جلسه نهم از دوره بیست و یکم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی زاگرس، با استادی دیدهبان محترم مسافر علیرضا، نگهبانی مسافرعلیرضا و دبیری مسافرعلیمحمد، با دستور جلسه: « الهام از رمضان » روز پنجشنبه 9 اسفندماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم که امروز در خدمت شما عزیزان هستم در نمایندگی زاگرس، امسال هم تمام شد و آخرین ماه و هفتهها را داریم پشت سر میگذاریم، برایتان آرزوی موفقیت میکنم در سال جدید و بسیار سال خوبی هست سال آینده اگر بتوانیم با تفکر قدمهای مستحکم برداریم. امسال با ماه مبارک رمضان میرویم به سال جدید و دستور جلسه هم میگوید الهام از ماه رمضان؛ در جهانبینی یک بحثی داریم به نام القا الهام و احیا، القا برای انسان نیست برای حیوانات و درختان است اما الهام متفاوت است، الهام یک گیرنده هوشمند میخواهد که قدرت تجزیهوتحلیل دارد. الهام وجود دارد و باید گیرنده آن وجود داشته باشد تا بتواند الهامات را درک بکند و بتواند از آن بهره ببرد. اینکه میگوید الهام از رمضان یعنی اینکه چه بهرهای بردیم در پس تفکری که نسبت به رمضان کردهایم؟ آغاز سفر آقای مهندس تداخل کرد با ماه مبارک رمضان، رمضان یعنی نظم و نظام، یک باطنی دارد و یک ظاهر، هم ظاهرش نظم و نظام دارد و هم باطنش، فقط بایستی فهم در ما به وجود بیاید تا آن را درک کنیم. یک حقیقتی و حقانیت در قوانین وجود دارد و انسانها اگر بتوانند از قوانین و فرمانها حقانیت مطالب را در بیاورند خیلی راحت میتوانند زندگی کنند ولی باید فهم داشته باشند.

فهم من از ماه مبارک رمضان چیست؟ ما در کنگره به همدیگر میگویم مبارک باشد که ما توانستیم یک کاری در این ماه مبارک انجام دهیم و با نظم و انضباط یک تغییراتی در خودمان به وجود بیاوریم و من فکر میکنم این مهمترین چیزی است که در کنگره برای منِ مسافر اتفاق میافتد. از برکات ماه رمضان این اتفاق افتاده است در کنگره که بهواسطهی روش درمان DST یک شرایطی را آقای مهندس به وجود آورده است در کنگره با کسب جایگاههای علمی که امروز به وجود آمده است که در زیر سایهی ماه مبارک رمضان بوده است؛ میخواهم بگویم که ماه مبارک رمضان چه اهمیتی دارد. قضیهی اتوفاژی را آقای مهندس در موردش صحبت میکنند که چه اتفاقی برای بدن میافتد، امیدوارم که همه بهره ببریم از این ماه. ما با یک پای شکسته نمیتوانیم به مقصد برسیم اگر قرار است سفری را که آغاز کردهایم را به پایان برسانیم، نیاز به فهم کلیهی مطالب در کنگره داریم و این را آموزگار و روزگار به ما میآموزد. آقای مهندس میفرماید انسان مانند یک درخت است باید میوه بدهد، باید تولید داشته باشد و باید دیگران از او بهره ببرند.

یک سفر اولی در میانهی سفر اول و یک سفر دومی این صفت و این خاصیت را باید همراه خودش داشته باشد که آنهم خدمت کردن در کنگره است و راهنمایان، نگهبان، دبیر و کسانی که در جایگاههای دیگر، این را دارند انجام میدهند. سفر اول بسیار مهم است اما بهتنهایی ما را به مقصد نمیرساند و آن چیزی که آن را کامل میکند فهم سفر دوم است. فهم سفر دوم فقط با خدمت صادقانه معنی پیدا میکند. کسی میتواند بگوید در خدمت من صدق وجود دارد که هم از تجربیات خودش در اختیار دیگران بگذارد و هم آموزش بگیرد که از مال خودش در اختیار دیگران بگذارد. یک سفر اولی بهمحض اینکه گل رهایی را میگیرد وظایفش دوچندان میشود، انسانها زمانی خاصیت پیدا میکنند که به یکدیگر کمک میکنند. همه این چیزهایی که من میگویم فقط برای کنگره نیست، برای بیرون از کنگره است؛ ما در اینجا یاد میگیرم که در بیرون، درست حرف بزنیم، الفاظ زشت بکار نبریم، به همدیگر احترام بگذاریم، به همدیگر کمک بکنیم و... یک سفر اولی و یک سفر دومی وقتی دارد حرکت میکند تمام آن چیزی را که در اینجا یاد میگیرد را باید بتواند بیرون اجرا بکند.
آن چیزی که تمام این وادیها را به هم متصل میکند وادی چهاردهم است؛ آنچه هست محبت است و غیر از آن هرچه هست ظروف تهی است» جسمی که بخشش ندارد، جسمی که گذشت ندارد، جسمی که محبت و عشق در درونش نیست مانند ظرف خالی است. باید سعی کنیم در زندگیمان ضلع تجربهمان را مستحکم بکنیم. وقتی انسانها میدانند که بزرگترین صفتی که میتوانند همراه خودش خود داشته باشند گذشت و بخشش است و انجامش میدهند، قضیه برایشان متفاوت خواهد شد.

تایپ گزارش: مسافر مظاهر لژیون 7
عکس: مسافر حسن مرزبان خبری
بارگزاری: مسافر محمد لژیون 8
مسافران کنگره 60 نمایندگی زاگرس
- تعداد بازدید از این مطلب :
445