برای باورها ارزشی نیست. برای اینکه مسئله را درک کنیم، باید مثلثی را در نظر بگیریم که یک ضلع آن باور، ضلع دیگرش انجام و قاعدهی آن ارزش میباشد.
مشکل ما این است که باور داریم دروغگویی و غیبت بد است؛ ولی انجامش میدهیم. جالب اینجا است که این اعمال را فقط برای دیگران بد میدانیم.
تمام سختیهای بشر از این است که بتواند باورهایش را عمل کند؛ پس باورها زمانی ارزش پیدا میکند که تمام اضلاع مثلث، کامل شود.
انسانها خودشان مشکلاتشان را به وجود می آورند. گاهی از سر ندانستن و بدون مطالعه، تصمیماتی میگیریم که در آن تخصصی نداریم. باید قبل از هر اقدامی، تفکرات لازم را انجام دهیم تا مشکلات را برای خودمان به وجود نیاوریم.
شخص مصرفکننده در زمان مصرف، مشکلاتی دارد که یکی از آنها، کمبود نیرو و دیگری سرعت عمل اوست؛ ولی دلیل بر این نمیشود که نتواند هدفش را دنبال کند؛ پس باید تلاشش را کند تا به جایگاه خودش نزدیک شود و نباید به خودش ترس راه دهد؛ چون کسی که در صراط مستقیم است، نباید از چیزی بترسد.
برداشتهای غلط ما، براساس نداشتن استاد و راهنما میباشد. خیلی مهم است که استاد و مربی ما چه کسی باشد. انسانها بدون استاد، خودشان را نابود می کنند؛ چون اوست که راه را از چاه به ما نشان میدهد. البته نباید در مسئلهی آموزش، اجباری وجود داشته باشد و هرگز نباید زور را القاء کرد. بایدی وجود ندارد، مگر اینکه انسان، خودش مرز بگذارد.
در جهان فیزیکی، اگر در جایی بیحرکت باشیم، جسم فیزیکی متلاشی می شود؛ اما در بُعد و جهان دیگر، این اتفاق نمیافتد؛ زیرا جسمیت وجود ندارد.
نگهبان، به معنی ساختن است. ابتدا ساختن خودش، سپس ساختن دیگران. ابتدا ما باید به دنبال خودمان بگردیم تا آرام شویم و بعد دیگران را پیدا کنیم؛ چون انسانی که خودش را پیدا نکرده، چگونه میتواند دیگران را پیدا کند؟ برای این کار، توانایی و قدرت فکر، لازم است.
تفکر بسیار مهم است که چه چیزی را بدانی و چه چیزی را ندانی؟ پس باید فکر کنیم تا بدانیم.
مادیات در زندگی، نقش مهمی دارد و یکی از پایههای اساسی زندگی میباشد. همانقدر که معنویات مهم است، مادیات نیز ارزش دارد و افراط در هر دو مورد، سم است. وقتی انسانی دارا است، میتواند به دیگران کمک کند؛ پس باید حافظ مال خود باشیم و تعادل را رعایت کنیم.
هر انسانی اگر بخواهد تا کمی فشار و سختی وارد شد، همه چیز را رها کند، نمیشود. باید به دلِسختیها رفت و نباید از مشکلات فرار کرد.
جسم و روان، مانند سوار و سوارکار است و باید هر دو مورد میزان باشند؛ پس باید تلاش کنیم و تحرک لازم را داشته باشیم، تا به نتیجهی مطلوب برسیم. در این بین، نیروهای منفی در اطراف ما هستند تا ما را خاموش کنند؛ اما اگر تحمل کنیم، فرو خواهند ریخت.
پس برای باورها، ارزشی نیست و باید به عمل برسد، تا ارزش پیدا کند. مسئلهی مادی و معنوی، باید در تعادل باشد و انسان تنها کسی است که برای خودش مشکل درست میکند؛ پس باید با تفکرِ سالم، سعی کند تا مشکلاتش را به حداقل برساند.
نویسنده: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون اول)
عکاس: همسفر زینب رهجویی راهنما همسفر معصومه (لژیون اول)
ویراستاری همسفر ندا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون اول) دبیرسایت
همسفران نمایندگی بروجرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
109