خلاصه سیدی: "تاجر۲"
سلام دوستان، مسعود هستم مسافر.
خداوند بزرگ را شاکر و سپاسگزارم، از آقای مهندس و راهنمای بزرگوارم تشکر میکنم.
امیدوارم حال همگی خوب باشد.
در ابتدای سیدی آقای مهندس به مبحث، محبت اشاره میکنند؛ که محبت و علاقه انسانها با یکدیگر به بیان نیست، بلکه بیشتر به انجام عمل است، همینطور برای باورها هم ارزشی نیست، مگر آن باور به انجام برسد.
مثلاً: باور داریم، غیبت کردن کار ضدارزشی است ولی غیبت میکنیم، باور داریم دروغ بد است ولی دروغ میگویم یا ناراحت میشویم وقتی کسی از ما توقع داشته باشد، ولی خودمان از دیگران توقع داریم. در این مواقع، اینطور فکر میکنیم که این مسائل برای دیگران بد است ولی ما میتوانیم آن را انجام دهیم.
از این موضوع، مثلثی در کنگره۶۰ وجود دارد که اضلاع آن به ترتیب؛ (باور، انجام باور و ارزش) است، زمانی این باورها ارزش پیدا میکند که بتوانیم آن باور را به عمل برسانیم.
در این خصوص باور مثبت و باور منفی داریم که؛ اگر باور مثبت را به عمل برسانیم طبیعتاً نتیجهای مثبت دارد و زمانی، ایمان کامل به موضوعی را پیدا میکنیم، که بتوانیم آن باور مثبت را به نتیجه برسانیم، یا بالعکس، در باورهای منفی نیز همین نتیجه منفی را میتواند داشته باشد.
تنها کسی که برای انسان میتواند مشکل درست کند، خود انسان است، زیرا بدون تفکر، مشکلات به وجود میآید و با تفکر سالم و بررسی آن موضوع است که میتوانیم مشکلات را به حداقل برسانیم و راه حل آنها را پیدا کنیم، بهگونهای دیگر یاد بگیریم، چگونه با مشکلات زندگی روبرو شویم.
هر کدام از ما انسانها جایگاهی داریم، که باید به آن جایگاه نزدیک شویم.
برای رسیدن به این جایگاه و این که خودمان را پیدا کنیم نیاز به یک استاد، راهنما یا مربی داریم. یکی از دلایلی که انسان میتواند در زندگیاش برداشتهای غلط از مسائل داشته باشد و به طَبَعِ آن، تصمیمات غلطی بگیرد، نداشتن استاد و راهنماست.
این موضوع خیلی در زندگی تاثیرگذار است و خدا را شکر ما در کنگره۶۰ ، این نعمت را داریم. انسانها اگر بدون استاد باشند خودشان را نابود میکنند.
واقعاً با کمی تفکّر به این موضوع؛ متوجه رحمت خداوند میشویم که با داشتن استاد و راهنما چه فرصت خوبی برای ما قرار داده شده است.
انسان تا زمانی که خودش را پیدا نکند، نمیتواند دیگران را پیدا کند. یکی از نشانههايي که متوجه شویم به جایگاه خودمان نزدیک شدهایم این است که؛ به آرامش برسیم مانند؛ زمانی که به مصرف مواد مخدر اعتیاد داشتیم و خودمان را گم کرده بودیم یا زمانهایی که حالمان خوب نیست، اینها یکی از پارامترهایی است که نشان میدهد در جایگاه خودمان قرار نداریم.
مسئله دیگری که در این سیدی به آن اشاره شده مسائل مالی است و اینطور بیان میشود؛ که ما تاجر نیستیم، ولی شدیداً به مسائل مالی نیاز داریم که در زندگی بسیار موثر میباشد.
یک باور اشتباه در بین عدهای وجود دارد که میگویند؛ پول چرک کف دست است.
به نظر من، پول خیلی هم مقدس میباشد، زیرا زندگی ما بر این اساس استوار است، اما افراط و تفریطش بد.
یعنی در هر مسئلهای افراط و تفریط بد است، حتی در مسائل معنوی.
زمانی که از نظر مالی تامین باشیم میتوانیم کمک کنیم و بخشش انجام دهیم. در کل زندگی دو چهره دارد؛ یکی مادیّات و دیگری معنویّات. باید به هر کدام از این مسائل در جایگاه خود اهمیت دهیم تا بتوانیم در نهایت به آرامش و جایگاه اصلی برسیم.
تنظیم و ارسال: مسافر نوید لژیون بیست و یکم
نماینذگی: خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
308