English Version
This Site Is Available In English

سه مولفه درمان؛ نظم، انضباط و احترام

سه مولفه درمان؛ نظم، انضباط و احترام

ششمین جلسه از دوره یازدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره‌۶۰ ویژه مسافران نمایندگی ملایر، با استادی پهلوان مسافر محمد، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر عابدین با دستور‌جلسه «نظم، انضباط و احترام» روز سه‌شنبه ۲۱ اسفند ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

 

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان محمد هستم یک مسافر
از آقای مهندس سپاس‌گزارم که این بستر را فراهم کردند، از راهنمای درمان آقای احمد و راهنمای جهان‌بینی آقای مجتبی عزیز سپاس‌گزارم و لطف خداوند را سپاس که در این جمع حضور دارم. نظم، انضباط و احترام جوامع بشری به مرحله‌ای رسیده که هر چیزی باید نظم و انضباط داشته باشد خب مثالش را در فرودگاه پکن در هر دقیقه یک هواپیما پرواز می‌کند یعنی یک دقیقه بعدش یک هواپیمای دیگر، اگر این نظم و انضباط نباشد این هواپیماها نمی‌توانند سر وقت پرواز کنند یا مثلا مترو لندن مثلا ساعت حرکت مترو می‌زنیم هشت و بیست دقیقه و سی ثانیه حتی ثانیه‌اش هم حساب می‌کنند اتفاقا ما همین بحث را با یکی از دوستان می‌گفتم که چرا اینا ثانیه‌اش هم زدند گفتم خب شما حساب کنید این قطار در طول روز اگه قرار شود هر ایستگاه چند ثانیه دیر حرکت کند در آخر می‌بینیم که کل نظم این سیستم متروی لندن به هم می‌ریزد. حالا این نظم و انضباط چه ارتباطی با درمان اعتیاد دارد و ما از این دستورجلسه چطور باید استفاده ببریم، خب از جایی که مصرف‌کننده حالا خواسته یا ناخواسته درگیر یک بی‌نظمی و آشفتگی زندگی خودش شده و این دستورجلسه لازمه حرکت ما در مسیر درمان است خب باید چکار کنیم اول ورود هر شخصی در کنگره نظم را باید یاد بگیرد من خودم این ساعت را هیچ‌وقت نگاه نمی‌کردم همیشه هر وقت که دلم می‌خواست کارم را انجام می‌دادم و هیچ کس هم پاسخگو نبودم ولی در مشاوره اول می‌گویند باید در این ساعت حضور داشته باشی دارو را باید این ساعت از کلینیک بگیری و راهنما می‌گوید که این دارو را سر ساعت باید بخوری حتما در این سه وعده باید طبق این برنامه استفاده کنی و این نظمی که خداوند توسط دی اس دی به ما داده و راه درمان را برای ما از ابتدای مسیر درمان روشن می‌کند. حالا برمی‌گردیم به انضباط شاید در انسان‌های مصرف‌کننده خیلی به انضباط پایبند نبودند حالا یک جلسه‌ای قرار است که حضور داشته باشند، کاری را انجام دهند، ساعت را نگاه نمی‌کردند و این انضباط هم از بهداشت شخصی شروع می‌شود تا پوشش و سر ساعت در جلسات حضور داشتن و وسایل، کیف آموزشی را همراه داشتن، پک آموزشی را همراه داشتن، سی‌دی نوشتن و.... من انضباطم از آنجا شروع می‌شود. سه مولفه درمان را در این دستورجلسه داریم، مولفه اول و مولفه دوم یعنی نظم و انضباط اگر کسی رعایت کند قابل احترام می‌شود چطور قابل احترام می‌شود اگر یک رهجویی وارد کنگره شد و پوشش مناسب داشت، سر و وضع مناسبی داشت، سر ساعت حاضر شد، تکالیفش را انجام داد، این رهجو قابل احترام است. یک روز خبرنگاری از آقای مهندس می‌پرسند شما که برچسب مصرف‌کننده به خودتان می‌زنید فکر نمی‌کنید به شما آسیب بزند، شما در صدا و سیما و مجامع عمومی می‌گویید من مصرف‌کننده بودم، آقای مهندس فرمودند که من با رفتارم و با نظم و انضباطی که دارم و احترامی که به خودم می‌گذارم مردم را وادار می‌کنم که به من احترام بگذارند، از این دستورجلسه یاد می‌گیریم که احترام را ما خودمان به خودمان می‌گذاریم، قرار نیست دیگران به ما احترام بگذارند ما با رفتار و نظم و انضباطی که داریم و دی اس تی روشی می‌توانیم این نظم و انضباط را برقرار کنیم، در مورد ماه رمضان ماهی است که ما در آن احیا شدیم در کنگره من محمد در ماه رمضان احیا شدم چرا چون دی اس تی در رمضان احیا شده و برای من یک ماه پربرکت و قابل احترامی است، همیشه ما ماه رمضان یک شوق و ذوق دیگری داریم و خداوند این فرصت را به انسان‌ها می‌دهد که بتوانند در این ماه خدمت کنند حالا کشورهایی که من رفتم دیدم ماه رمضان از صبح روز اول ماه رمضان در خیابان‌ها چادر می‌زنند و شروع می‌کنند به طبخ افطار و بلندگو تا غروب التماس می‌کند که افطار پیش ما بیایید یعنی مراسم افطار تشریف بیارید چرا که دست مردم را می‌گیرند موقع افطار و به زور می‌برند در چادرها برای صرف افطار چون معتقد هستند که ماه مهمانی خدا است انسان با بخشیدن، با غذا دادن به دیگران حالش خوب می‌شود و این خیلی ارزش خاصی دارد برای ما مسلمان‌ها مخصوصا ما اعضای کنگره که امیدواریم از این ماه بی‌بهره نشویم و سعی کنیم حامی ماه رمضان باشیم حالا هر کس در حد توان خودش و ان‌شاءالله به مرحله‌ای برسیم که وقتی غذایی دست یکی دادیم خودمان لذت ببریم. همه دوست هستیم همه یک خانواده هستیم، همه به دنبال رهایی هستیم، یعنی مسیر رهایی را می‌رویم، امروز از بند مواد آزاد می‌شویم تکلیف ما چیست باید آزاد شویم از یک سری بندها ولی لازمه آزاد شدن از یک سری بندها هنوز بندهای دیگری است، امیدوارم که بتوانیم از یک سری بندها آزاد شویم، همه این جایگاه‌های خدمتی یک نشانه است یک آدرس است، این شالی که گردن من است، شالی که گردن راهنما است و شال‌های دیگر همه برای آموزش و تعالی من است‌. از این‌که به صحبت‌های من گوش دادید از همه‌ی شما سپاسگزارم.

طبخ و سرو افطاری:

عکاس: مسافر مصطفی لژیون پنجم
تنظیم و ارسال: مسافر وحید لژیون چهارم
مسافران نمایندگی ملایر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .