پیام از استاد سردار؛
امیدواریِ بسیار، سبب قدمهای محکم میشود، در اراده خود به جهت انجام کارها، هیچ هراسی به خود راه ندهید و پیش بروید، زیرا جلودار واقعی آن خداوندی است که ناممکنها را در مقابل شما تعیین و ممکن مینماید.
باید در انجام کارهایتان به نقطههای بسیار با ارزش، فکر و عمل نمائید و در کلام و سخن خداوند هم به نتایج و معنای واقعی دست بیابید و در کار خویش به عمل آورید، آنگاه قدرت و توانایی خداوند از وجود فردفرد هر انسانی که بیابد تراوش خواهد نمود.
شما غمگین نباشید و خود را به عملهای نیک، مشغول بدارید؛ به امورات مالیه، قوت بدهید؛ خواهید دید که چگونه به قول دوست ما از درخت خرما بالا رفتن هم، آسانتر خواهد شد، قله و فتح آن، چندان اهمیتی ندارد اما نشانی از خویش در آن مکان گذاشتن، مهم است.
گروه سایت همسفران نمایندگی شعبه اروند آبادان با دنور همسفر مولود و مسافرشان ایجنت محترم مسافر سینا مصاحبهای پر از تجربه، آموزشهای قشنگ و حس ناب محبت انجام داده است تا خود این عزیزان از تجارب خود برای ما سخن بگویند.
شما را به خواندن این مصاحبه زیبا دعوت میکنم و امیدوارم آموزشهای لازم را برداشت کنیم.
همسفر مولود و مسافرشان سینا با تخریب پانزده سال و آنتیایکس انواع مواد مخدر وارد کنگره شدند و به مدت ده ماه به روش دیاستی و داروی اوتی با راهنمایی راهنما مسافر علیرضا بیات و راهنما همسفر مریم قمری سفر کردند.
و هم اکنون پنج سال و ده ماه است که با دستان پر توان آقای مهندس دژاکام از بند اعتیاد آزاد و رها شدهاند، در ادامه با تخریب پانزده سال سفر نیکوتین خود را به مدت ده ماه با آدامس نیکوتین خوراکی به روش دیاستی با راهنمایی راهنما مسافر برزو به اتمام رساندهاند و هم اکنون چهار سال و شش ماه آزاد و رها هستند، ایشان با هجده کیلو اضافه وزن وارد لژیون جونز شدند ده ماه سفر کردند به روش دیاستی تغذیه سالم به راهنمایی آقای مهندس حسین دژاکام به اتمام رساندهاند و به مدت یک سال و نه ماه رها شدهاند.
همسفر مولود با الطاف الهی و آموزشهای کنگره جایگاههای خدمتی؛ دبیر، نگهبان کارگاه آموزشی، دبیر لژیون سردار، حضور و غیاب، مسئول سایت، راهنمای تازه واردین، مرزبان، ورزشبان و در حال حاضر در جایگاههای خدمتی؛ کمک راهنما و خزانهدار لژیون سردار در کنگره حضور دارند، همچنین مسافر سینا جایگاههای خدمتی؛ دبیر، نگهبان کارگاه آموزشی، سایت، مرزبان، دبیر لژیون سردار و در حال حاضر در جایگاههای خدمتی؛ کمک راهنما، کمک راهنما لژیون جونز و نیز ایجنت شعبه اروند آبادان در کنگره حضور دارند.
از حس و حال خودتان قبل از ورود و حال که در کنگره حضور دارید را بفرمایید؟
همسفر مولود؛ حس و حال قبل از ورود به کنگره را به صورت مبهم به یاد میآورم، اما در حال حاضر که پر از آرامش و حسهای خوب هستم به خاطر حضور در کنگره و لطف خداوند است.
مسافر سینا؛ قبل از ورود به کنگره همه مسافرها تقریبا یک وجه مشترکی دارند، به واسطه مصرف مواد مخدر و افکار و اندیشهای که داشتهایم، خیلی گرهها و بندها را به دست و پاهایمان زده بودهایم، خیلی تخریبها بوجود آورده بودیم و همین باعث میشد که حال و احساس خوبی نداشته باشیم و زندگی به یک جای خیلی سخت و منزجرکننده رسیده بود و اینها را همه تجربه کردهاند، حس مشترک بود و هیچ حس و حال خوشایندی نبود، آن هم تجربه کردن تاریکیها بود، که در حال حاضر با آموزشهای کنگره یاد گرفتهایم که باید میبوده است، که ما بتوانیم از آن نور، حال، احساس و لذتی که در کنگره میباشد را دریافت کنیم و بعدش هم که وارد کنگره شدهایم ذرهذره آن حال و احساس خوب شکل گرفت و ما متوجه شدیم، که اگر انسان در صراط مستقیم باشد، هر روزش با روز قبلش میتواند متفاوت باشد بخاطر اینکه ما در کنگره همواره آموزش میگیریم و این باعث میشود، از حال و احساس خوبی برخوردار باشیم و همیشه جای رشد را میگذارد و به انسان اجازه میدهد که به یک درجه بالاتری از حال خوب برسد.

برای ما بفرمایید؛ کنگره چه تاثیراتی در زندگی شما گذاشته است؟
همسفر مولود؛ حضور در کنگره و در واقع آموزشهای کنگره، زندگی من را دگرگون و از نو ساخت، همه تغییرات به جهت مثبت و حسهای خوب و اتفاقهای خوب بوده و هست.
مسافر سینا؛ خب کنگره تاثیراتش هم برای خودمان و هم اطرافیانمان مشخص است، از نزدیکترین کسانمان و حتی کسانی که ما را دیر به دیر میبینند سوال بکنید هم متوجه تغییرات شدهاند؛ حالا برای کسانی که سالهای زیادی در کنگره هستند، آنها هم متوجه قضیه میشوند که چه تاثیراتی روی ما گذاشته است و این را هر مسافر و همسفری که در مسیر باشند کاملا درک و لمس میکنند و اینها همه بواسطه آموزشهایی میباشد که از آقای مهندس میگیریم این را در تمام لحظه به لحظه زندگیمان، تمام شرایط و حتی بعضی مواقع که شرایط سختی بوجود بیاید میتوانیم آن تاثیر خوب را ببینیم که انسان دیگر سعی میکند بهم نریزد و از آن سختیها شرایط خوبی را بدست بیاورد.
برای ما از تاثیرات سیدی نوشتن در آموزشها و زندگی خود بفرمایید؟
همسفر مولود؛ در اوایل ورود به کنگره سیدی نوشتن برای من یک تکلیف به حساب میآمد و خیلی متوجه تاثیرات آن نبودم، اما رفتهرفته متوجه شدم که با هر سیدی که مینویسم مسیر درستتر، راحتتر و نیز روشنتری را میتوانم برای مشکلاتم پیدا کنم و از نوشتن لذت میبرم.
مسافر سینا؛ سیدی نوشتن واقعا به گفته آقای مهندس یک مدیتیشن هست، برای آن آرامشی که بوجود میآورد آن افکار و اندیشه درون انسان را به نقطه خیلی خوبی میرساند و حالا چه از لحاظ آموزشهایی که میگیریم و در زندگیمان پیاده میکنیم و این که از لحاظ آن حرف و عمل انسان را به آن نقطهای میرساند که میتواند رشد پیدا بکند و اینها همه تاثیرات سیدی نوشتن است، بخاطره اینکه همه آموزشها را میگیرید و در زندگی پیاده میکنید و برای من خیلی تاثیر گذاشته است؛ در کنترل کردن افکار و اندیشهام بخاطر این است زمانی که سیدی مینویسید، تمام حسهای انسان را اعم از حس شنوایی و بینایی بیشتر احساس انسان را درگیر و با یکدیگر همسو میکند و این باعث میشود با تمرین و تکرار انسان در یک خط مش و مسیر مشخص که پر از آموزش است حرکت بکند و دیگر پرش افکار نداشته باشد، این خیلی به من کمک کرد.
برای ما بفرمایید؛ در کنگره60 چگونه قدردانی کنیم؟
همسفر مولود؛ کنگره۶۰ قطعا یک فرد یا مکان نیست، مسیری است که همه در آن مشغول و در حال حرکت هستیم، مطمئنا اتفاقات و معجزههایی که توسط کنگره در زندگی من مولود اتفاق افتاده است به هیچ وجه قابل جبران نیست، اما در مسیر کنگره من میتوانم کمک کننده باشم، طبق اصول و قوانین حرکت کنم، خدمت کنم چه مالی، چه معنوی و بتوانم علم کنگره را به درستی انتقال دهم.
مسافر سینا؛ خب من این را در لژیون همیشه به بچهها میگویم، کنگره یک مسیر است کنگره هدف نیست آقای مهندس همیشه این را میگویند و اینکه ما در مسیر باشیم، انسانی که در مسیر باشد؛ حالا اگر من خودم راهنما، ایجنت، مرزبان هستم در مسیر آموزشهای صحیح باشم، فرقی نمیکند ساز چپ نزنم ساز مخالف نزنم، در مسیر خودم را قرار بدهم اینگونه میتوانم از کنگره قدردانی بکنم، وقتی ما کار درست را انجام بدهیم میتوانیم این حس و احساس خوب را به دیگران انتقال بدهیم و کمک بکنیم که در وهله اول به خودمان کمک میشود و میتوانیم از آن چیزی که در اختیار ما قرار دادهاند قدردانی بکنیم، وقتی انسان همه چیزش مرتب و منظم باشد دیگران هم دوستش دارند، هم خودش و هم دیگران لذت میبرد، با در مسیر قرار گرفتن میتوانیم قدردانی بکنیم.
میفرمایید؛ چه زمانی تصمیم گرفتید وارد لژیون سردار شوید؟
همسفر مولود؛ از زمانی که وارد کنگره شدم دوست داشتم وارد لژیون سردار بشوم، اما دلیلش برایم روشن نبود و حسهایی مانع ورودم میشد، در صورتی که از نظر مالی مشکلی نداشتم، اما سفر اولم که تمام شد و تاثیرات کنگره در زندگیم ملموستر شد متوجه شدم که هیچ مبلغی نمیتوانست اینگونه زندگیم را تغییر دهد و آنجا استارت ورود من به لژیون سردار بود و از آنجا برکات کنگره چند برابر در زندگیم جاری شد.
مسافر سینا؛ سال دوم بود که در کنگره بودم حالا انسانی که میشنود خیلی فرق میکند با انسانی که میآید و در مسیری قرار میگیرد من حالا بواسطه اینکه این دریافتها را از لژیونهای دیگر داشتم، لژیون مواد آمدم درمان شدم، لژیون سیگار و بعد از آن نیز مرزبان شدم همه آن تعریفهایی که دیگران داشتند به عینه دیدم، وقتی در آن قرار گرفتم همینطور بود، بعد از دو سال من وارد لژیون سردار شدم و به گفته همه بچهها و مشارکتهایی که میکردند و حال خوبی که دریافت کرده بودند و آن دریافتهایی که در لژیون سردار داشتند را میشنیدم و میدیدم، من هم آن حال خوب را تجربه کردم و واقعا آن طعم شیرینش را دریافت و آن بخشش را یاد گرفتم.
بعد از چند سال حضور در لژیون سردار تصمیم گرفتید دنور شوید؟
همسفر مولود؛ بعد از دو سال از حضورم در لژیون سردار و آموزشهای این لژیون، یادگیری پسانداز درست، حمایت مسافرم و در نهایت لطف خداوند تصمیم به دنور شدن گرفتم.
مسافر سینا؛ بعد از چهار سال که در لژیون سردار بودم تصمیم گرفتم دنور بشوم و این بخاطر این بود که لژیون سردار ما را قوی میکند، همان سال اول برایم میسر نبود که بخواهم دنور شوم و این همین رشدی است که ما در کنگره میبینیم، سال به سال ما داریم دریافت میکنیم و پرداخت نمیکنیم، وقتی شما پرداخت میکنید میبینید سال بعد قویتر هستید، وارد لژیون سردار میشوید، دنور و بعد پهلوان میشوید، این ذرهذره درون من شکل گرفت و همه از برکت لژیون سردار بود من قوی شدم که توانستم بیایم دنوری شرکت بکنم.
بودن در کنگره همگی پر از برکت است لطفا یکی از برکات مهم و تاثیرگذارش را برای ما شرح دهید؟
همسفر مولود؛ برکات کنگره در زندگی من قابل شمارش نیست و نمیدانم کدام را بگویم بزرگترین برکت کنگره جاری بودن ایمان به خدا در حل مشکلات در زندگی من است .
مسافر سینا؛ تمام کنگره وجودش برکت است، در مسیر بودن و تمام حال خوبی که من امروز دارم همه از برکت کنگره است، ولی حالا شما میگویید مهمترینش؛ مهمترینش برای من خانواده است، کنگره خانوادهام را برای من در کنارم نگه داشت، چون اگر که کنگره نبود قطعا الان خانوادهای در کنار من نبود و من بابت این نعمت و برکت خداوند را شکر میکنم و بابت وجود کنگره که همه چیز به ما داده است.
آیا مسافرتان در دنور شدن یا اینکه همسفرتان در دنور شدن شما نقش داشتهاند؟
همسفر مولود؛ بله، صددرصد حمایت و همراهی مسافرم باعث شد من بتوانم دنور شوم.
مسافر سینا؛ بله، صددرصد همسفرم در دنور شدن من نقش داشتند، این یک بازی دو نفره است، وقتی که میگویند همسفر بال پرواز است بخاطر همین است چون قطعا تک نفره نمیشد این کار را کرد و چون زندگی مشترک است و با کمک یکدیگر میتوانیم خودمان را تقویت بکنیم و به هم کمک کنیم که بتوانیم در این مسیر هر دو با هم رشد کنیم.

همسفر مولود عزیز شما یک همسفر کوچک در کنارتان دارید، زمانی که خدمت مرزبانی را داشتید با وجود همسفر نیکان عزیز چطور توانستید این دوره را بگذرانید؟
همسفر مولود؛ حضور و وجود نیکان که در دوره خدمت مرزبانی بسیار کوچک بود، نقطه تحمل من را بالا برد و یاد گرفتم که اگر خواسته من قوی و عشق به خدمت باشد هیچ بهانهای نمیتواند مانع انجام خدمت شود.
وقتی یکی از رهجوهایتان رها میشود چه حس و حالی دارید؟
همسفر مولود؛ وقتی رهجویی وارد لژیونم میشود گذشته خودم برایم تداعی میشود و وقتی رها میشود، انگار که خودم رها شدم و به این اندازه رهایی هر رهجو برایم اهمیت دارد.
مسافر سینا؛ خب صددرصد انسان از خوشحالی دیگران خوشحال میشود، وقتی که در یک مسیر الهی قرار میگیرد، کاری که در کنگره انجام میشود؛ این است که همه تلاش میکنند یک نفر به رهایی برسد، فرقی هم نمیکند چه رهجوی خود من باشد چه رهایی در لژیونهای دیگر شعبه باشد، چون تمام تلاش بچهها است که باعث میشود یک نفر به رهایی برسد و خود من وقتی یکی از رهجوهایم به رهایی میرسد، روز اول خودم را میبینم و این همزاد پنداری باعث میشود که این برایم تداعی شود که من کجا بودهام و به کجا رسیدهام و یادم نرود این حس شیرین رهایی روز اول و این دائما برای من تکرار میشود و باعث شور و شعف در درونم میشود.
شما یک کمک راهنما هستید وقتی رهجوی شما از مشکلش برای شما میگوید چگونه او را راهنمایی میکنید؟
همسفر مولود؛ من به عنوان راهنما اجازه راهکار دادن و درگیر شدن در مشکلات رهجو را ندارم، اما میتوانم با دادن آموزش صبر، استقامت، تفکر درست و انتقال آموزشهای آقای مهندس به رهجو کمک کنم بتواند درستترین تصمیم را با اختیار خودش بگیرد .
مسافر سینا؛ اول این که به گفته آقای مهندس ما درمانگر شیره، تریاک و مواد هستیم، ما درمانگر مشکلات رهجو نیستیم، رهجو باید خودش مسیر را پیدا بکند اسم راهنما هم روی ایشان است؛ کسی که راه را نمایان میکند، ما راه و مسیر مستقیم را به رهجو میگوییم آن چیزی که به ما گفتند و یاد دادند و ما یاد گرفتیم را به رهجو انتقال میدهیم، حالا آن رهجو با در مسیر بودن میتواند مشکلاتش و گرههایش را باز کند، همیشه گفتهام؛ با یک کلام نمیشود مشکل کسی را حل کرد، قطعا وعده خداوند دروغ نیست و کسی که در صراط مسقیم باشد کمکش میکند.
آیا در سفر اول برای شما پیش آمد و به ذهن شما خطور کرد که کنگره را رها کنید و یا بعد از رهایی چنین چیزی به ذهنتان رسید؟
همسفر مولود؛ قطعا پیش آمد چرا که نیروهای منفی و اضداد همیشه آماده به خدمت هستند، مخصوصا زمانی که انسان در مسیر درست قرار میگیرد تمام تلاششان را میکنند که از مسیر خارج شود؛ خدا را شکر که برای من در حد حسی گذرا بود.
مسافر سینا؛ من در سفر اول به واسطه مشکلاتم نمیتوانستم درست به کنگره بیایم، یعنی درست متوجه نشده بودم که کنگره کجاست، ولی از موقعی که فهمیدم کنگره چه کار با ارزشی دارد برای من انجام میدهد و چه مسیری است؛ نه هیچوقت به ذهن من نرسیده است که بخواهم کنگره را رها بکنم و کنگره یکی از اولویتهای اصلی زندگیام بعد از خانواده و زندگی شخصی میباشد.
مسافر سینا جایگاه خدمتی ایجنتی را خدمت شما تبریک عرض میکنم و دوست دارم برای ما بفرمایید آیا در بدو ورودتان تا به اینجا را تصور کرده بودهاید؟ و همچنین شما همسفر مولود عزیز برای ما میفرمایید؟
همسفر مولود؛ قطعا هر اتفاق مثبت و منفی که در زندگی انسان پیش میآید، زاییده تفکرات مثبت یا منفی او میباشد و قطعا برای ما هم این تصویرسازی و عشق به خدمت کردن باعث رسیدن به خدمتها شده است.
مسافر سینا؛ خیلی ممنون و مچکر، آره، در مورد این جایگاه خدمتی ایجنتی من همیشه به دور و اطرافیانم میگفتم؛ خدمتکردن برای من هیچ سقفی ندارد و این را هم درون خودم میبینم؛ حتی این را که جایگاههای دیگر را تجربه کنم و این وعده خداوند است، در مسیر باشیم همه چیز برای ما باز میشود و هیچ چیزی برای انسان نمیتواند یک در بسته باشد، ولی به شرط اینکه انسان خودش هم تلاش کند و این جایگاهها همه جایگاههای آموزشی است، البته جایگاهها هیچ فرقی با هم ندارد ولی اگر که بخواهم به جایگاه بالاتری برسم و قطعا هم دارم به آن فکر میکنم فقط بابت این است که من درون آن جایگاه آموزش بگیرم، آموزشهایی که درون آن جایگاه قرار دارد را دریافتشان بکنم، نه اینکه من بخواهم در آن جایگاه به یکی آموزش بدهم نه، این جایگاه بابت آموزش گرفتن و دریافت کردن ما میباشد، هر جایگاهی آموزشهای خاص خودش را دارد، انشالله همه کسانی که در مسیر مستقیم قرار میگیرند جایگاههای مختلف را تجربه بکنند و حس و حال خوبشان را دریافت کنند.
بفرمایید؛ چه توصیهای برای سفر اولیها و حتی سفر دومیهایی که حس و حال و درک بالای شما را خواهان هستند دارید؟
همسفر مولود؛ فقط میتوانم بگویم برای رسیدن به حال خوب باید بهایی پرداخت شود چرا که بهشت را به بها دهند نه به بهانه؛ امید داشتن و اتکای هر کس به خودش و به اصطلاح چرخاندن دوربین به سمت خودمان و عملی کردن آموزشها، انتظار نداشتن از بقیه و غرنزدن باعث میشود که روند رو به جلو و تجربههای خوبی داشته باشیم.
مسافر سینا؛ توصیه برای سفر اولی، سفر دومی و کلا هر کسی که در کنگره هست، صحبتهای آقای مهندس است؛ باز از کلامالله میگویند: ذرهای و مثقالی خیر و شر به انسان بر میگردد و چقدر خوب است که ما از کلامالله و آموزشهای آقای مهندس استفاده بکنیم و همواره در مسیر و صراط مستقیم قدم بر داریم، بدانیم که اگر امروز تلاش کردهایم قطعا نتیجه تلاشهایمان را در آینده میگیریم و بر عکس اگر خدایی نکرده بخواهیم خطا کنیم و راه را اشتباه برویم آن هم قطعا به ما باز میگردد و چه خوب است که ما همیشه در صراط مستقیم قدم بر داریم.
همسفر مولود عزیز من خودم رهجو شما هستم و بارها شده است که مشکلم را گفتهام، شاید جوابی نگرفته باشم ولی دوست دارم بدانم آن احساس نابی که به من انتقال میدهید و آرامش میگیرم، از کجا نشئت میگیرد؟
همسفر مولود؛ این لطف شماست، اما وظیفه من به عنوان راهنما دادن حس آرامش و اعتماد به نفس به رهجو است، تا بتواند با تفکر درست خودش مشکلاتش را پشت سر بگذارد.
سخن از دوست شنیدن خوش است و حال کلام آخر؛
همسفر مولود؛ خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر به دست خودشان، انشالا که همگی با آموزشهای درست مسیر زندگیمان را به سمت روشنایی هدایت کنیم ممنون از شما و خدا قوت بابت خدمتتان.
مسافر سینا؛ یک شعر از عینالقضات همدانی که آقای مهندس همیشه میخوانند: کارم اندر عشق مشکل میشود، خان و مانم در سر دل میشود، هر زمان گویم که بگریزم ز عشق، عشق پیش از من بمنزل میشود و این عشق را ما در کنگره دریافت کردهایم و هر وقت که یک خورده این انرژی کم میشود، این عشق است که در وجود تکتک بچههای کنگره ما میتوانیم ببینیم و این باعث میشود که کشش و جاذبهاش را بیاییم و در مسیر قرار بگیریم؛ در کنگره قرار بگیریم و برای همه دوستان عزیز چه سفر اولی، چه سفر دومی و تمامی خدمتگزاران آرزوی موفقیت دارم و انشالله دست به دست هم یک شعبه بسیار قوی و خوب را داشته باشیم و نیز همه کمک کنیم تا دیگر انسانهایی که در تاریکی قرار دارند، ما بعنوان یک الگو بتوانیم آنها را جذب کنیم به کنگره بیایند، انشالله به رهایی برسند، این حس خوب و عشقی که در کنگره هست را بتوانیم با یک نفر دیگر تقسیم کنیم، سلامت و پایدار باشید ممنون.
مصاحبه شونده: دنور راهنما همسفر مولود رهجوی راهنما همسفر مریم قمری، ایجنت مسافر سینا رهجوی راهنما مسافر علیرضا بیات ( لژیون اول )
طراح سوال و مصاحبه گر: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر مولود ( لژیون یازدهم)
عکاس: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر بدریه (لژیون چهارم)
تنظیم و ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر مولود ( لژیون یازدهم ) دبیر سایت
همسفران نمایندگی اروند آبادان
- تعداد بازدید از این مطلب :
137