English Version
This Site Is Available In English

درختان نماد قدرت خداوند هستند

درختان  نماد قدرت خداوند هستند

ششمین جلسه‌ از‌ دور دوم کارگاه‌های‌ آموزشی‌ عمومی‌ کنگره۶۰‌ نمایندگی ارم، با استادی راهنمای محترم مسافر منوچهر، نگهبانی‌‌ مسافر‌ حسین و دبیری‌ مسافر‌ وحید، با دستور جلسه: «درختکاری» پنجشنبه 16 اسفند ۱۴۰۳ ساعت 16:30 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان منوچهر هستم مسافر  قبل از هر چیزی من ماه مبارک رمضان رو تبریک میگم خدمتتون امیدوارم که طاعات و عباداتتون قبول باشه به نظر من قوانین هستی همش برای ماست و برای ماها نوشته شده نه برای خودش و روزه هم یکی از این قوانین هست که برای ماست و ما باید تو این راه قدم کوچکی هم شده برداریم مسافران سفر اولی و سفر دومی و همسفران گرامی می‌تونن تا اونجایی که خودشون دوست و قادر هستند تو راه تزکیه قدم بردارند درختکاری این هفته خیلی در موردش صحبت شد در مورد درختکاری فواید درختکاری و چطوری درخت به وجود میاد و چیکار بکنیم من هم یه کوچیک از تجربیات خودم و حس خودم در مورد هفته درختکاری میگم من فکر می‌کنم این هفته یک نماد هست برای من مسافر که ارزش درخت و درختان دیگه‌ای که هست توی زندگی ما توی صور پنهان ما ارزش اون رو بدونم و برای کار درختان و یا نگهداری از درختان قدم بهتری بردارم اینکه من یک درخت بکارم و رهاش کنم به امید اینکه رشد بکنه و هوا رو تمیز کنه برای من اصلا یک چیز خوبی نیست به نظر من ما باید درختی بکاریم و از اون درخت نگهداری بکنیم آبیاری بکنیم نگهداری بکنیم تا به اون اندازه‌ای برسه که خودش بتونه از پس خودش بربیاد و تغذیه کنه از زمین و رشد بکنه درختان دیگه‌ای توی زندگی ما هستند مثل کنگره ۶۰ درخت به این خوبی که من باید قدرش رو بدونم و هر چیزی رو که قدرش رو بدونم به من داده میشه و به من یک جورایی خدمت می‌کنه همونجور که من باید تو این راستا برای اون خدمت کنم هستی بده بستونه باید بدی تا بهت بده یه جورایی این درخت رو من باید رشدش بدم بعد ازش استفاده بخوام یا بهم استفاده بده یا خونواده‌ام می‌تونه یه خونواده می‌تونه یه درخت خیلی بزرگی باشه می‌تونه درخت عظیمی باشه که تمام این میوه‌های درخت و اینها برای ما میتونه تلخ یا شیرین باشه اینکه ما چطور از این درخت استفاده بکنیم یا چطور نگهداری بکنیم از این درخت این خیلی مهمه تو خونواده من چطور رفتار می‌کنم چقدر می‌تونم عشق بدم چقدر می‌تونم محبت بدم چطوری می‌تونم خونواده رو دور هم جمع بکنم و رشدشون بدم آگاهی‌شون بدم یا همچنین اون‌ها فرق نمی‌کنه چه همسفر باشه چه حالا فرزندان اون خونواده باشن می‌تونن این درخت رو آبیاری کنن و رشدش بدن و از اونجاست که جامعه ما ساخته میشه ما اول باید از خودمون شروع کنیم من باید خودم رو بسازم تا خونواده‌ام ساخته بشه دور و برم ساخته بشه آشناهام ساخته بشن و فامیل ساخته بشه شهر هم و کشورم و جهانم بتونه ساخته بشه من از خودم باید شروع کنم و این رفتارم اخلاقم کردارم رو درست بکنم خوب آقای حکیمی هم فکر می‌کنم صحبت‌هاشون گفتن که درختان یک جورایی نماد قدرت خداوند هستند که چه جوری به توسط ریشه‌شون چه موادی رو دریافت می‌کنم و چه میوه‌ای و چه حاصلی به ما میدن ما هم می‌تونیم مثل همون درختان عمل کنیم و مواد اولیه رو کسب کنیم آموزش بگیریم و بتونیم اینو در اختیار هستی بگذاریم
زیاد صحبت نکنم در مورد درختکاری در مورد احسان قبل از اینکه صحبت بکنم من بخونم این آغاز حیات ساختن است تا ساختن ادامه دارد حیات هم ادامه دارد زیرا پایانی نیست اگر به ایستگاه دیر برسید اتوبوس را نخواهید دید توی این صفحه من وقتی باز کردم همین کتاب ۶۰ باز کردم همون خط اول این پیام اومد برام خیلی جالب بود خب هرکس می‌تونه تعبیری داشته باشه من هم تعبیر کردم به اینکه احسان حواست باشه یا منوچهر حواست باشه که هر کاری رو باید به وقتش انجام داد هر کاری به موقعش باید انجام بشه اگر به موقع اون کار انجام نشه ممکنه اون نتیجه خوب حاصل نشه احسان سنش خب یه مقدار پایینه متاسفانه زود دچار بیماری اعتیاد شد ولی خدا رو شکر که کنگره رو پیدا کرد اومد کنگ تو این سنش می‌تونه رشد خیلی زیادی داشته باشه میتونه مثل اون درختان میوه‌های زیادی ثمره‌های زیادی داشته باشه بالا پایین زیاد داشت اولش اومد خیلی حال خراب با مصرف قرص و نمیدونم چیزای دیگه اومد و حال خوبی نداشت ارادش خوب بود یه مدتی خیلی خوب اومد وسطای مقداری متاسفانه خوب عمل نکرد بعد دوباره بهتر شد سعی کرد خدمت کنه تا توسط خدمتش بتونه اون کمبودهاشو جبران کنه تو سفر دومش خدمتگزار خیلی خوبی بوده هم تو لژیون هم توی به اصطلاح کنگره خدمتگزار خوبی امیدوارم که در ادامه هم از پس اون مشکلاتی که داره بر بیاد پایین این متن پیامش من خوندم اون صفحه رو جالب بود که توی کارهامون ما باید بتونیم توی همه مسائلمون رشد کنیم و فقط به یک مسئله نچسبیم کنگره کار خانواده ما باید بتونیم این سه تا رو کنار همدیگه رشد بدیم و یه تعادلی بین این سه مسئله داشته باشیم و تک بعدی نباشیم برای احسان هم این آرزو رو دارم که هم تو کارش هم مسائل خانوادش و هم کنگرش موفق باشه خیلی ممنون صحبت‌های به من گوش کردید.

خلاصه سخنان مسافر احسان:
اول از همه، می‌خواهم از خداوند متعال تشکر کنم که این فرصت را به من داد تا به درمان برسم و از تاریکی‌های اعتیاد رهایی یابم. همچنین از راهنمای عزیزم، آقای منوچهر، و خانواده محترمشان به‌طور ویژه تشکر می‌کنم. آقا منوچهر برای من مانند یک پدر بودند و زحمات زیادی کشیدند. همیشه گفته‌ام که اگر در ابتدای سفرم هر راهنمای دیگری بود، شاید مرا پس می‌زد، اما ایشان ایستادند و اجازه دادند بمانم. با وجود اینکه سی‌دی‌های من خیلی عقب بود، ایشان مرا به رهایی رساندند. واقعاً از ایشان سپاسگزارم.
اگر بخواهم از سفرم بگویم، باید اعتراف کنم که وقتی وارد کنگره شدم، به آخر خط نرسیده بودم و بیشتر به اجبار خانواده آمده بودم. در ابتدا اصلاً رغبتی به حضور نداشتم و حتی چند بار دارو گرفتم و نیامدم. اما یک روز، نمی‌دانم صبح بود یا شب، به خانه رفتم و دیدم مادرم گریه می‌کند. آنجا بود که تلنگری به من خورد و با خودم گفتم که دیگر باید جای خالی‌ام را پر کنم. در آن لحظه تصمیم گرفتم که برای درمان بیایم و این هدف را در سر داشتم.
یک روز، فکر کنم آقا وحید بود که لیست حضور و غیاب را به من داد. آن روز، وقتی حضور و غیاب را انجام دادم، انرژی عجیبی گرفتم. همیشه گفته‌اند که خدمت انرژی بلاعوضی دارد و من آن را در آن روز حس کردم. از آنجا تصمیم گرفتم که در کنگره خدمت کنم. خدا را شکر می‌کنم که بعد از گذشت یک سال، با وجود همه سختی‌ها، توانستم به این جایگاه برسم و خدمتگزار کنگره باشم. انشاالله خداوند ما را در این مسیر نگه دارد.
یادم رفت از احمد اقا، ایجنت محترم شعبه، و همچنین از دوستان عزیزم که به من لطف داشتند، تشکر کنم و از راهنمای سیگار خودم نیز بسیار به من کمک کردند متشکرم.



تایپ و بارگزاری:مسافر آرمین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .