English Version
This Site Is Available In English

لژیون سردار برگرفته از طبیعت است

لژیون سردار برگرفته از طبیعت است

جلسه هشتم از دوره چهارم جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی زاگرس با استادی دنور اسیستانت همسفر مرجان و نگهبانی دنور راهنما همسفر نرگس و دبیری راهنمای تازه‌واردین همسفر مهین با دستور جلسه «درختکاری» در تاریخ ۱۳ اسفندماه ۱۴۰۳ ساعت ۴۵ : ۱۴ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خدا را خیلی شکر می‌کنم به‌خاطر اینکه اجازه داد که در خدمت شما عزیزان باشم از ایجنت محترم و همه شما اعضای بسیار خوب لژیون سردار هم سپاسگزارم که امروز به من اجازه دادید خدمتگزار شما باشم و این اوقات و یک ساعتی را که با یکدیگر هستیم، اوقاتی باشد سراسر آموزش‌‌‌؛ قطعاً که این اتفاق در تمام جلسات لژیون سردار می‌افتد و اگر که اعضا زمانی کارتی کشیدند و وظیفه خودشان را در موقع مناسب انجام دادند، لازم است که حتماً بعد از آن پیگیر باشند و جلسات لژیون سردار شرکت کنند، و این بخشی از آموزش‌ها است. همان‌طور که ما در کنگره۶۰ بخش‌های متعددی داریم و در هر کدامشان نیاز به آموزش گرفتن داریم‌؛ قطعاً آموزش در آن‌ها جاری است لژیون سردار هم از این قاعده مستثنی نیست؛ پس فقط اینکه بخواهیم پرداختی داشته باشیم و بعد دیگر در جلسات لژیون سردار شرکت نکنیم در واقع خودمان را از بخش دیگری از آموزش که در صحبت‌های تک‌تک اعضای لژیون سردار نهفته، محروم کرده‌ایم و هر کدام از آن‌ها می‌تواند به ما در قدم‌های بعدی که با بصیرت و با عشق و محبت بیشتری برمی‌داریم کمک کند و این اتفاق در تمام لژیون‌های سردار می‌افتد.

دستور جلسه «درختکاری» است؛ تقارن دستور جلسه درختکاری با لژیون سردار به‌نظرم چیز زیبا و جالبی است از این نظر که می‌شود، لژیون سردار را با درختکاری تشبیه کرد. ما همه به این درک رسیدیم و یاد گرفتیم که افرادی که در لژیون سردار پرداختی دارند، اول از همه این پرداختی به رسم قدردانی در کنگره۶۰ انجام می‌دهند و به رسم اینکه چیزی را که دریافت کرده است در قبالش حتماً پرداختی داشته باشند و این اتفاقی است که تمام اعضای لژیون سردار به آن آگاهی دارند و می‌دانند که کاری را که انجام داده‌اند به چه منظور انجام شده است؛ پس فلسفه حضور در لژیون سردار در قدم اول همان قدردانی است و بعد انسان فکر می‌کند که من در کنگره دریافت‌های زیادی داشتم در هر بخشی و هر جایی که حضور پیدا کردم و آن چیزی را که به من گفتند درست انجام دادم و حال نوبت من است که پرداخت‌ها را به طور تمام و کمال انجام بدهم، هرچند که خودم فکر می‌کنم که هیچ‌وقت نمی‌توانم پرداخت را کامل برگردانم و انجام بدهم‌‌‌‌‌؛ اما چیزی که مهم است این است که انسان تلاشش را کند و در حد توانش آن چیزی که از دستش برمی آید را در این بخش آموزشی انجام دهد. بخش‌های متعددی در کنگره۶۰ است که می‌شود درمورد هرکدام ساعت‌ها صحبت کرد که انسان در آن بخش‌ها و جایگاه‌ها قرار می‌گیرد تا یاد بگیرد لژیون سردار هم دقیقا همین‌طور است.

اما حال موضوع بعدی که دستور جلسه امروز لژیون سردار است و ما باید در موردش صحبت کنیم «درختکاری» است و اینکه آیا شباهتی بین درختکاری و لژیون سردار وجود دارد؟ صددرصد شبیه هستند و تمام افرادی که درختکاری را انجام می دهند به نوعی فریاد می‌زنند که ما قدردان طبیعت و قدردان زمین هستیم و دریافت‌هایی که از زمین داشتیم را با درختکاری پرداخت می‌کنیم. به‌عبارتی تک‌تک اعضایی که در درختکاری شرکت می.کنند، دوباره در اولین قدم از هستی و از طبیعت قدردانی می‌کنند. به‌نظرم لژیون سردار برگرفته از طبیعت است و بر گرفته از تمام چیزهایی است که در خلقت، ما شاهد آن هستیم که تو جایی می‌روی، کاری می‌کنی و دریافتی داری‌‌‌‌‌؛ قطعاً باید در مقابل آن دریافت، پرداختی داشته باشی.

از جزئی‌ترین اتفاقاتی که ممکن است برای ما رخ دهد این است که در نظر بگیرید، وقتی همسایه یک کاسه آش برای ما می‌آورد همیشه به دنبال این هستیم که برای او کاری انجام دهیم تا جبران کار او شود. در واقع یک پرداختی داشته باشم و همیشه حواسم به این است که اگر آن کاسه آش را پر نکنم و به او برگردانم انگار خیالم راحت نمی‌شود و ما ایرانی‌ها چنین آدابی داریم و مطمئن هستم که در منطقه شما هم این‌گونه است و این از ابتدایی و کوچک‌ترین اتفاقاتی است که در زندگی هرکسی می‌توان دید و هرچه جلوتر می‌رویم در قدم‌های بعدی نگاه می‌کنیم، به این که ببینیم چه کسانی برای ما چه کارهایی انجام داده اند.

آقای مهندس همیشه می‌فرمایند: «نانوایی که برای ما نان تهیه می‌کند، کفاشی که کفش ما تامین می‌کند، کسی که خیابان‌های ما را تمیز می‌کند ما باید سپاسگزار آن‌ها باشیم، به‌خاطر اینکه آن‌ها در جایی و در زمانی به ما چیزی داده‌اند و حال ما باید به آن‌ها پرداخت کنیم». قضیه درختکاری، طبیعت و همه مسائلی که ما با آن‌ه‍ا آشنا هستیم شبیه به اتفاقی است که در لژیون سردار اتفاق می‌افتد. آقای مهندس یک مثال قشنگی دارند، همیشه می‌فرمایند که «به یک زمین‌ لم‌یزرع اگر یک ذره آب شور بدهیم‌ در نهایت چیزی که به ما تقدیم می‌کند، یک طالبی و گرمک بسیار شیرین می‌دهد»، این را باید از طبیعت الگو بگیریم. درخت و بذری که می‌کاریم، نهال بسیار کوچکی که می‌کاریم در نهایت بعد از اینکه مراقبت می‌کنیم، چه اتفاقاتی می‌افتد؟ از یک بذر هزاران بذر می‌دهد، تولید می‌شود و از درختی که نهال کوچکی بود و کاشتیم‌ در ادامه چه اتفاقی می‌افتد؟ درخت تنومند می‌شود که می‌توانیم هم از سایه‌اش و هم از قوتش استفاده کنیم.

برای ما پیامی دارد و کاملاً شبیه آن چیزی است که در لژیون سردار اتفاق می‌افتد، خوب است آدم یک وقت‌هایی این‌ها را تشبیه کند و با هم دیگر قرار بدهد که اینجا چه اتفاقاتی می‌افتد؟ موقعی که انسان در لژیون سردار قرار می‌گیرد و نوبت خدمت مالی می‌شود، آن موقع با حس بهتری این کار را انجام می‌دهد و این به نظرمن یکی از برکتی است که توسط آقای مهندس داده شده‌است، اینکه مسائل و اتفاقاتی که در کنگره می‌افتد زیباتر ببینیم و بتوانیم با چشم دیگری به آن نگاه کنیم و درک بهتری از آن‌ها داشته باشیم. یک‌ قضیه که خیلی شباهت دارد به درخت و درختکاری در لژیون سردار و زیاد شنیدیم وقتی می‌خواهند یک درخت بار بیشتری بدهد شروع به هرس کردن می‌کنم و یک اتفاقی است که همه به آن آشنایی داریم. در لژیون سردار هم انگار زیرورو می‌کنند و می‌ریزند، می‌چسبانند تا ببیند چقدر می‌توانند از خودش جدا کند و بکند، در جهت کارهای که در کنگره و در لژیون سردار انجام می‌شود و آن‌ها را تقدیم کند.

