English Version
This Site Is Available In English

درخت نماد زندگی

درخت نماد زندگی

جلسه پنجم از دوره هفتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره60، نمایندگی دامغان، با استادی راهنما مسافر محسن، نگهبانی مسافر حبیب و دبیری موقت مسافر علیرضا با دستور جلسه "درختکاری" سه‌شنبه مورخه 1403/12/14 رأس ساعت 15/30 آغاز به کار نمود.


سلام دوستان محسن هستم یک مسافر:
از نگهبان و دبیر جلسه تشکر می‌کنم، که  استادی و مسئولیت این جلسه را به من واگذار کردند، تا خدمت کنم و آموزش بگیرم و از این بابت خدارا شکر می‌کنم.
دستور جلسه درختکاری، دستور جلسه بسیار جالبی است، که ذهن انسان را نسبت به یک سری از چیزها باز می‌کند، که درخت چه فوایدی دارد و من هیچ وقت این فواید را نمی‌دیدم به طور مثال شما وقتی یک درخت را جلوی درب منزل خود می‌کارید، این درخت با انواع آبهای آلوده آبیاری می‌شود و انواع آلودگی‌ها را می‌گیرد، در قبال آن چه چیزی به ما می‌دهد؟ حداقل چیزی که به ما می‌دهد زیبایی و طراوت است، حال این درخت جزء درختان غیر مسمر است، اما بعضی از درختان که مسمر هستند، جدا از اینکه زیبایی و طراوت و نشاط به انسان می‌دهند، می‌توانیم از انواع و اقسام میوه‌های خوشمزه آن هم استفاده کنیم.


عکسی در کتاب 60درجه است، که عکس درختی است، که با این تصویر به ما می‌فهماند که زندگی در جریان است، عکس آن درخت پوسیده نماد انسانی است، که درون و برون خود را با مواد مخدر تخریب نموده و هر بلایی که می‌توانست بر سر خود آورده است، یعنی من مواد مصرف می‌کنم، گریز می‌زنم، قرص مصرف می‌کنم و همه این تخریب‌ها را به این درخت وارد می‌کنم، این درخت تمام ساختارهایی را که برای دادن میوه آماده کرده بود، دچار فرایند معکوس می‌شود و دیگر این درخت میوه نمی‌دهد و به تدریج این درخت خشک خواهد شد.
اگر به کتاب 60 درجه دقت کنید، مشاهده خواهید کرد که از کنار درخت پوسیده جوانه‌هایی روییده است، این جوانه‌ها نماد کسی است که، وارد کنگره 60 شده است و شروع به سفر می‌کند و تنها کاری که می‌کند، گوش به فرمان راهنما است، این کار باعث می‌شود که جوانه‌ها به تدریج رشد کند و تبدیل به درختی بارور می‌شود، این کنایه از مسافرانی که در کنگره 60 به خوبی سفر اول را تمام می‌کنند و وارد سفر دوم می‌شوند، در سفر دوم اتفاقاتی خواهد افتاد، که برای خودش هم غیر قابل باور است.
حال این داستان‌ها یا گفته‌های به چه کار من می‌آید؟ اگر من هم بخواهم یک روز درختی بارده و پر ثمری باشم، باید بذر آن را درون ذهن خود بکارم، یعنی قدم اول با یک تفکر آغاز می‌شود اینجا است که من بذر اول را کاشتم، وتمام شرایط را خودم برایش فراهم خواهم کرد، یعنی آبیاری، کود دادن و تمام زمینه‌ها را برای رشد و نمو این جوانه آماده می‌کنم تا تبدیل به درختی باثمر گردد.


این مثال کسی است که وارد کنگره می‌شود، بذر درمان را می‌کارد و بعد از ده‌ماه به درمان می‌رسد، در کنگره هم اگر کسی درست سفر کند، مانند جوانه‌ایی می‌شود که ریشه‌هایی قوی دارد و شروع به رشد می‌نماید و هیچ بادی قادر به شکستن این جوانه نخواهد بود، ولی اگر سفر درستی نداشته باشیم با اولین باد خواهیم شکست.
همانطور که جناب آقای مهندس فرمودند، اگر کسی در کنگره خواسته قوی داشته باشد، ریشه دار خواهد شد در غیر اینصورت از این گردونه خارج خواهد شد، تا زمانی که تقدیر، خواست و تقدیر الهی صادر شود دوباره به این چرخه باز خواهد گشت. درآخر یک نکته کلیدی، همانطور که من وارد تاریکی‌ها شدم، در این تاریکی‌ها چیزهایی را تجربه کردم و نیروهای منفی بر من غلبه کرده بود که من را وارد ضد‌ارزشها کرده بود، پس باید با آموزش و تمرین با نیروهای منفی غلبه نمایم، چون نیروهای منفی به راحتی انسان را رها نخواهد کرد.
تایپ و ویرایش: مسافر یزدان لژیون ششم
تصویر: مسافر رضا لژیون پنجم
تهیه و تنظیم: راهنما مسافر امین رفیعی لژیون یکم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .