English Version
This Site Is Available In English

رمضان نگاه را به من می‌آموزد

رمضان نگاه را به من می‌آموزد

پنجمین جلسه از دوره بیست و هشتم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی عطار نیشابوری ویژه مسافران در روزهای سه‌شنبه با استادی: مسافر حسین و نگهبانی: مسافر امیر و دبیری: مسافر حسن با دستور جلسه «الهام از رمضان» در تاریخ ۷ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.


خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم مسافر، شاکر و سپاسگزار خداوند هستم که یک‌بار دیگر این جایگاه را تجربه می‌کنم و در خدمت شما عزیزان باشم و آموزش بگیرم. من در هر فرصتی از خدمتگزاران کنگره ۶۰ تشکر می‌کنم و اگر خدمتگزاران قبل از ما می‌بودند قطعاً درمان ما به سرانجام نمی‌رسید و اگر سفر اولی به‌درستی سفر نکند خدمتگزاری شکل نخواهد گرفت که ما همانند زنجیر به هم متصل هستیم و زنجیره ارتباط ما محبت است؛ و باید سپاسگزار دوستان قبل و بعد خود باشیم. دستور جلسه امروز الهام از رمضان است. دستور جلسه که دو اژه الهی در آن است. اگر ساده به کلمه الهام نگاه کنیم جایزه کائنات است؛ اما رمضان مسیری است که خداوند در نظر گرفته برای انسان تا به قدرت و سلامتی برسد و رمضان را در مسیر قرار داده که از مسیر زندگی خارج نشویم و مانند گارد ریل جاده عمل می‌کند.

در صحبت‌های روز چهارشنبه آقای مهندس این سؤال برای من پیش آمد. همه مسلمان‌ها نماز می‌خوانند و روزه هم می‌گیرند و معتاد هم داریم اما چرا به فکر هیچ‌کس نرسید و اگر رسید چرا عملی انجام نشد و چه چیزی باعث شد که لیاقت دریافت الهام را پیدا کند. حرف‌های آقای مهندس را اگر دوباره بازنشر کنم چه اتفاقی افتاد که یک نفر این‌قدر لیاقت پیدا کند که کائنات به او جایزه بدهد و روش دی اس تی را کشف کند. ما باید یک سری پیش‌نیازها را رعایت کنیم و اگر در مسیر مشخص حرکت کنید و بتوانید به تزکیه و پالایش برسید و مطهر باشید حتماً به نتیجه خواهید رسید.
چرا بعضی کارها به نتیجه و هدف موردنظر نمی‌رسد؟ چرا مثلاً همکار من با دو سال سابقه از من که ۵ سال سابقه‌دارم بیشتر رشد کرده است؟ آقای مهندس چگونه به الهامات قدرتمند دست پیدا کرد و توانست به خیلی عظیمی از انسان‌ها خدمت کند؟ باید در مسیر و هدف آن‌چنان متمرکز بشوید و حرکت کنید که متوجه دوست بغل‌دستی‌ خود نشوید، زمانی که متمرکز شوید علم و دانش هم پیشرفت خواهد کرد و مهم‌تر از آن فلز وجودی تغییر خواهد کرد و الهامات نسبت به تو بی‌توجه نخواهند شد.
کسی که وارد کنگره می‌شود و به‌درستی سفر می‌کند می‌خواهم مطهر بودن را بیان کنم که چگونه موردعنایت خداوند قرار می‌گیرد. در سفر اول با حضور مرتب در کنگره، نوشتن لیست چهل سی دی، سبد را حمایت می‌کند، حامی‌ها را شرکت می‌کند، اینجا جایزه کائنات به او داده خواهد شد و لیاقت رهایی به او داده خواهد شد، چون در سفر اول درست سفر کرد گریز نزد غیبت نکرد و از مسیر و هدفی که داشت خارج نشد.
کسی که مطهر عمل کند نباید در جلسه عمومی با گوشی خود صحبت کند باید هم‌صحبت‌های استاد و هم مشارکت‌های دوستان را گوش کند تا آموزش بگیرد و در راستای رشد خود حرکت کند. به علت اینکه فلز وجودی من تغییر نکرده و حس من تغییر نکرده نه‌تنها رشد نمی‌کنم بلکه به در بسته می‌خورم، نکته‌ای است که امروز باید یاد بگیرم، آقای مهندس در بین میلیاردها انسان با عملکرد زیبا و درست روش دی اس تی را کشف کرد و کتاب ۶۰ درجه زیر صفر، سندی مستحکم است.
آقای مهندس در زمان درمان اعتیاد در بعد انسان‌شناسی کار می‌کند و آن‌قدر آگاهی پیدا می‌کند و آن‌قدر فلز وجودی تغییر می‌کند که الهامات گسیل شدند. شما حتی اگر در خواب باشید الهامات به شما می‌رسد. چیزی که امروز من باید یاد بگیرم چرا من در زندگی پیشرفت نمی‌کنم چون فلز وجودی من تغییر نکرده است. سرکار می‌روم اما حواسم جای دیگر است و عملکرد من مطهر نیست.
میوه تلخ هسته شیرین دارد که رمضان صبر را به من می‌آموزد، رمضان توجه را به من می‌آموزد، رمضان نظم را به من می‌آموزد و رمضان نگاه را به من می‌آموزد، من تازه به این فهم رسیدم که نبینم، نشنوم، نگویم و فکر نکنم. چرا فکر من یکسره در زندگی مردم باشد؟ فرض کنید روبروی پنجره ایستاده‌اید و همه مسائل مردم را می‌بینید، اما خود را نمی‌بینید. یاد بگیریم که تجسس نکنیم تا خود را بشناسیم و خود را بسازیم و به خود برسیم که از خودشناسی به خداشناسی می‌رسیم و به این آگاهی می‌رسیم که در کنار انسان‌های دیگر همزیستی مسالمت‌آمیز داشته باشیم.
زمانی که روبروی آینه بایستید و خود را ببینید تازه خودشناسی را شروع کرده‌اید، هر کس مشکلات و مسائلی دارد تمام عزیزان زخمی هستند، پس انگشت به زخم همدیگر نزنیم. واقعیت این است که تغییر کنم و حقیقت من هستم که با رفتارها از خداوند و کائنات دور شده‌ام و موردحمایت کائنات قرار نمی‌گیرم و این باید عوض شود که من اشرف مخلوقات خداوند هستم، من لایق بهترین‌ها هستم و اولین موجودی که در بهشت سکنی داد من بودم، اما به‌واسطه رفتارم بیرون رانده شدم.
چطور زندگی کنم که به زندگی شیرین خود برگردم و همه در کنار من با امنیت زندگی کنند، با تزکیه و پالایش به انسان شدن نزدیک می‌شویم و الهامات روزبه‌روز به‌طرف ما گسیل خواهد شد. هر عملی، عکس‌العملی و هر کنشی، واکنشی دارد. اگر کار ضد ارزشی انجام بشود حتماً نتیجه آن را خواهید دید. مثال اگر ورزش نکنید سلامتی خود را کم‌کم از دست می‌دهید و بیمار می‌شوید. تا زمانی که پندار، گفتار و کردار من نیک نشود رشد نخواهم کرد و باز، فلز وجودی و قضیه خودشناسی است و با تزکیه و پالایش القائات و الهامات را دریافت می‌کنید.

تایپ و نگارش: مسافر احمد لژیون چهارم
عکاس: مسافر مجتبی لژیون دوازدهم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .