English Version
This Site Is Available In English

زندگی دو چهره دارد

زندگی دو چهره دارد

برای باورها ارزشی نیست، چیزی که همه ما خیال می‌کنیم برای باورها ارزش است. ما انسان‌ها باور داریم که دروغگویی و غیبت بد است؛ اما آن‌ها را انجام می‌دهیم و فقط زمانی این کارها را از دیگران ببینیم، بد می‌دانیم؛ اما زمانی خود ما این کارها را انجام می‌دهیم، مشکلی نمی‌بینیم. مشکل بیشتر انسان‌ها این است که چیزی را باور دارند؛ اما قادر به انجام آن یا تمایلی به انجام آن ندارند. در نتیجه، برای باورها هیچ ارزشی نیست. سختی اصلی بشر هم در این است که بتواند به باورهای خود عمل کند.

باور از یک مثلث تشکیل شده‌است؛ یک ضلع آن باور، ضلع مقابل آن انجام باور و قاعده مثلث ارزش است. باور زمانی ارزش پیدا می‌کند که این مثلث کامل شود و اضلاع آن به هم وصل شوند. مهم این نیست که چه چیزی را باور داریم، بلکه مهم این است که به چه چیزی عمل می‌کنیم. باورها می‌توانند مثبت یا منفی باشند، اگر باور مثبت باشد و آن را به عمل درآوریم، ارزش آن مثبت خواهد بود و اگر باور منفی باشد و آن را به عمل درآوریم، ارزش آن منفی است.

ما انسان‌ها گاهی اوقات تصمیماتی بر اساس احساسات خود می‌گیریم؛ اما این تصمیمات منطقی نیستند و در نتیجه مشکلاتی برای خود ایجاد می‌کنیم. تنها فردی که می‌تواند برای انسان مشکل ایجاد کند، خود انسان است. دو نفر ممکن است رفیق خوبی باشند؛ اما شریک خوبی نباشند. این دو موضوع کاملاً متفاوت است. اگر بخواهیم شریک شویم؛ باید شرایط شراکت را به دقت در نظر بگیریم تا از ضرر خود جلوگیری کنیم و در کارهایی که تخصص نداریم، وارد نشویم. اگر پیش از هر اقدامی تفکرات لازم را انجام دهیم، برای خود مشکلی ایجاد نمی‌کنیم.

افراد مصرف‌کننده مواد مخدر به دلیل کاهش نیروی بدنی و سرعت عمل با مشکلاتی روبرو هستند که باید برطرف شوند. این مشکلات نباید مانع رسیدن به درمان شوند. ما انسان‌ها هر کدام جایگاهی داریم که باید به آن نزدیک شویم. برداشت‌های غلط انسان‌ها به دلیل نبود استاد یا راهنما است. مسئله داشتن استاد و مربی بسیار مهم است؛ چرا که بدون راهنمایی، انسان‌ها خود را نابود می‌کنند. در کنگره، افراد راهنما انتخاب می‌کنند تا راه درمان را بیابند. تعیین استاد برای هر فرد حساب و کتاب خاص خود را دارد.

در کنگره، آموزش به هیچ عنوان اجباری نیست؛ افراد داوطلبانه می‌آیند و اگر نخواهند، می‌توانند بروند. هرگونه اجبار موجب مشکلات می‌شود. در جهان فیزیکی، اگر یک جا بایستید و هیچ حرکتی نکنید، وضعیت جسم شما متلاشی می‌شود؛ اما در بعد دیگری که جسمیت ندارد، کم یا زیاد نمی‌شوید. جلسات کنگره نگهبان دارد و رئیس جلسه ندارد. نگهبانی، ساختن است؛ ابتدا باید خود را بسازیم و سپس دیگران را بسازیم. تا زمانی که انسان خود را پیدا نکند، نمی‌تواند دیگران را پیدا کند. زمانی‌که خود را پیدا کنیم، آرامش خواهیم یافت.

زمانی‌که مصرف‌کننده بودیم خود را گم کرده بودیم؛ اما پس از درمان، کمی آرامش پیدا کردیم. انسان باید بیشتر بداند و برای این کار، توانایی و قدرت تفکر لازم است؛ بنابراین تفکر مسئله‌ مهمی است. زندگی دو چهره دارد؛ یک چهره مادیات و یک چهره معنویات است. اگر تنها یکی از این دو جنبه باشد، ارزشی ندارد. همان‌طور که معنویات مهم است، مادیات هم اهمیت دارد؛ اما افراط و تفریط در هر یک از این جنبه‌ها موجب انحراف می‌شود و باید تعادل را در هر دو حفظ کرد. مادیات و معنویات باید با هم هماهنگ باشند. جسم و روان مانند سوار و سوارکار هستند و باید در هماهنگی با یکدیگر عمل کنند. برای رسیدن به نتیجه مطلوب، باید تحرک لازم را داشته باشیم. انسان در مقابل با مشکلات و سختی‌ها باید صبر و تحمل داشته باشد. نباید از سختی‌ها فرار کند؛ بلکه باید در دل سختی‌ها پیش رود تا به موفقیت دست یابد. نیروهای منفی در اطراف ما فراوان هستند؛ اما ستون‌های آن‌ها خالی است و اگر تحمل داشته باشیم، در نهایت فرو خواهند ریخت.

تایپ، ویراستار و رابط خبری: همسفر شیوا رهجوی راهنما همسفر کبری (لژیون دوم)
ارسال: همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی چرمهین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .