جلسه پنجم از دوره چهلودوم جلسات آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی خمین با استادی ایجنت محترم مسافر مهران و نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر مهران با دستور جلسه "هفته درختکاری" در روز یکشنبه ۱۲ اسفندماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ شروع به کار کرد.

سلام دوستان مهران هستم یک مسافر از خداوند سپاسگزارم که یک روز دیگر را به من فرصت داد تا در فضای آموزشی کنگره شصت قرار بگیرم. ماه مبارک رمضان به همه عزیزان تبریک میگویم حال که در ماهی هستیم که امروز روز اول استارت خورده است و در کنار هم بتوانیم جوری حرکت کنیم که مفید باشیم و بتوانیم کولهبار خود را به قدری پر کنیم که به یک درون قویتر برسیم. راجعبه دستور جلسه که هفته درخت کاری است. من از ساعت هفت و هشت صبح با بچهها اینجا بودهایم امروز برای افطاری فقط ده دقیقه رفتم لباس عوض کردم و برای اینکه اینجا بنشینم و در مورد دستور جلسه صحبت کنم. هفته درختکاری که بحث وادی دوازدهم است و بحث درخت کاری است در کنگره افرادی که به رهایی میرسند به نشان رهایی هر سال میتوانند یک درختی بکارند و به آن درخت تا دو، سه، چهار سال از آن نگهداری کنند، آبیاری کنند تا قوی شود و این کار همیشه ادامهدار است. از روزی که وارد کنگره شدم و به رهایی رسیدم در جشن درخت کاری هر ساله شرکت داشتهام و خدا را شکر در کنار دوستان بودیم و توانستیم درختی بکاریم. حالا چرا بحث درخت کاری وسط آمده است؟ و چه ربطی به من مهران دارد؟ و چه ربطی به کنگره دارد؟ و چه ربطی به درمان اعتیاد دارد؟ موضوعی که است شخصی وقتی درون اعتیاد است یا کمکم وارد اعتیاد میشود اول به خودش خسارت میزند بعد به خانوادهاش بعد به جامعه این یک جبران خسارتی دارد که ما در کنگره ۶۰ یاد میگیریم که وقتی که میآیم و درمان را شروع میکنیم اول خودمان را از درون مشکلات اعتیاد بتوانیم بیرون بکشیم زیرا درمانگر خود شخص است اینجا فقط انسانها به عنوان راهنما به او کمک میکنند تا از آن مشکلات بیرون بیاید ولی درمانگر خود شخص است یعنی اگر یک شخص خودش نخواهد و خواسته ضعیف باشد در اینجا به درمان نخواهد رسید و اصل قضیه خود شخص است و باید خواسته قوی داشته باشد و بخواهد به درمان اعتیاد برسد و انسانهایی هستند که خداوند در مسیر او قرار داده است که به او کمک کنند همانطوری که به من کمک شد به او کمک شود تا آن غول بزرگ اعتیاد را بتواند شکست بدهد و از آن تاریکی که ته هستند بیرون بیایند. وقتی که خودش را نجات داد متوجه شد و حسش باز شد میآید یک سر و سامانی به زندگی و خانوادهاش میدهد. این کار درخت کاری که ما هر ساله انجام میدهیم امسال به خاطر شرایط آب و هوایی و سرمایی که بود ما درختکاری نداریم یعنی برنامههایی چیدهایم با اداره با منابع طبیعی صحبت داشتهایم ولی بعد از تعطیلات عید انشاالله برگزار میشود این که من مهران بدانم به جامعهام خسارت زدهام به طبیعت خسارت زدهام یادم میآید روز سیزده میشود یک حس ناراحتی دارم و یک حس خوشحالی شخصا دارم حس خوشحالی واسه این است که انسان بدون اینکه مرزی بینشون باشه شما بدون اینکه دیواری بینتون باشه همه یک جا جمع هستند و شادی میکنند و چقدر خوب همه روی زمین زیراندازی دارن فخر فروشی زیاد نیست حس منفی از اینکه غروب که شود و این طبیعتی که از آن استفاده کردند و به بهترین شکل طبیعت باشد در اختیار انسانها گذاشته آسیب میزنند حالا از درختان بگیر از ببخشید کثیف کاری که تو طبیعت انجام میدهند و ریخت و پاش این حس خوبی ندارد و ما به کنگره میآیم که درست زندگی کردن را آموزش بدهیم و آموزش نمیگیریم که فقط اعتیاد را کنار بذاریم. یک شخصی فکر کند اینجا میآید که فقط آموزش بگیرد و اعتیاد خود را درست کند که فقط اعتیادم را درست کنم آن هنوز خیلی کار دارد ما میآیم آموزش میگیریم که درست زندگی کنیم کنگره ۶۰ به ما آموزش میدهد که ما درست زندگی کنیم کنگره ۶۰ مثل یک مهد است که دارد به شما آموزش میدهد که در بیرون بتوانیم اجرایی کنید یعنی شخصی وارد کنگره ۶۰ شده است و در اینجا خدمت است و خصوصیات منش واسه بیرون باشد اینجا یک فضایی است که هفته سه روز در کنار هم سه تا چهار ساعت هستیم و این موضوع درخت کاری را در کنار همدیگر بتوانیم انجام بدیم. افرادی هم که به رهایی نرسیدن به قول آقای مهندس میتوانند در فضایی یا جایی خودتون درختی بکارید ما هر سال یک اردوی درختکاری داریم امسال فکر کنم ثبت نام انجام شد انشالله بعد از تعطیلات عید بتوانیم درختکاری را ببریم به سمت بیابان زدایی به سمتی که حالا یکسری توی خونه دارن انجام میدن بادام کوهی بتوانیم بکاریم خود را با آب و هوا وقف میدهد و کم آبتر است یا نهالی میکاریم این هفته بهش آب میدهیم خیلی خوب است یکسری عکس میگیریم بعدش میبینیم هفته دیگه هیچ کس نیست که به این آب بدهد، دو هفته دیگه هیچ کس نیست و باز خشک میشود پس این باز دوباره کاری یعنی در اصل کار قوی شکل نگرفته است ما یادمان باشد یک نگاهی که به حالا باستان میندازم تو بحث باستان نگاه میکردم و گفتم وقتی که دوران دو هزار خورده سال پیش آدمها بچه به دنیا میآمد درخت میکاشتند و حتی کسی فوت میکرد باز واسش درخت میکاشتند و رفتهرفته بلعکس شد و توی موضوعاتی که ما داریم شخص فوت میکند خونریزی میکنند فرض یک جایی مسافرت میرود خون میریزند ماشین میخرند خون میریزد جلوی این کار بسیار از نظر البته نظری است به قول استاد امین که میفرمایند: وقتی که شما در هر کجا درخت زیاد است حتی آنجا ابری که از آن میخواد عبور کند بارش اونجا بیشتر و نهایت درختی که باید بکاریم برا اکسیژن و موضوعاتی که خودتون در نظر دارید امروزه انسانهایی هستند توی حالا کشورها هستند که چقدر دارند درخت میکارند که فقط به خاطر منافع جیب شون است به سودی برسند و فقط به کره زمین خسارت وارد میکنند حالا چیزی که در ذهن است هزار و هفت هکتار زمین توی اصفهان بیابان زدایی دارد می شود هزار و هفتصد هکتار و تو تهران همین جور ما یک شعبه به نسبت داریم تک شعبه هستیم و کوچیکتر هستیم و به اندازه خودمون هر ساله این کار انجام میدهیم ولی چه خوب هست که بتوانیم اگر درخت میکاریم درست است فضای کمی وجود دارد ولی وقتی بیفته تو بحث بیابان زدایی فکر کنم تو فضایی که تو چهار ساعت هستیم بتوانیم یک هکتار دو هکتار زمین بکاریم این کار خیلی قشنگ است انشاالله بتوانیم در کنار هم به طبیعتی که به ما خدمت میکند کار مفیدی انجام بدهیم و خسارتهایی که زدهایم بتوانیم باز جبران کنیم و همه مسئولیم من مهران مسئولم شما مسئول هستید هر کس فکر میکند مسئول نیست در خواب است خوب است ما بتوانیم توی فضای درخت بیاریم همیشه ما گفتهایم یک درخت دو این است تا ساعت دوازده ظهر هست فرصت کمی نیست ولی وقتی بیفته تو یک بحث بیاموز فکر کنم انشاالله بتوانیم فرض چون چهار ساعت دیگر هستیم بتوانیم این زمین فکر کنیم این کار، کار خیلی قشنگی هست و انشاالله که بتوانیم طبیعتی که آنقدر به ما خدمت میکند ما هم میتوانیم کار مفیدی انجام بدهیم و بتوانیم خسارتهایی که زدهایم بتوانیم باز مسئولان خسارت شود و همه ما مسئول دقیق مسئولم شما مسئولین و هر کسی به فکر معصوم بسوز در همه موضوع هم داریم که بحث مهم است جلسه ای که مشارکت تمام شد انشاالله بتوانیم خدمت یک گل زنی داشته باشیم انشاالله مبارک که بتوانیم انشاالله هست که کنار هم هستیم و تو روز اولش هست با حس خوب و با کمک همه عزیزان در کنار هم داشته باشیم از اینکه به صحبتهای من توجه نمودید از همه سپاس گذارم.
نویسنده: مسافر محسن از لژیون یکم
عکاس: مرزبان خبری مسافر حمید
- تعداد بازدید از این مطلب :
261