اولین جلسه از دوره دهم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی جهانبین شهرکرد؛ به استادی راهنمای محترم مسافر داوود، نگهبانی مسافر عبدالله و دبیری مسافر حسین، با دستور جلسه «نظم، انظباط و احترام در کنگره ۶۰» یکشنبه ۱۹ اسفند ماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۶ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان داوود هستم یک مسافر؛
خیلی خوشحالم که فرصتی دست داد تا دوباره این جایگاه را لمس کنم و از حضور تک تک شما عزیزان انرژی بگیرم.
دستور جلسه این هفته «نظم، انضباط و احترام در کنگره ۶۰» است که پشت سر هم قرار گرفتهاند. نظم یک معقوله فردی است و رعایت کردن آن با خود شخص میباشد. انضباط هم قانون است و هر کسی که قصد دارد وارد ساختاری شود، باید قوانین آن ساختار را رعایت کند. اگر آن شخص قوانین را رعایت کرد، قطعاً به وی احترام گذاشته میشود.
وقتی در کنگره گفته میشود؛ همه اعضا باید با پیراهن سفید وارد کنگره شوند، ولی من این موضوع را رعایت نکنم و مرزبان به من تذکر بدهد، دلیل این تذکر خود من هستم. تمیز بودن و آراسته بودن فردی است، ولی وقتی در گروه قرار میگیریم باید قوانین و حرمتهای گروه را رعایت کنیم. اگر رعایت شود، حال من خوب می شود. وقتی گفته شده قبل از شروع جلسه؛ یعنی قبل از ساعت ۴ در کنگره حضور داشته باشم، من باید تابع قانونی که برای من گذاشته شده باشم.
اولین چیزی که اعتیاد از یک شخص مصرف کننده میگیرد نظم است. وقتی من قرار است یک روز در میان به کنگره بیایم، میانگین این زمان در هفته تقریباً روزی یک ساعت و ربع است، وقتی مصرف کنندهای حاضر نیست برای سلامتی خودش از ۲۴ ساعت درهفته حدود یک ساعت و ربع را برای خودش وقت بگذارد، انتظار احترام از چه کسی را دارد؟ وقتی من خودم به خودم احترام نمیگذارم، نباید توقع احترام از دیگران داشته باشم یا نباید به کنگره میآمدم، حالا که آمدم پس باید اصول آن را رعایت کنم.
چرا به ما گفته میشود که پیراهن سفید بپوشیم؟ چون اولاً همه یک دست سفید هستیم، دوماً مارک و برند لباس مشخص نیست و سوماً کثیفی بر روی لباس سفید مشخص میشود و مجبوری به همین دلیل نظم فردی را هم رعایت کنی. پس برای رسیدن به حال خوب، رعایت نظم فردی و بعد رعایت قوانین و انضباط الزامی است.
پلیس هیچ وقت به شهروندی که به قوانین احترام میگذارد، توهین نمیکند و جریمهاش هم نمیکند. اگر کسی قوانین را رعایت کند همیشه مورد احترام پلیس خواهد بود. من زمانی که مصرف کننده بودم از پلیس میترسیدم، چرا؟ چون خود من مشکل داشتم. رهجویی که سر وقت بیاید، سر وقت برود، سیدی هایش را سر وقت بنویسد و درمان سیگارش را درست کند، همیشه مورد احترام راهنمایش قرار میگیرد، چون تمام آرزوی یک راهنما به رهایی رسیدن رهجویش است. همه خدمتگزاران داخل کنگره تمام توانشان را میگذارند که یک نفر به رهایی برسد، اگر قدر دانستیم، نظم و انضباط را رعایت کردیم، حتماً به رهایی میرسیم. امروز خیلیها حضور ندارند، خب کسانی که برای غیبتشان اجازه گرفتند که هیچ، ولی آنهایی که بدون اجازه غیبت کردند، با همان عدالتی که همیشه در کنگره گفته میشود مواجه میشوند. عدالت با کسی شوخی ندارد، تاوان بینظمی کردن را باید پس بدهی، اگر انضباط را رعایت نکنی تاوان دارد و کوچکترین تاوانش، همین بیاحترامی شدن به خودت است.
تعطیلات عید نوروز را در پیش داریم، نکتهای که میخواستم بگویم، این است که انسان موجودی است فراموشکار؛ ما گاهی یادمان میرود که روزی مصرف کننده بودیم و مواد چه بلاهایی سر ما آورد. فردی چند ماه را خوب سفر میکند ولی بعد با خودش می گوید: امشب ایرادی ندارد ۱ سیسی اضافهتر بخورم. این شخص تمام بلاهایی که مواد به روزش آورده را فراموش می کند و نتیجه ای جز بدبختی برایش ندارد.
ایام عید در راه است، اگر ممکن است فراموش کنی که چه اتفاقی برایت افتاده و دنبال چه هستی؟ پیشنهاد می کنم روی یکطرف صفحه کاغذ، تمام بلاها و بدبختی هایی که مواد بر سرت آورده و چیزایی که مواد از تو گرفته مثل زیبایی، جوانی و زندگیات را بنویس و طرف دیگر برگه، تمام چیزهایی که برای رسیدن به رهایی می خواهی را بنویس و سعی کن همیشه این کاغذ را همراه داشته باشی و زمانی که وسوسه به سراغت آمد، از روی نوشته بخوانی، مطمئن باش به سومین مورد که رسیدی وسوسه از سرت میپرد. شخصی میگفت: من موردی ندارم که روی کاغذ بنویسم. گفتم: تو قلمت را بردار و شروع به نوشتن کن، بعد میبینی که چه میشود! خود این شخص شب به من زنگ زد و گفت: تا الآن ۲۷ مورد نوشتم. این یک هشدار است که ما فراموش نکنیم که کجا بودیم و الآن کجا هستیم. من خودم همیشه این کار را انجام میدهم و هر از گاهی به برگه نگاهی میاندازم و مشکلاتم را مینویسم. حتی اگر بتوانی برنامه روز فردایت را بنویسی، مطمئن باش عملکرد تو روز بعد بهتر خواهد بود، چون شما هیچ وقت نمینویسید که من دوست دارم دیر به جلسه برسم، یا من دوست دارم بیانضباطی کنم یا هیچ وقتی نمینویسید دوست دارم دارویم را سر وقت نخورم. شما همیشه کارهایی که دوست دارید درست انجام بگیرد را یادداشت میکنید و به این صورت برنامه های شما نظم میگیرد. انشاالله در تعطیلات حواسمان به خودمان باشد و همه شماهایی که روی این صندلی ها نشستهاید، بعد از عید هم شما را ببینم.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید، از همه شما سپاسگزارم.

نگارنده : مسافر شمسالدین لژیون۳
عکاس: مسافر امین لژیون ۱۸
تنظیم: مسافر وحید لژیون ۱۸
ارسال: مرزبان خبری مسافر ایمان
نمایندگی جهانبین شهرکرد/مسافران
- تعداد بازدید از این مطلب :
1225