این‌هم‌ تشبیه بسیار زیبا است که در سوره بقره بسیار در مورد انفاق و بخشیدن که از یک‌دانه به هفتصددانه تبدیل به عمل می‌آید. جالب است در یکی از آیه‌ها آمده و در مورد معادل عملکرد صحبت می‌کند و خیلی قشنگ است وقتی آدم این چیزها را می‌بیند که از دل کلام‌الله در می‌آید. این‌ همان چیزی است که در لژیون سردار آموزش گرفتیم‌ و دریافت کردیم و یک حس بهتری به ما می‌دهد، انگار که گوشه دلت امن می‌شود که کاری که انجام دادی کار درست و هیچ شکی نسبت به انجام دادن نداریم‌. امیدوارم نسبت به کاری که در کنگره۶۰ انجام می‌دهیم آگاه باشیم‌؛‌ قطعاً اعضای لژیون سردار به این آگاهی و بیداری رسیدند و در پرتو آگاهی و بیداری قدم‌های بعدی را محکم‌تر برداریم و روزی نرسد که پشیمان شویم و خدای نکرده حسرت در دل داشته باشیم که می‌توانستیم کاری انجام دهیم؛ ولی نکردیم.

در لژیون سردار همیشه می‌گویم: همه ما در لژیون سردار دورهم جمع می‌شویم و از دستور جلسات و تجربیات خودمان صحبت می‌کنیم، این یک بخشی از قضیه است، خیلی هم خوب و عالی است؛ اما یک بخش دیگرش این است که سوای حرکت درونی، حرکت بیرونی هم داشته باشیم؛ قطعاً اعضای لژیون سردار حرکت بیرونی دارند و زمانی مشخص می‌شود و خودش را نشان می‌دهد که در جلسات کارگاه آموزشی مخصوص آن روزی که جلسه لژیون سردار خدمتگزار است و استاد هم از لژیون سردار است، دستور جلسه را به لژیون سردار ربط بدهیم.

آخر صحبت‌ها چند جمله از لژیون سردار صحبت کنیم و همه اعضای لژیون سردار هم باید در مشارکت همین کار را کنند. به‌خاطر اینکه سوای حرکت درونی که در لژیون سردار داریم؛ باید در بیرون بدانند که ما چه حالی داریم و اعضا باید بدانند. این‌ها جزء انسان‌هایی هستند که به بیداری رسیدند و جزء آدم‌های آگاه هستند که نسبت به‌کاری که کردند‌ و آدم‌هایی هستند که یک قدم پیش‌ترند که نشان بدهند قدردان هستند. همه باید مشارکت کنند که بقیه هم خبر داشته باشند. خیلی مهم است ما همه از تجربیات و از حس خودمان می‌گوییم‌ و انرژی می‌گیریم این کافی نیست؛ بقیه هم باید در مورد حال خوبی که داریم مطلع باشند چه بسا این جمله که می‌گویم در جلسه شاید یک نفر تردید داشته باشد و دارد هنوز دودوتا چهارتا می‌کند، کارت بکشم؟ نکشم؟ با مشارکت خود کمک می‌کنیم که یک دل شود و فراموش نکنیم تک‌تک ما این رسالت و وظیفه را داریم حال خوش را با دیگران تقسیم کنیم که همه به حال خوش برسند. برای همه شما آرزوی موفقیت می‌کنم و خیلی خوشحالم که در جمع شما عزیزان هستم.


عکس: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر نرگس (عضو لژیون سردار)
تایپ:  راهنما تازه‌واردین همسفر مهین (عضو لژیون سردار)
ویراستاری و ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی زاگرس

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .