English Version
This Site Is Available In English

بخش بزرگی از جبران خسارت خدمت در لژیون سردار می‌باشد

بخش بزرگی از جبران خسارت خدمت در لژیون سردار می‌باشد

دوازدهمین جلسه از دوره هفتم کارگاه‌های آموزشی لژیون سردار، ویژه مسافران آقا در نمایندگی حسنانی، با استادی ایجنت محترم دنور مسافر امیر، نگهبانی راهنمای تازه‌واردین پهلوان مسافر علی و دبیری دنور مسافر محمدرضا و خزانه‌داری راهنمای تازه‌واردین دنور مسافر مسعود، با دستور جلسه "وادی چهاردهم و تأثیر آن روی من" دوشنبه 13 اسفند ماه 1403، ساعت 15:00 آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

خدا را شکر می‌کنم که امروز در جمع شما در لژیون سردار حضور دارم؛ در ابتدا باید این موضوع را مطرح کنم که من قبلا فکر می‌کردم لژیون سردار درباره مبحث پول صحبت می‌‌کند و برداشت من اینگونه بود انسان‌هایی که از نظر مالی قوی‌تر هستند در لژیون سردار شرکت می‌کنند اما بعد که وارد لژیون سردار شدم دیدم که اصلاً موضوع پول نیست.

در پیام سردار خوانده می‌شود که ساکنین آباد همان پیوند محبت میان افراد هستند، به عنوان مثال من در یک خانه‌ی چهل متری زندگی می‌کنم اما همیشه بوی غذای گرم و صدای خنده‌های اعضای خانواده با آرامش و محبت جاری است؛ اما می‌توانم درون یک کاخ زندگی کنم یکبار هم در این خانه سفره‌ای پهن ‌نشود، ویرانی یا آبادی، منظور ظاهر داستان نیست آن صور پنهان است که روی صور آشکار تاثیر‌گذار است.

اما راجع به دستور جلسه وادی چهاردهم، به نظر من محبت یعنی از بهترین چیز‌هایی که داریم ببخشیم، من امروز به این لباس گرم نیاز دارم و لباسم هم نو می‌باشد باید بتوانم از آن بگذرم.

بخش بزرگی از جبران خسارت خدمت در لژیون سردار می‌باشد. در اصل موضوع مادیات است زیرا تمام چیز‌هایی که به رهایی افراد کمک می‌کند همین شعب و میز و صندلی‌ها می‌باشند، در بیرون از کنگره گذشتن از مادیات شدیداً سخت است و این پیام استاد سردار می‌باشد شخصی که بتواند از مادیات بگذرد نیمی از قدرت اهریمن را شکست داده است.
من همیشه حساب و کتاب می‌کردم و بعد مازاد پولم را کمک می‌کردم این اسمش محبت نبود من امسال بدون حساب و کتاب حرکت کردم و اولویت را کنگره قرار دادم این می‌تواند محبت باشد؛ من معتقدم همان چیزی را که می‌دهم به همان مقدار در جهان ماده دریافت خواهم کرد؛ یک روزی 6 میلیون تومان برای من پول زیادی بود ولی امروز خیلی راحت به 500 میلیون تومان فکر می‌کنم و خیلی از اتفاقات بدی که اصلاً از وجود آنها خبردار نشده‌ام، سیستم از من دور کرده است و هیچ چیز به جز محبت نمی‌تواند آرامش و آسایش را به خانه و خانواده من برگرداند.

کنگره از نظر علم آقای مهندس خیلی از دنیا جلوتر است و به نیروی انسانی و مادیات نیاز دارد، این علم نیازمند اجرای وادی چهاردهم هست؛ این گونه نیست که من همه چیزم را در نظر بگیرم و اگر اضافه ماند در لژیون سردار پرداخت نمایم، حالا این خدمت می‌تواند مالی باشد یا جانی؛ خیلی از افراد از کار خود می‌زنند و در کنگره حضور پیدا می‌کنند و برای پول دادن هم به همین شکل است.

من خدمت مالی انجام می‌دهم و الباقی آن را صرف زندگی خود می‌کنم، دلیل آن این است که آقای مهندس برای درمان انسان‌ها از همه چیز خودشان گذشتند، اگر پای حرفشان نبودند من هم امروز از بین رفته بودم؛ وادی چهاردهم یعنی خود جناب مهندس و اگر من با محبت نیستم باید سعی کنم ادای جناب مهندس را در بیارم.

تهیه و تنظیم: گروه سایت نمایندگی حسنانی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .