با به پایان رسیدن دوره نگهبانی سایت همسفر اعظم گفتگویی با ایشان داشتیم که تقدیم نگاه شما میشود.
همسفر اعظم به مدت ۴سال و چند ماه با راهنمایی همسفر مهدیه سفر کردند و اکنون به مدت یکسال و دو ماه است که وارد سفر دوم شدند.
از شما خواهشمندم بفرمایید چگونه بین خانواده و خدمت در کنگره عدالت برقرار کردهاید؟
سؤال زیبایی بود در واقع من فکر میکنم هنوز نتوانستهام این عدالت را برقرار کنم در کنگره همه چیز بر اساس تعادل و عدالت است و من باید آن را در زندگیم اجرایی کنم چون علم کنگره علم درست زندگی کردن است اگر تفکر درستی داشته باشم میتوانم با نظمی که از کنگره یاد گرفتم آن عدالت را برقرار کنم استاد امین در یکی از صحبتهایی که داشتند مطرح کردند که در هر نقشی که هستیم باید بهترین نقش خودمان را داشته باشیم اگر نقش مادر بودن را دارم اگر نقش رهجو یا خدمتگزار بودن را دارم اگر نقش همسفر بودن را دارم باید بتوانم بهترین نقش خودم را ایفا کنم نباید یکی را فدای دیگری کرد.
زیباترین تعریفی که میتوان برای جایگاه نظم در کنگره ارائه داد چیست؟
نظم یعنی هر چیزی در بهترین جای خود قرار دارد در واقع همه چیز سر جایی که باید باشد هستند ساعت شروع جلسات و پایان آنها یکسان است ترتیب خواندن پیامها تایمی که استاد صحبت میکند و روش DST در کنگره هم یک نظم است اولین چیزی است که یاد میگیریم همان نظم است.
از آنجایی که شما دنور هستید لطفاً در مورد خدمت مالی در کنگره برایمان توضیح دهید؟
خدمت مالی در کنگره در واقع خدمت به خود من است امسال خواسته دنور شدن را داشتم و هرچه میگذشت خواسته من قویتر میشد بخشیدن مال سخت نیست اگر بدانی کجا بودی و الان کجا هستی و واقعاً حس بسیار زیبایی است گاهی اوقات بخشیدن درد دارد مانند مادری که درد زایمان را به جان میخرد؛ ولی در نهایت فرزندش را در آغوش میکشد و زیباترین حس را تجربه میکند باید ببخشم تا رها شوم دقیقاً حسی که بعد از کارت کشیدن دنوریم تجربه کردم همان حس سبکبالی و رهایی بود انگار یک بار سنگینی که سالها روی دوش من بود برداشته شد من فکر میکنم خدمت مالی یک سفر است سفری است به درون خود زمانی که میبخشی از ترس عبور میکنی به فراوانی دنیا به خالق هستی امیدواری و شاید سوگلی خدمتهای کنگره خدمت مالی است بهقول دیده بان محترم آقای زرکش نزدیک شدن به انتهای سفر دوم همین خدمت مالی است.
شما چه رابطهای بین نظم، انضباط و احترام در درمان و رهایی میبینید؟
یکی از میوه های اعتیاد بی نظمی است و من همسفر هم بواسطه درون آشفتهای که داشتم بواسطه ناامیدی و افکار منفی نظمی در زندگیم نداشتم من فکر میکنم کسی که نظم دارد در واقع دارد به خودش احترام میگذارد و نشانه درون آرام، نظم است. زمانی که نظم و انضباط داشته باشم به خودم احترام میگذارم به دیگران احترام میگذارم شاید در نگاه اول فکر کنم اگر من بلند صحبت کنم به دیگران بیاحترامی کردهام؛ ولی اول به خودم بیاحترامی کردم چون زمانی که به خودم احترام میگذارم دروغ نمیگویم، غیبت نمیکنم چون نمیخواهم آن استخر درونیم پر از آشغال باشد زمانی که پر از ناامیدی بودم و درون آشفتهای داشتم همیشه کلید خانه را جا میگذاشتم برای من مهم نبود اتاقم، خانهام چطور است و هر چه جلوتر رفتم و آموزش دیدم متوجه شدم این سه مقوله چه ارتباط نزدیکی با هم دارند. درون آرام، نظم و انضباط میآورد و به دنبال آن احترام بهجود میآید و بهقول استاد امین همان چشمه زلالی میشوم که در صور آشکار هم میتوان آن را مشاهده کرد. زمانی که به موقع میآیم در جلسات شرکت میکنم سیدی مینویسم در امتحانات داخلی شرکت میکنم نظم را وارد زندگیم میکنم و زمانی که نظم و انضباط را وارد زندگیم کردم احترام گذاشتن را یاد میگیرم شاید تا قبل از کنگره چیزی به اسم احترام گذاشتن را بلد نبودم؛ ولی الان میدانم انسانها در هر جایگاهی با هر سلیقهای که هستند قابل احترام هستند به بدن خود احترام میگذارم و هر چیزی را نمیخورم جسم من، روح من، روان من و تمام کائنات و هستی برای من قابل احترام میشوند و نتیجه آن حال خوبی است که دریافت میکنم.

خدمت شما در سایت چه بوده است لطفاً مختصر توضیحی در مورد آن به ما بدهید؟
من خدمتم را با تایپیستی شروع کردم و در ادامه خداوند توفیق داد ۱۴ ماه نگهبان سایت بودم و مسئول بارگزاری مطالب مربوط به شعبه را بر عهده داشتم.
آیا خدمت در سایت تأثیر و تغییری در زندگی شما داشته است؟
اگر بخواهم زندگیم را به دو بخش تقسیم کنم باید بگویم اعظم قبل از خدمت سایت و اعظم بعد از خدمت سایت و بسیار خداوند را سپاسگزارم که بواسطه این خدمت آموزش گرفتم و خیلی برایم دوست داشتنی و جذاب بود. همیشه میگفتم کاش میتوانستم در بارگزاری مطالب نقشی داشته باشم و وقتی این خدمت را به من دادند هم ترس داشتم هم عشق به خدمت؛ ولی همیشه این جمله خانم سحر در ذهنم بود و همیشه از خودم سؤال میکردم اعظم برای چی داری خدمت میکنی چون لپ تاپ نداشتم سیستم کامپیوتر نداشتم میگفتم خدایا چطور میتوانم این خدمت را انجام دهم؛ ولی این سؤال خانم سحر را وقتی مرور میکردم تمام آن ترسها کنار میرفت خدمتها هر کدام ظرف وجودی انسان را بزرگتر میکنند خدمت سایت نقطه تحمل من را بالا برد به من دیپلماسی را یاد داد اینکه پایه هر خدمتی در کنگره عشق است، یاد داد حس من به خدمتی که دارم را همه دریافت میکنند اگر با عشق خدمت کنم آن حس خوب را میتوانم انتقال دهم و همه انسانها حسی که پشت این مطلب است را دریافت میکنند و صور پنهانش دنیای دیگری برایم ساخت.
سایت کنگره۶۰ برای رساندن پیام کنگره به خانوادههای دردمند چه تأثیری میتواند داشته باشد؟
سایت کنگره ویترین کنگره است سایت شعبه ویترین شعبه است و خوب من خودم سال ۹۶ از طریق سایت با کنگره آشنا شدم و زمانی که دنبال راهی برای درمان مسافرم بودم اسم کنگره توجه مرا جلب کرد. اکنون در دورهای زندگی میکنیم که انسانها ساعتهای زیادی را در فضای مجازی میگذارنند یادم میآید میرفتم کافینت دلنوشته یک مسافر از یکی از شعبههای اصفهان را میخواندم و اشک میریختم سیدیهای وادیها آن زمان در سایت اصلی بود آنها را دانلود میکردم و گوش میدادم هر چه بیشتر آشنا میشدم با کنگره برایم جذابتر میشد خلاصه سیدی، دلنوشته یا مقالهای که من مینویسم اگر با همان حس خوب و عشق باشد یک همسفر در آن طرف مرزها آن حس خوب را دریافت میکند و به کنگره وصل میشود دنیای سایت اقیانوس پهناوری است که هیچ مرزی ندارد پس قلم من تأثیر گذار است برای نجات یک خانواده برای وصل شدن یک خانواده و خیلی خوشحالم که وادی اول به زبان انگلیسی ترجمه شده و این یعنی قدرت کنگره و تفکر عظیم جناب مهندس تا همه انسانها بتوانند از علم کنگره استفاده کنند.
در طی خدمت شما در سایت به نظر شما آیا سایت با دستور جلسه نظم و انضباط و احترام رابطهای دارد؟
اولین چیزی که در سایت باید باشد همان نظم است نظم در ارسال مطالب و به موقع قرار گرفتن مطالب زمانی که یک مطلب ویرایش شده را در سایت میخوانیم یعنی همان نظم. در ادامه یاد میگیرم به جایگاه بالاتر باید چشم بگوییم به خدمتی که دارم احترام بگذارم به همسفرانی که مطلب میفرستند به سایت کنگره احترام بگذارم آن موقع است عمل سالم را انجام میدهم زمانی که به عنوان همسفر بخواهم به سایت کنگره و خدمتی که انجام میدهم احترام بگذارم مطلبی را کپی نمیکنم سر خدمتی که هستم غر نمیزنم و با عشق خدمت میکنم.
در آخر اگر شما صحبتی به عنوان کسی که خدمتگزار سایت بوده است تجربهای در این مورد دارید برای کسانی که تازهوارد خدمت سایت شدهاند حالا در هر جایگاهی هستند لطفاً بفرمایید؟
شاید اول ترس به سراغ انسان بیاید و دائماً از خودمان سؤال کنیم که آیا من از پس آن بر میآیم یا نه در ادامه ممکن است منیت سراغ انسان بیاید که جایگاه من بالاتر از بقیه است یا همه باید به من احترام بگذارند یا توقع داشته باشم همه جور دیگری با من رفتار کنند یا فکر میکنم که من همه چیز را می دانم آنجاست که سقوط میکنم. در واقع خدمتها آینه صور پنهان من هستند و باید بدانم خودم را در خدمتهایی که انجام میدهم میتوانم ببینم گرههای درونی خودم را ببینم اینکه من چقدر نقطه تحمل دارم آیا طرز صحبت کردن با انسانها را یاد دارم؟ آیا باعث علاقمند شدن یک همسفر به خدمت سایت شدهام؟ آیا به عنوان خدمتگزار خودم عمل سالم را انجام میدهم نظم و انضباط دارم احترام میگذارم باید بدانم خدمتی که دارم فرصتی است برای آموزش گرفتن و ساخته شدن خودم با عشق خدمت کنم من شاید ساعتها وقت میگذاشتم تا مطلبی را ویرایش کنم و بارگزاری کنم و آخر شب میدیدم ضعف کردم آنقدر غرق کارم بودم فراموش کرده بودم شام بخورم و شاید ماهها با یک گوشی مدل پایین که آنتن دهی کمی داشت مطالب را بارگذاری میکردم گاهی اوقات باید میرفتم داخل کوچه تا بتوانم بارگذاری کنم؛ ولی در نهایت هفته سایت یک گوشی هدیه گرفتم آن هفته فقط به این جمله فکر میکردم که وعده خداوند دروغ نیست. تنها چیزی که داشتم عشق به خدمت بود سایت را عاشقانه دوست داشتم و دارم چون من را با کنگره آشنا کرده بود مرا با خودم روبرو کرده بود؛ پس هر خدمتی که انجام میدهم از چشم خداوند پنهان نمی ماند اگر خدمت من عاشقانه و خالصانه باشد مانند این است راه سنگلاخی شهر وجودیم را هموار کردم سنگ، هایی که مانع راه من میشدند برداشته میشوند ظرف وجودیم بزرگ میشود و تو همان رد پای خوبی میشوی که در ذهن انسانها میمانی باید در هر خدمتی که هستم شرمنده کنگره آقای مهندس راهنمایم و تمام انسانهایی که در کنار من هستند نشوم و بدانم انسانهایی بودند در این خدمت تلاش کردند تا سایت شعبه کریمان رشد کند از خیلی خواستههایشان گذشتند ساعتها وقت گذاشتند؛ پس من با حرکت درستم اول به خودم خدمت میکنم آن گرههای کور چندین ساله با خدمت در سایت باز میشود مرز بین خدمت تا خیانت به اندازه یک مو است باید همیشه عمل سالم را انجام دهم و بدانم خدمتی که من را انتخاب کرده قطعاً درسی پشت آن است که من باید آن را بردارم نیاز من در این خدمت بوده است و بدانم خدمتی که دارم نعمتی است که خداوند به من داده است تا بواسطه آن رشد کنم و امانتی است که خداوند بواسطه کنگره به من داده است تا به انسانها خدمت کنم باید ببینم امانتدار خوبی بوده ام یا نه.
تشکر میکنم از همسفر اعظم که در این گفتگو زیبا و دلنشین شرکت کردند.
طراح سؤال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مهدیه(لژیون اول)
عکاس: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر محیا(لژیون سوم)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون دوم)
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
265