شما راه خیر را پیش رو دارید و باید وظایف خود را بهدرستی انجام دهید؛ اگرچه ممکن است سرعت شما کم باشد؛ اما باید به مسیر و هدف خود پایبند بمانید. استاد یا معلم، شاگرد را بیدار میکند تا او بتواند کارهای سودمند انجام دهد. اگر انسان راهنمایی نداشته باشد، ممکن است خود را به نابودی بکشاند. این استاد است که مسیر صحیح را نشان داده و راه را از بیراهه جدا میکند. استاد میفرماید: «در ارتباط بین ما و شما هیچ اجباری وجود ندارد و تمام امور داوطلبانه است، بایدها زمانی ایجاد میشوند که خودِ انسان برای خود مرزی تعیین کند.» هدف از آموزش، رشد و آگاهی است.
نگهبان یعنی چه؟ نگهبان یعنی کسی که حافظ و نگهدارنده است؛ هم خود را میسازد و هم در ساختن دیگران نقش دارد. این کار دشوار و نیازمند صبر و تحمل است. تا زمانی که خود را نیابیم، نمیتوانیم دیگران را پیدا کنیم. ما، مصرفکنندگان گذشته، خود را گمکرده بودیم؛ اما پس از درمان، خود را بازیافتیم. مادیات در زندگی نقش بسیار مهمی دارد. یکی از پایههای حیاتی زندگی ما، مسائل مالی است. ما باید هر آنچه داریم را حفظ کرده و در زندگی تعادل برقرار کنیم. زمانی که انسان چیزی دارد، میتواند به دیگران کمک کند؛ اما اگر چیزی در اختیار نداشته باشد، چگونه میتواند بخشنده باشد؟ قدرت مطلق، به همهچیز آگاه است. تفاوت بسیاری میان انسان ریاکار و شخص درستکار وجود دارد.
منبع: سیدی تاجر ۲ آقای مهندس
تایپ و رابط خبری: همسفر زهرا لژیون راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
ارسال: همسفر مهتاج نگهبان سایت
نمایندگی: همسفران اردستان
- تعداد بازدید از این مطلب :
60