English Version
This Site Is Available In English

راهنما هم آموزش می بیند هم آموزش می‌دهد

 راهنما هم آموزش می بیند هم آموزش می‌دهد

هشتمین جلسه از دور بیست و چهارم سری کارگاه های آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی تخت جمشید شیراز با استادی راهنمای محترم مسافر مسعود، نگهبانی مسافر اسفندیار و دبیری مسافر ابوالفضل با دستور جلسه (هفته راهنما) یکشنبه ۲۸بهمن ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

سلام دوستان مسعود هستم یک مسافر :
امیدوارم که حال همگی خوب باشد و هفته خوب و پر نشاطی را شروع کرده باشید قبل از هر چیز هفته راهنما را به تمام راهنمایان عزیز در راس به اولین راهنمای کنگره ۶۰ جناب آقای مهندس تبریک می گویم و امیدوارم که بتوانیم این راه بزرگ را ادامه دهیم و به راهنمایان جدید در شعبه تخت جمشید شیراز از مسافران و همسفران قبول شده اند به آنها هم صمیمانه تبریک عرض می‌کنم اما در رابطه با هفته راهنما حرف زیاد هست اما راهنما از کلمه اش مشخص هست که نشان دهنده راه است اما راهی که کسی دنبال آن باشد و در پی آن باشد خیلی ها راه را نشان می‌دهند ولی راهنمای کنگره ۶۰ راه درمان را نشان می‌دهد راه سعادت را نشان می‌دهد همین جوری که به من هم نشان دادن راه مستقیم را نشان می‌دهد راهنما از کلمه و اسمش مشخص هست که نشان دهنده راه است راهنما یک. مسیری را خودش رفته علامت گذاری کرده و می آید و به بقیه هم نشان می‌دهد حالا آدم‌ های تیز و زرنگ آدم هایی که دنبال علم و دانش و آگاهی هستند آن مسیر را ادامه می دهند اما کسی که در مسیر راهنما نیست یعنی راهنمایی که می خواهد مسیر را نشان بدهد و آن شخص در مسیر نباشد هرگز به مقصد نمی‌رسد  راهنما کسی هست که می آید اولین کاری که می کند خودش را درمان می کند و بعد در آزمون شرکت می‌کند  و آموزش می بیند و چندین دوره می آید و می رود تا بتواند یکی دیگر را راهنمایی کند این که راهنما می آید اینجا  قطعأ کار دارد زندگی دارد مشکلات دارد تمام فکر و ذکرش یک طرف و کنگره هم یک طرف من این را از راهنمای خودم سوال می کردم که آیا شما کار ندارید زندگی ندارید بعدها فهمیدم که راهنما در دو جناح تلاش می کند و جنگ می کند هم آموزش می بیند هم دارد آموزش می‌دهد  یه جا راهنما با تاریکی های رهجو در ارتباط هست و مشکلات رهجو را حل می کند و یه جا با تاریکی های خودش  در حال مبارزه است کسی که می خواهد یک لول بالاتر برود می خواهد تلاش کند که کار خودش هم درست شود و راهنما زمانی کارش درست می شود که خودش اول آموزش ها را دیده باشد بعد بیاید به من که رهجو هستم منتقل کند پس راهنما کارش این هست اگر می بینید راهنمایی می آید به یک رهجویی می گوید آقا این کار را بکن آن کار را نکن مطمئن باشید قبلأ خودش این کار را انجام داده مطمئن باشید قبلأ خودش این مسیر را رفته و دلش می خواهد که من که مسافر هستم و من که سفر اولی هستم و من که آمده ام اینجا آموزش ببینم آن مسیر را بیام و به نتیجه برسم به خاطر همین است راهنمایی شغل انبیا بوده و انبیا راه راست را نشان می دهند و در کنگره راهنما هم می خواهد راه راست را نشان بدهد و من خودم دو تا سه تا راهنما دارم و همیشه هم تماس می گیرم قدر دانشان هستم بعضی موقع ها می گویم مسعود برای چی زنگ می زنی یادم می افتد که یک روز من یک راهی را اشتباه می رفتم و تا زمانی که قدردان راهنما باشم مطمئن باشم در مسیر درست راهنما و کنگره ۶۰ باشم مطمئن هستم هیچ وقت به زمین نمی خورم هیچ وقت به بیراهه نمی روم هفته راهنما را جناب مهندس گذاشته که قدر بدانیم قدر چه چیز را ؟ قدر چیزی که تا روزی که من از این در داخل بیایم دنبالش بودم قدر چیزی که قبل از این که از این در بیایم داخل زجه می زدم همیشه می گفتم خدایا یکی بیاید سر راهم و کمکم بکند و یکی بیاید و یه چیزی به من یاد بده و دستم را بگیرد الآن آمده ام کنگره و یکی آمد دست من را گرفت الآن وظیفه من چی هست؟ قدر دان باشم  شما می آیید این جا یک نفر کمک می کند قانون و قواعد وحرمت اینجا را رعایت می کنید قطعأ دارید در این مسیر راهنمایی می شوید که آقا من آمدام اینجا حالم خوب شده شما هم بیا شما هم تلاش کن شما هم فکر کن و در مسیر بیا به این می گویند راهنمایی پس راهنما می آید از وقت از فکره خودش می زند که من به یک جایی برسم پس چرا من وقتی یک مسیری برای من هموار می شود و به من می گویند از این مسیر برو و آن مسیر هم راهنماست دیگر چرا من می آیم آن مسیر را خراب می کنم. چرا من در آن مسیر دنبال بهانه می گردم؟ چرا من در آن مسیر دنبال راه های دیگر می گردم؟  مطمئن باشید که راهنما راه درست را به ما نشان می‌دهد و اگر  من موفق نمی شوم مقصر خودمم هستم و این که این که  جناب آقای مهندس این هفته را بعنوان هفته راهنما گذاشته برای این است که  من یک راهنما دارم و باید از ایشان قدر دانی کنم و این را باید یاد بگیرم و باید بدانم  راهنما دنبال پاکت نیست راهنما وقتی بفهمد رهجویش حالش خوب است این خودش هزاران پاکت هست برایش راهنما وقتی بفهمد یک وقتی گذاشته است برای رهجواش و ثمره اش را در درون خود رهجو می بیند برایش کافی است ولی من باید با پاکت از راهنمای خودم قدردانی کنم.

تایپ :مسافر حشمت لژیون دوازدهم
ویراستاری : مسافر محمد جواد لژیون یازدهم
عکس : مرزبان خبری مسافر حسین
تنظیم و ارسال : مسافر ابولفضل لژیون یازدهم

ویژه ها

دیدگاه شما





۰ دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .