جلسه سوم از دوره دوم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی دزفول، با استادی مسافر امین، نگهبانی مسافر رامین و دبیری مسافر محسن، با دستور جلسه « نظم ، انضباط و احترام در کنگره ۶۰ » سه شنبه ۲۱ اسفند ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان امین هستم یک مسافر.
خدا را شاکر هستم و از آقا پژمان شکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه بنشینم تا آموزش بگیرم.
اول از همه رهایی آقا احسان را تبریک میگویم، در راس به آقای مهندس که این بستر را فراهم کردند، که ما در این جایگاه بیاییم و خدمت کنیم و حالمان خوب شود، ماه مبارک رمضان ا تبریک میگویم، که واقعاً روش درمان آقای مهندس از ماه مبارک رمضان شروع شد که ایشان خواستند در این ماه به زندگیشان نظم بدهند از این نظم روش dst به وجود آمد.
اگر بخواهم فلش بک بزنم به عقب، آن موقع که من مصرف کننده بودم اگر مواد مصرفیام خوب بود، زندگی من هم خوب بود در غیر این صورت آشفته بودم و قراری که به بچهام میدادم که او را به پارک ببرم لغو میکردم، ولی وقتی به کنگره آمدم و وارد مسیر اصلی یعنی همان کنگره شدم، به من آموخت کنگره یعنی: نظم و ترتیب رهجو، همین که وارد کنگره میشود برایش اپلیکیشن دژاکام را نصب میکنند، جدول ۴۰ سیدی را به او میدهند، راهنمایش به او میگوید که پیراهن سفید بپوشد، چرا سفید؟ زیرا سفید نشانه پاکی و پاکیزگی است، و پاکیزگی از نظم و انضباط میآید.
اما پیراهن تیره، که از ظاهر پیراهن نمیتوانی متوجه شوید که آیا این پیراهن تمیز است؟ مگر اینکه از بوی بدن فرد بفهمی که پیراهنش کثیف است، و افرادی که آمدند و وارد کنگره شدند همین هستند، آقای مهندس میفرمایند: اگر میخواهید بکشید منظم باشید، صحبتی که دایی خودشان میکنند، ایشان مصرف کننده هستند، که وقتی میرفتند مهمانی خانه داییشان کاسهای پر از تریاک گذاشته بودند و میکشیدند، و هنگامی که دایی از سرکار میآمد از تریاک با بافور تریاک میکشیدند، و از آن کاسه تریاک استفاده نمیکردند و میگفتند، این سهمیه من است که میکشم و آن تریاک داخل کاسه مال من نیست زیرا برای میهمان است، و این نشان میدهد که دایی آقای مهندس آدم منضبطی هستند و از این نظم و انضباط خود به ثروت و فراوانی رسیدهاند، زیرا آن زمان که کسی نمیدانست میلیارد چیست، دایی آقای مهندس میلیاردر بودهاند و ایشان به زندگی خود هیچ لطمهای وارد نکرده است، ولی ما چه کار کردیم؟ همیشه طمع داشتیم، نه در مقدار و نه در زمان بلکه نظم نداشتیم، و حتی اگر کسی ساعت ۲ شب با ما تماس میگرفت که برویم و مصرف بکنیم، خانواده را دور میزدیم و میرفتیم مصرف میکردیم و خانواده از ما عاصی بودند، اما بعضیها از این بینظمی ما استفاده میکردند که یک چیزی از ما ببرند، اما وقتی وارد کنگره شدیم، آقای مهندس فرمودند: من با آدمهای سالم کار ندارم، فقط با آدمهای بینظم کار دارم.
.jpg)
ما وقتی خواستیم به سمت تهران حرکت کنیم و خدمت آقای مهندس برسیم، ایجنت شعبه افراد را بین ماشینها تقسیم کردند و حتی ترتیب حرکت در مسیر را مشخص کردند، این چه چیزی را نشان میدهد؟ فقط نظم و انضباط است، و حتی در اردوی درختکاری همه چیز طبق اصول و نظم سر ساعت شروع و سر ساعت هم به پایان رسید.
زمانی که خدمت آقای مهندس بودیم، صحنه خیلی عجیبی به چشمم خورد، دیدم که شخصی میخواست پول بدهد ولی آقای مهندس قبول نمیکردند و دوباره آمده بودند و زانو میزدند که آقای مهندس قبول کنند، که ایشان پول بدهد، و آقای مهندس فرمودند: آن کاری که به شما گفتم انجام دادید؟ گفت بله، از برکت کنگره خانهدار شدم و آقای مهندس سر ایشان را بوسید و فرمودند: برو کارت را انجام بده، ولی بیرون کنگره اینگونه نیست و به هر نحوی میخواهند از شما پول بگیرند، اما در کنگره میگویند: ما نیاز نداریم به پول کسی و اولویت ما اول خود انسانها و خانوادههایشان هستند، کمک مالی به کنگره، به من یاد داد نظم داشته باشم، لباسم را اتو کنم، کفشم را واکس بزنم.
در کنگره حرمت را دو بار میخوانند، حرمت مدام از نظم صحبت میکند، وقتی وارد میشوید اول ماشین خود را در جای مناسب پارک کنید، زیرا ما الگو های کنگره ۶۰ هستیم پس بیرون کنگره نباید سیگار بکشیم، یا با سیگار روشن وارد یا خارج از کنگره شویم، زیرا کنگره الگوی درمان سیگار و درمان مواد مخدر است و همیشه الگوها را ببینید و از آنها الگوبرداری کنید، مثلاً آقا پژمان به عنوان ایجنت شعبه و با عنوان راهنمای من، وقتی صحبتی میکنند من باید از ایشان الگوبرداری کنم که چه میگویند، باید سر ساعت حضور داشته باشم و من باید خیلی حواسم باشد که من سفر اولی چه چیزی را دارم یاد میگیرم.
تشکر میکنم که با سکوتتان به صحبتهای من گوش کردید.
عکاس و تایپ گزارش: مسافر حمید
ویرایش و ارسال گزارش: همسفر مهزیار
- تعداد بازدید از این مطلب :
106