دهمین جلسه از دوره سوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی الیگودرز به استادی همسفر زیبا، نگهبانی همسفر شبنم و دبیری همسفر مریم با دستور جلسه «نظم، انضباط و احترام در کنگره۶۰» روز دوشنبه ۲۰ اسفندماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند بزرگ را شاکر و سپاسگزارم که اذن حیات داد تا امروز در جمع شما در نمایندگی الیگودرز باشم. سپاسگزارم از نگهبان جلسه همسفر شبنم که شرایط این خدمت را برای من فراهم کردند و خداقوت میگویم خدمت ایجنت و مرزبانان و همچنین تشکر میکنم از همسفرانی که از نمایندگی خمین من را همراهی کردند. قبل از هر چیز فرا رسیدن ماه مبارک رمضان و بهار قرآن را خدمت شما تبریک و تهنیت عرض میکنم. انشاءالله که بهترین بهرهها را از این ماه پرفیض و برکت ببرید. دستور جلسه امروز «نظم، انضباط و احترام در کنگره60 است.» نظم و قانون در سراسر هستی در جریان است و هر چیزی در جای خودش قرار دارد تا تعادل حفظ شود و همه موجودات از جمله انسانها بتوانند در بهترین شرایط زندگی کنند.
با خارج شدن نظم در کائنات پدیدههایی مانند زلزله، سیل، طوفان، خسوف و کسوف پیش میآید که همه ما متوجه هستیم زمانیکه این اتفاق میافتد هستی از تعادل خارج میشود و چه رعب و وحشتی بین موجودات به وجود میآید. بینظمی و بیاحترامی یک مصرفکننده در خانواده باعث بحرانهایی میشود که تمام افراد را درگیر خود میکند و باعث میشود که همه چیز از جای خود جابهجا شود و اتفاقهایی که نباید، میافتد. یکی از آموزشهای بسیار زیبایی که ما در کنگره یاد میگیریم نظم و انضباط است.
سیستم کنگره به گونهای است که همه چیز با نظم و ترتیب خاصی در جریان است و برای افرادی که برای درمان به کنگره میآیند اولین چیزی که نظر آنها را به خود جلب میکند همین نظم و انضباطی است که در فضای کنگره حکمفرماست. من در کنگره آموختم که همیشه از طبیعت الگوبرداری کنم و نگاه به هستی و دیدن این همه نظم، ترتیب و انضباط باعث شد که من به خودم فکر کنم که چرا همه چیز با این همه نظم و ترتیب در جریان است؟ علت از تعادل خارج شدن من در زمان مصرف مسافرم چه بود؟ زمانیکه من در کنار مصرف کننده زندگی کردم و مسافرم دچار اعتیاد شد، کمکم زندگی من از آن نظم، انضباط و احترام خارج شد و دچار هرج و مرج شد و آن هرج و مرج، بیاحترامی، بینظمی و بیانضباطی باعث شد که ما کمکم به سمت تاریکیها فرو رفتیم.
زمانیکه وارد کنگره شدیم و در جلسات اول و دوم دیدم که همه چیز چهقدر روی نظم و ترتیب خاصی است یا زمانیکه حرمت خوانده میشود چهقدر سکوت و آرامش سالن را در بر میگیرد. پیش خود فکر میکردم که این نظم، انضباط و رعایت قانون چه ربطی به درمان اعتیاد دارد و یک مقدار زمان که گذشت و جلوتر آمدم دیدم اگر آن نظم و انضباط نباشد، اگر آن احترام نباشد مسافر هیچ وقت به رهایی نمیرسد. زمانیکه مسافر وارد کنگره میشود داروی خود را سر موقع بخورد، اگر سیدیهای خود را مرتب بنویسد، اگر احترام به خدمتگزار داشته باشد با این اتفاقات است که رهجو به رهایی، حال خوش و تعادل میرسد.
نقطه مقابل نظم و انضباط، هرج و مرج و بیتعادلی است. زمانیکه نظم و انضباط از زندگیها خارج میشود آن هرج و مرج وارد زندگیها میشود و باعث بیاحترامی میشود، زمانیکه در کنار مصرف کنندهها زندگی میکردیم روز و شب نداشتیم نه زمان خوابیدن و نه ساعت غذا خوردن، هیچ چیز ما روی نظم و انضباط نبود به خاطر همین مدام دلخوری پیش میآمد. مسافر تا دیر وقت بیرون بود و وقتی که میآمد، همسفر هم خسته بود و از صبح با بچهها کلنجار رفته بود میخواست استراحت کند و تازه مسافر میآمد منزل و خرده فرمایشاتی که طبق روال همه مسافران داشتند. با اینها سر و کله میزدیم؛ اما خدا را شکر که با کنگره آشنا شدیم و آمدیم در کنگره قرار گرفتیم و آن نظم و انضباط را آموزش گرفتیم.
خدا را شکر زندگیهایمان به یک تعادل نسبی و آرامش رسید و بعد از آن در کنگره فهمیدیم که نظم، انضباط و احترام در کنگره جایگاه خاصی دارد. آقای مهندس میگویند: «ما به افراد احترام نمیگذاریم به جایگاهها احترام میگذاریم، حتی اگر یک تکه چوب در کنگره یک شال به گردن داشته باشد شما باید به آن احترام بگذارید.» فهمیدیم اگر من نوعی، من رهجو به هر کسی که احترام بگذارم احترام متقابل به من گذاشته میشود و به قول قدیمیها احترام هر کسی با خودش است زمانیکه من به هر شخصی احترام بگذارم حتی به کوچکتر از خودم باعث میشود آن احترام متقابل به خود من برگردد و برای من احترام و ارزش قائل شوند و اگر من رهجو، انسان منظم و باانضباطی باشم قطعاً مورد احترام قرار میگیرم؛ همانطور که میبینیم افرادی که با نظم هستند، مرتب سر کارگاههای آموزشی و لژیونها قرار میگیرند و از احترام خاصی برخوردار هستند؛ یعنی خدمتگزارانی که در کنگره هستند برای این گونه افراد احترام خاصی قائل هستند تا افرادی که باعث هرج و مرج و به هم ریختگی نظم جلسات میشوند.
خب همه اینها گفته شد تا من همسفر آموزش بگیرم، اگر زندگی من نظم ندارد، اگر رفتار من اگر فکر من نظم ندارد؛ باید آموزش بگیرم و زمانیکه آموزش میگیرم؛ باید بتوانم آن را در زندگی عملیاتی کنم. گفتن حرفها خیلی راحت است به قول آقای مهندس «برای باورها، هیچکس ارزشی قائل نیست.» یعنی اینکه من باور داشته باشم که نظم، انضباط و احترام خوب است؛ اما خودم رعایت نکنم مسلماً برای من جایگاهی ندارد؛ باید تلاش کنم که اگر چیزی را آموزش میگیرم در مسیر کنگره و حال هر کجای دیگر بتوانم آنها را عملیاتی کنم و از آن در زندگی خودم استفاده کنم. امیدوارم که من نوعی اولین نفری باشم که خود تمام قوانین و حرمتها را در کنگره رعایت کنم و بتوانم به حال خوب و به آن جایگاهی که در کنگره دوست دارم و به آن آرامشی که دوست دارم برسم و برای تکتک شما این آرامش را آرزو میکنم.

تصاویری از برگزاری مراسم افطاری







مرزبانان کشیک: همسفر اعظم و مسافر کمال
عکاس: همسفر معصومه، مرزبان خبری
تایپیست: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر شبنم (لژیون اول)
ارسال: همسفر فاطمه راهنمای تازهواردین نگهبان سایت
همسفران نمایندگی الیگودرز
- تعداد بازدید از این مطلب :
195