همسفر اعظم و مسافرشان مرتضی با آخرین آنتی ایکس مصرفی شیره وارد کنگره شدند؛ به مدت ۱۲ ماه با متد DST و داروی OT با راهنمایی مسافر کاظم و همسفر افسون سفر کردند. هم اکنون ۲ سال و یک ماه است که با دستان پر توان آقای مهندس از بند اعتیاد آزاد و رها هستند.
همسفر اعظم به لطف خداوند و آموزشهای کنگره۶۰ تقریباً بیشتر جایگاه های خدمتی را پلهپله تجربه کردهاند. در ابتدا دبیر لژیون، در قسمت سایت هم تایپ، ویرایش و بارگزاری مطالب و دستیار مرزبان خبری بودند. دبیر کارگاه آموزشی خصوصی همسفران و مرزبان خبری اولین دوره انتخابات همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد بودند و در حال حاضر مسئول جمعآوری مشارکتهای رمضان هستند و در آزمون راهنمایی ۱۴۰۳ هم قبول شدند و انشاءالله به زودی از دستان آقای مهندس شال زیبای راهنمایی را دریافت میکنند.
آموزشهای کنگره در زندگی شما چه تأثیری داشته است؟
تمام آموزشهای کنگره به من درس زندگی داد؛ درس درست زندگی کردن، من قبل از کنگره از لحظه لحظه زندگی خود متنفر بودم، ناامید ناامید؛ ولی با ورود به کنگره معجزهای رخ داد و همه نفرت و ناامیدی از بین رفت و جای خود را به عشق، امید و محبت داد؛ محبتی که من بلد نبودم آن را چگونه ابراز کنم. توانستم با ترسی که سالها از آن وحشت داشتم روبرو شوم. برای حل هر مشکل از میان راههای زیاد، بهترین راه را انتخاب کنیم نه کوتاهترین راه. من چیزی که از آموزشهای کنگره یاد گرفتم و در زندگیام عملی کردم این بود که به داشتههای خودم فکر کنم نه به نداشتههایم، قدر حیات و این زندگی را بدانم.
از اینکه در آزمون راهنمایی قبول شدهاید فکر میکنید مرزبانی شیرینتر است یا راهنمایی؟
در کنگره همه جایگاهها برای خودش یک شأن و منزلتی دارد پر از انرژی و حسهای خوب هستند و راهنما شدن یا مرزبان شدن هر دو آبمیوههایی هستند که در کنگره وجود دارد با طعمهای مختلف که امیدوارم نصیب و روزی همه شود.
من تمامی جایگاههایی که در آن خدمت کردهام را دوست دارم؛ ولی راهنما شدن حال و هوای خاص خودش را دارد. امیدوارم بتوانم در این جایگاه مقدس و پاک خدمتگزار خوبی برای همسفران باشم و بتوانم طعم خوش رهایی و آرامش را به آنها بدهم.
.jpg)
مرزبانی باعث شد ارتباطتان با افراد کنگره بیشتر شود یا کمتر؟
مرزبانی دنیایی از عشق و محبت است. مرزبانی به نظر من تنها کلاسی است که ما عملی آموزش میگیریم؛ در متن پیمان مرزبانی آمده است که مرزبانان، همواره، حافظ حرمت اصول و قوانین کنگره۶۰ هستند و با اعضای کنگره با مهربانی و احترام برخورد مینمایند، مرزبانان پیمان میبندند که خود به عنوان الگو سعی کنند بدون نقص عمل کنند و همیشه خودشان را خدمتگزار اعضا و دردمندان بدانند، نه سرور و آقای آنها.
اگر من به متن پیمان عمل کنم و از هرگونه خان بازی دوری کنم و عمل سالم انجام بدهم، قضاوت نابجا نکنم، به حرف همسفران با دل و جان گوش کنم و باری از دوش آنها بردارم نه اینکه خودم هم باری بر دوش آنها باشم! چرا ارتباط من باید کمتر شود، بلکه بیشتر و پررنگتر هم میشود. بعد از اتمام دوره مرزبانی من در میان همین همسفران هستم پس سعی کردم طوری رفتار کنم که بعد از چهارده ماه که خدمتم را تحویل دادم بتوانم دوباره در کنار آنها باشم و از همه آنها آموزش بگیرم.
چه زمانی میتوانید از عملکرد خودتان به عنوان یک مرزبان راضی باشید؟
وقتی در طول دوره مرزبانی از همسفران خواستم که پایبند به اصول، قوانین و حرمتهای کنگره باشند و من هم اگر خودم در هر شرایطی آنها را رعایت کنم میتوانم از عملکرد خودم به عنوان مرزبان راضی باشم.
در یک جمله زندگی قبل از کنگره را با الانتان مقایسه کنید؟
در یک جمله که خیلی سخت است؛ ولی فقط میتوانم بگویم عشق و محبتی که قبل از کنگره در زندگیم نبود بعد از ورودم به کنگره و وصل شدن به این دریای بی انتها و راهنماییهای راهنمای خوبم خانم افسون دوباره به زندگیام برگشت. آرامشی که داشتم و فکر میکردم ندارم را به من نشان داد.
من وقتی دچار مشکلات میشدم فکر میکردم خدا دوستم ندارد و شاید برایش مهم نیستم که به من این همه سختی میدهد، الان میفهمم که مشکلات راهی به سوی خوشخبتی است و باعث شده که خیلی چیزها بدون هیچ مشکلی برایم فراهم شود و مشکلات را لعنت خداوند نمیدانم بلکه برای همه ما همسفران رحمتی است.
میگویند سفر دوم هم سخت و هم سهل است برای شما چگونه بود؟
من فکر میکردم با رهایی مسافرم و ورود به سفر دوم همه مشکلات زندگیم تمام میشود؛ ولی همانطوری که ما از آموزشهای کنگره متوجه شدیم؛ اضداد در زندگی انسانها مانند تکانه است برای بیدار و آگاه کردن انسانها؛ اگر سختی نباشد ما معنای سهل و راحتی را نمیفهمیم و بالعکس.
پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگریست؛ یک مشکل حل شد و این پایان مشکلات نیست ما باید خود را با مشکلات متعددی که در زندگیمان وجود دارد آماده کنیم. اگر ما با آموزشهای کنگره به آن دانایی و جهانبینی درست رسیده باشیم سفر دوم برایمان آسان و سهل است! ولی اگر به دانایی و جهانبینی درست نرسیده باشیم سفری سخت و مشکلتر از قبل خواهیم داشت. باید از منیت دوری کنیم و فکر نکنیم الان که سفر دوم هستیم همه چیز قرار است خوب باشد و این سهل و سخت بودن در سفر دوم بستگی به این دارد که من چگونه آموزشهای کنگره را در زندگیم عملی کنم و اگر مشکلی پیش آمد به جای اینکه دنبال مقصر بگردم با تفکر و اجرایی کردن وادی اول راه درست را پیدا کنم.
نظرتان در مورد جمله مرزبانی راه رفتن با پای برهنه روی گداخته آتش است چیست؟
من در مرزبانی عشق و سوختن را با تمام وجود احساس کردم؛ وقتی خودم در این جایگاه قرار گرفتم متوجه شدم که چقدر مرزبانی مسئولیت سنگینی است؛ چرا که یک مرزبان دیگر متعلق به خود نیست و به غیر از خود باید به منافع صدها همسفر دیگر هم فکر کند و تمامی این امور را در جهت اهداف کنگره۶۰ پیش ببرد. یکی برای همه، همه برای یکی
الان که خدمت مرزبانی شما به پایان رسیده است چه حسی دارید؟
خدمت مرزبانی هم مانند خدمتهای دیگر در کنگره شروع و پایانی دارد؛ ولی این پایان به معنای پایان و خاتمه نیست شروع جدیدی است؛ شروع یک آغاز جدید.
الان که دوره مرزبانی من تمام شده با تمام وجودم احساس رضایت میکنم، نمیدانم ولی حس درونیام و وجدانم آسوده است. انسان از پایان کارها همیشه وحشت دارد؛ ولی با اولین قدم که در راه میگذارد خود راه مسیر و مقصد را به او نشان میدهد.
تاثیرگذارترین جملهای که در کنگره شنیدهاید و آن را سرلوحه زندگی خود قرار دادهاید چیست؟
همه جملات آقای مهندس به نوعی در زندگی من تاثیر گذار بوده است؛ ولی این جمله وادی اول «با تفكر؛ ساختارها آغاز میگردد بدون تفكر، آنچه هست رو به زوال میرود» در بدو ورود من به کنگره خیلی روی من تأثیر گذاشت.
حرف آخر
عشق و ایمان را در زندگی سرلوحه همه کارهای خود قرار دهید. با تکیه بر قدرت خداوند و ایمانی که به خداوند داریم، میتوانیم از مشکلات عبور کنیم؛ باید بفهمیم در کجای دنیا قرار داریم. چگونه رفتار کنیم؟ چگونه به طبیعت احترام بگذاریم؟ و در کل بفهمیم که ما بدون صراط مستقیم در مقابل خدا هیچ چیزی نیستیم.
در پایان از کسانی که به من فرصت خدمت در کنگره را دادند تشکر و قدردانی میکنم و امیدوارم که توانسته باشم خدمتگزار خوبی برای اعضا و همنوعان خودم باشم. از آقای مهندس سپاسگزارم، بابت همه آموزشهایی که به ما میدهد، از خدمتگزارن سایت هم ممنونم و دست تکتک شما عزیزان را میبوسم و امیدوارم برکات این خدمتها در زندگیتان جاری و ساری باشد.

عکاس: همسفر احترام رهجوی همسفر راهنما فهیمه (لژیون اول)
مصاحبه کننده، تایپ، ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه.ا دبیر سایت
همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد
- تعداد بازدید از این مطلب :
232