English Version
This Site Is Available In English

ماه رمضان ماه الهام گرفتن است

ماه رمضان ماه الهام گرفتن است

یازدهمین جلسه از دوره اول سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران آقا، نمایندگی شهرری ، با استادی مسافر امیر ، نگهبانی همسفر مهراب و دبیری همسفر علی ، با دستور جلسه «الهام از رمضان» پنج‌شنبه 9اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۱۴ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام امیر هستم یک مسافر.
از آقا مهراب و دبیر و همچنین از ایجنت محترم همسفران علی آقا تشکر می‌کنم که این فرصت را در اختیار من گذاشتند تا در این جایگاه خدمتی قرار بگیرم و از شما آموزش بگیرم.
قبل از هر چیز می‌خواهم ورود به ماه مبارک رمضان را تبریک بگویم به  تک‌تک عزیزان همان‌طور که می‌دانید ماه مبارک رمضان در کنگره از اهمیت بالایی برخوردار است. چون الهام در این ماه شکل‌گرفته و آن متد dsT است.
یک اتفاق عجیبی در درمان اعتیاد رقم زد چون تا قبل از این اعتیاد مبحثی بود که درمان نداشت و کسی که مصرف‌کننده است تا آخر عمر باید مصرف‌کننده باشد،  یک بیماری مزمن می‌باشد و الی آخر.
اما با این متد یک دنیای جدیدی به سمت درمان مصرف مواد شروع شد و در ادامه آن سیر تکاملی خودش را طی می‌کند و امروز حضور من و شما توی این جلسه نمایندگی نشان‌دهنده رو به رشد بودن سیستم کنگره می‌باشد که ابتدای آن با الهام از رمضان و متد دی اس تی شکل گرفت تا آنجایی که در جریان هستید.
سال ۷۵ مهندس این روش را ابداع کرد و در ادامه در سال ۷۸ تولد کنگره شکل گرفت و با سختی‌های فراوان تا اینجا آمده است و به‌جز مصرف مواد یعنی درمان مصرف مواد پا را فراتر گذاشته است و مشغول درمان انواع بیماری‌هایی که تا الآن کل دنیا از درمان آن عاجزند.
این‌ها را گفتم که باید قدر خودمان را بدانیم چون در مکانی نشسته‌ایم که چه اتفاقات بزرگی داخل این سیستم شکل می‌گیرد. کل جهان  حیرت‌زده‌اند.
از این اتفاق مهم؛ یک مورد را بگویم: همین سیستم آمد و با ذهن، روان و قصه جهان‌بینی یک مثلث درمانی را شکل داد.
اشخاصی که مصرف‌کننده نیستند حداقل می‌شود گفت در خصوص ذهن و روان مشکل دارند، چرا مشکل دارند؟ چون عمدتاً انسان‌ها درگیر دانسته‌های خود هستند و سری هم نمی‌دانند که اصلاً امر آن جدا است باید تلاش کنند تا بدانند ولی عمده انسان‌ها درگیر دانسته‌ها خود هستند، می‌دانند دروغ بد است ولی می‌گویند. می‌دانند قضاوت کردن و قیاس کردن بد است ولی انجام می‌دهند.
من می‌دانم مصرف مواد عاقبتش چیست، ولی مصرف می‌کشم. من می‌دانم سیگار و قلیان برای سلامتی مضر است ولی انجام می‌دهم.
همه این‌ها را می‌دانم ولی چرا انجام می‌دهم چون جهان‌بینی من خیلی ضعیف است. فقط می‌دانم ولی نمی‌توانم به دانسته‌هایم عمل کنم.
جزوه جهان‌بینی ابتدایش معرفی می‌کند و می‌گوید جزوه جهان‌بینی ۱ و ۲ داخل پرانتز کاربردی تا وقتی‌که نتوانم جهان‌بینی را کاربردی تا زمانی که نتوانم آن را کاربردی کنم، نمی‌توانم کاری انجام بدهم. نه‌تنها که دانسته‌هایم به دردم نمی‌خورد بلکه جلوگیری از دریافت آگاهی می‌کند، بعد می‌آید سراغ الهام دریافت کردن. من باید یک‌چیزی را دریافت کنم اما چه چیزی را نمی‌دانم! گاهی می‌دانم چه چیزی را باید دریافت کنم اما دستم پر است، باید آن چیزی را که در دستم است، رها کنم تا یک‌چیزهای جدید را دریافت کنم.
در ماه مبارک رمضان این داستان شکل می‌گیرد و بحث تزکیه و پالایش می‌شود. تزکیه و پالایش زمانی شکل می‌گیرد که من می‌دانم، در مورد یک موضوعی فکر می‌کنم و این تفکرم مبدأ و مسیر حرکت و مقصد دارد. یک سال تفکر  برابری می‌کند با ۷۰ سال عبادت.
تا زمانی که آن تفکر نباشد من امیر با دانسته‌هایم آمده‌ام و با دانسته‌هایم می‌روم و هیچ اتفاقی را رقم نمی‌زنم تا زمانی که پروسه تزکیه و پالایش شروع بشود.
اینجا مثلث درمان یادمان باشد: جسم، روان، جهان‌بینی ما فکر می‌کنیم که وقتی بحث درمان اعتیاد می‌شود بینشان مثلث‌های دیگر هم هست. مثلث درمان شامل همسفران هم می‌شود چون گاهی ما روانمان مشکل دارد. این را گفتم چون فقط برای مصرف‌کنندگان نیست، چون بعضی از همسفران هم در خصوص روان مشکل دارند.
وقتی‌که بفهمی دانسته‌هایت به کارت نیامده، آن‌ها را کنار بگذار و تنها راه آن این است که جهان‌بینی را آموزش بگیری و در مرحله بعد به این آموزشی که دریافت کردی عمل کنی، علمی که به آن عمل نشود ۲ زار نمی‌ارزد.
مهندس این الهام را دریافت کرد؛ از مواد دور و متد دی اس دی به او الهام شد، ابداع شد و در ادامه مسئله روان و مسئله جهان‌بینی شکل گرفت تا من و شما در کمال آسایش و آرامش در کنار هم بنشینیم و یاد بگیریم که همه ما مسافر هستیم، همه ما یک رسالت داریم.
۸ میلیارد انسان در کره خاکی وجود دارد، قابل تفکر است که هیچ‌کدام از ۸ میلیارد انسان روی کره خاکی اثرانگشت آن‌ها باهم یکی نیست. این برای من امیر یک پیام دارد که من آمدم در اینجا کار انجام بدهم، اگر به این باور برسم و آموزش را یاد بگیرم و حس کنم و برای کاربردی کردن آن عمل کنم، روان من آرام‌آرام به درمان می‌رسد. زمانی که روان به درمان برسد، جسم یک تعادل نسبی و عطش یادگیری پیداکرده و جهان‌بینی در من روزبه‌روز بیشتر می‌شود.
ممنونم که به صحبت‌هایم گوش دادید.

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .