English Version
This Site Is Available In English

آموزش‌ها من را تغییر داده‌اند

آموزش‌ها من را تغییر داده‌اند

جلسه‌ یازدهم از دوره‌ سی و سوم سری کارگاه‌‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰، شعبه اروند آبادان، با استادی مسافر هاشم، نگهبانی مسافر موسی و دبیری مسافر رضا، با دستور جلسه « درختکاری » روز پنج‌شنبه ۱۶ اسفندماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان، هاشم هستم، مسافر.  

به شما برای ماه مبارک رمضان تبریک می‌گویم. ما قبلاً این ماه را بیشتر از جنبه‌ی دینی نگاه می‌کردیم، یعنی بیشتر به جنبه‌های معنوی آن توجه داشتیم. اما اکنون فهمیده‌ایم که روزه‌داری چه تأثیرات مثبتی روی بدن ما دارد. از نظر تغذیه‌ای، بدن دوباره شروع به بازسازی خود می‌کند. من دو سالی است که در کنگره حضور دارم و در این مدت روزه گرفته‌ام. واقعاً حس و حال من با گذشته خیلی فرق کرده است.  

خداقوت می‌گویم به بچه‌هایی که بیرون آشپزی می‌کنند. من یک هفته کامل آنجا بودم. بیشتر اوقات سر کار هستم، اما گاهی حسرت می‌خورم که نمی‌توانم در کنارشان باشم. اگر بخواهم یک نگاه کلی به زندگی خودم بیندازم، از زمان مصرف تا الان، خیلی چیزها تغییر کرده است. بسیاری از رفتارهای ضد ارزشی که داشتم، الان روی آن‌ها کار می‌کنم. نمی‌توان گفت که کاملاً از بین رفته‌اند، اما حداقل می‌توانم به نفس لوامه  یا کمی بالاتر برسم. البته این کار هم زحمت خودش را دارد و زمان‌بر است، اما در کنگره همه چیز ممکن است و شدنی است.  

من دوست داشتم یک بار دیگر استاد جلسه شوم. دیشب آقا سینا به من زنگ زد و گفت که استاد جلسه هستم. هر چیزی که اینجا آموزش می‌بینیم، به آن می‌رسیم. در مورد درختکاری که می‌خواهیم صحبت کنیم، باید بگویم که در زندگی‌مان خیلی تخریب ایجاد کرده‌ایم. همین بیرون رفتن‌ها یا ریختن آشغال‌ها نمونه‌هایی از این تخریب‌ها هستند. چند وقت پیش در مسافرتم فیلمی گرفتم و به آقا سینا نشان دادم. در جنگل، همه‌جا پر از ظروف یک‌بار مصرف و آشغال بود. آدم حسرت می‌خورد و می‌گوید چرا این‌کار را کردند. البته این هم نیاز به آموزش دارد.  

من وقتی آنجا بودم، آشغال‌هایم را در یک پلاستیک گذاشتم و در ماشین قرار دادم. فردی که همراه من بود، گفت: «داری چه کار می‌کنی؟ بگذار بعداً برمی‌دارند.» گفتم: «نه، کسی برنمی‌دارد. حیوانات می‌آیند و پاره‌اش می‌کنند و گناهش به گردن ما می‌افتد.» او گفت: «آقا هاشم، چقدر تغییر کرده‌ای! قبلاً این‌طور نبودی.» گفتم: «دیگر آموزش‌ها من را تغییر داده‌اند.»  

حالا وقتی با ماشین به مسافرت می‌رویم، به هم‌سفرانم می‌گویم: «آشغال‌ها را زیر پایتان نریزید و بیرون نندازید.» ما کنار سطل‌های آشغال می‌ایستیم و آشغال‌ها را درون آن‌ها می‌اندازیم. این‌ها همه آموزش است. من این آموزش‌ها را تا الان دریافت کرده‌ام و به فرزندم منتقل می‌کنم. فرزندم هم به فرزندش منتقل خواهد کرد و این چرخه ادامه پیدا می‌کند. همه باید یاد بگیرند که در طبیعت آشغال نریزند تا طبیعت زیبایی داشته باشیم.  

 

گروه سایت نمایندگی اروند آبادان 

تایپ مطلب: مسافر حسن لژیون هفتم 

ارسال مطلب: مرزبان خبری

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .