دوازدهمین جلسه از دوره پانزدهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی اردستان با استادی مسافر سجاد و نگهبانی همسفر مصطفی و دبیری مسافر مجتبی با دستور جلسه "الهام از رمضان" پنجشنبه ۹ اسفند ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا شاکر و سپاسگزار خداوند هستم که فرصت خدمت در گنکره برای من فراهم شده و از راهنمای خوبم مسافر حسین تشکر میکنم.
دستور جلسه این هفته الهام از ماه مبارک رمضان است. همان طور که همه میدانیم این ماه سرشار از برکات معنوی بوده و این ماه صرفا به جهت پرهیز از خوردن و آشامیدن نیست بلکه جنبه درمانی هم دارد و مهمترین تاثیر آن ایجاد تحول در صور پنهان انسان است و اثر مثبتی بر روی افکار، گفتار و رفتار انسان میگذارد و ما با انجام اعمال درست در صراط مستقیم قرار میگیریم و تمام آموزشهای موجود در کنگره مبتنی بر قرآن کریم میباشد.
حالا ربط این دستور جلسه با کنگره ۶۰ و درمان اعتیاد چیست؟
همان طوری که همه دوستان مطلع هستند آقای مهندس نه به قصد کنار گذاشتن مواد مصرفی خودشان، بلکه به این دلیل که کمی به اوضاع مصرف خودشان نظم بدهند و بتوانند روزه هم بگیرند تصمیم میگیرند که در ساعت معین و به میزان مشخص مواد خودشان را مصرف کنند که به اندازه پنج گرم در روز و در هر وعده یک گرم به صورت خوراکی مصرف نمایند و برای اینکه در انجام این کار دچار اشتباه نشوند تصمیم به رسم جدول و ثبت وقایع میگیرند. پس از مدتی که این برنامه را همراه روزه داری انجام میدهند متوجه میشوند که چقدر حال خوبی دارند. مدتی بعد تصمیم میگیرند که به صورت آزمایشی یک وعده مصرف خود را حذف نمایند و زمانی که این کاهش را انجام میدهند متوجه میشوند که اتفاق خاصی رخ نداد و حال بهتری دارند و از اینجا به بعد الهامات تازهای در جهت صراط مستقیم به ایشان میشود و ایشان هم آنها را ثبت میکنند که ما آن را به نام کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر میشناسیم و روش کاهش مصرف و رسیدن به درمان کامل در این کتاب توضیح داده شده است که شامل یک پروتکل بسیار نوین و دقیق میباشد و ما این روش را با نام متد DST میشناسیم و در اثر همین الهامات و اقدامات بود که وقتی ایشان به رهایی از بند مصرف مواد مخدر رسیدند به این نکته فکر کردند که با انتشار و قرار دادن تجربه خویش در اختیار دیگران میتوانند خدمت بزرگی را برای جامعه انجام بدهند و از درد و رنج انسانها به صورت صحیح و علمی بکاهند تا اینجای صحبتم در مورد محبت سخاوت عشق و علاقه آقای مهندس نسبت به به من سجاد بوده است ولی حالا وظیفه من به عنوان یک کنگرهای این است که من نسبت به این موهبتهائی که اول از سوی خداوند و بعد از طرف آقای مهندس و خدمتگزاران شعبه به من میشود کافر نباشم. کافر به معنی ندیدن یا کتمان کردن یا پنهان کردن است و من اگر قدردان این محبتها نباشم باعث بسته شدن این مسیر خواهم بود. باید سپاسگزار این نعمتها باشم و باید بدانم که تمام خدماتی را که به من ارائه میشود به صورت یک عشق بلاعوض میباشد و هیچ انتظاری به جز رسیدن به حال خوش از من ندارند. این صحبت برای کسانی است که در این شعبه به عنوان یک خدمتگزار حضور دارند و از راههای دور برای خدمت به اینجا میآیند. من اگر قدر این سخاوت و محبت آنها را ندانم قطعا به حال خوش و رهایی نمیرسم.
تایپ: مسافر مجتبی لژیون دوم
ویراستاری: مسافر ابوذر لژیون پنجم
عکاس: مسافر محمدرضا لژیون پنجم
تنظیم و ارسال: مسافر مجتبی لژیون پنجم
- تعداد بازدید از این مطلب :
127