سلام دوستان زهره هستم همسفر محمود
مشارکت سی دی تبدیل
با پایان خلقت اگر خلقت دیگری آغاز شود بازهم ما نقش خواهیم داشت هر چیزی برای تبدیل مقرراتی دارد، برای تبدیلشدن به نیکو شدن قانونمندیهایی وجود دارد فوری از یک مرحلهبهمرحله دیگری انتقال صورت نمیگیرد بعضیها میخواهند بدون طی کردن مراحل تبدیل شوند امکانپذیر نیست، تبدیل ممکن است به جهت خوب باشد یا به جهت بد باشد ولی هرکدام برای خود مراحلی دارند چیزی که در تمام مراحل نقش کلی را بازی میکند این است که بین من و تو در جریان است اگر به درون خودمان سفر کنیم دریافت خواهیم کرد جهان بیرون را که در مقابل درون مثل یک ساچمه است ،اگر در یک نگاه کوچک همهچیز را در درون ببینیم ولی آن چیزی که در خودآگاه ما است بهاندازه یک تیله است و آن چیزی که در جهان ناخودآگاه است مثل یک جهان است و آنهایی که سفر درون میکنند به جهان ناخودآگاه میروند کاری که معلمان کنگره ۶۰ انجام میدهند آدرس دادن به انسانها تا خودشان را پیدا کنند مثل ۱۴ تا وادی و این خود انسان است که باید قصه کتاب زندگی خودش را بنویسد، باید پایههای صداقت و درستی محکم باشد مثل درست جنس دادن فروشنده به خریدار حتی اگر محبت نباشد باید قوانین رعایت شود در مراحل تکامل زن و مرد مفهومی ندارد لازمه تکامل احیای جسم و روان جهانبینی است اصل تکامل در وجود است ما هرگز نیست نیستیم ،هیچوقت نیست که ما وجود نداشته باشیم یا در این جهانیم یا در جهان پس از مرگ.
سلام دوستان عاطفه هستم همسفر عزیز اله
انسان موجودی است که اگر همهچیز یادش میماند اذیت میشد.یک حسن انسان فراموشی است مثل از دست دادن عزیزان که بهمرورزمان کمرنگ میشود.بزرگان میگویند انسان همهچیز را میداند ولی دروسی که داده میشود برای یادآوری است و مهندس میگوید آدرس درونی شمارا به خودتان میدهم، پس راهنما میتواند به یاد آورد ولی نمیتواند انسان را عوض کند.اگر در معدنی طلا باشد میتوان از آن طلا استخراج کرد.
روح چیزی است که در وجود ما وجود دارد و در ما دمیده شده و همیشه با ما هست . خداوند همیشه و در همهجا حضور دارد.
از روز الست که جسم وارد مرحله میشود و جهان آغاز شد و تا قیامت ادامه دارد و همیشه در چرخش هستیم و همیشه تبدیلها انجام میشود.در هر چیزی برای تبدیل مقرارتی وجود دارد و از یک مرحلهبهمرحلهی دیگر انتقال مییابد .هر بیماری برای خوب شدن مراحلی دارد و عاشق شدن هم مراحلی .بعضیها میخواهند بدون طی کردن مراحل انجام شود ولی امکان ندارد باید از بعضی موضوعها گذشت.تبدیل هم به سمت منفیها و هم سمت مثبتها انجامپذیر است.
محبت است که نقش کلی را بازی میکند و در جریان است.این محبت تنها برای انسان نیست و در حیوانات و گیاهان هم وجود دارد.
آیا ارتباطات در کنگره بهغیراز محبت است؟اگر دوستی و محبت نبود چگونه میتوانستیم رویهم اثر بگذاریم.پس دلتنگیهای ماهم به خاطر محبت است .همهی ما میبینیم ولی دیدنهایمان یکی نیست و هرکدام برداشتی داریم .اگر دو نفر حرف هم را نمیفهمند و هرکدام چیزی میگویند باید زبان آنها مشترک شود یعنی محبت جایگزین شود .این ارتباطات است که ما را از تنهایی درمیآورد ولی باید فرمان صادر شود و اینجاست که مهر خداوند لازم است.انسان هر چه فکر میکند بیشتر میداند میفهمد که هیچ نمیداند اگر به درون سفر کنیم میفهمیم که جهان بیرون در مقابل جهان درون مثل ساچمه است .
در مراحل تکامل زن و مرد مفهومی ندارد .لازمهی تکامل احیای جسم ،روان وجهان بینی است واصل تکامل در وجود ماست و ما هیچوقت هیچ نمیشویم ،یا در این جهان هستیم یا در جهان پس از مرگ .کسی که خودکشی میکند از شکلی به شکل دیگر درمیآید.
سلام دوستان فاطمه هستم همسفر علیاصغر
موضوع برای به یادآوری است که در قرآن هم این یادآوری آمده که خداوند به رسول خود میگوید تو به یادشان بیاور که تو به یادآورند ای بر آنان سيطره نداری، این مطلب را میتوان در همهجا استفاده کرد آقای مهندس میگفت من هم به شما گفتم که من فقط به یاد شما میآورم به این صورت که آدرس درونی شمارا به خودتان میدهم که شما آدرس خودتان را فراموش یا گمکردهاید راهنما هم به همین صورت باید عمل کند باید به یادشان بياورد نمیتواند عوض کند هیچکس نمیتواند بگوید من عوضت میکنم، من درستت میکنم چون ما چنین قدرتی نداریم ما به یادشان میآوریم اگر خواست عمل میکند اگر نخواست عمل نمیکند از این خلقت تا خلق دیگر همهچیز در گردش و چرخش هست، دائماً تبدیلها اتفاق میافتد هر تبدیلی برای خودش مراحلی دارد که ما تابع آن هستیم و یا میشویم اگر بخواهیم تبدیل انجام بشود باید تابع آن باشيم هر بیماری برای خوب شدن مراحلی دارد که باید مراحل طی شود بدون طی نکردن مراحل این تبدیل امکانپذیر نیست چیزی که در تمام تبدیلات نهتنها برای ما بلکه برای حیوانات و گیاهان هم ارزشمند است و نقش کلی را بازی میکند محبت است اين محبت بین همهی امواج هستی وجود دارد که منبع و مصدرش امواج الهی است از محبت که بگذریم باید پایه صداقت و درستی محکم باشد.
سلام دوستان فاطمه هستم همسفر عبدالعلی
برای تبدیلشدن به نیکو شدن قانونمندیهایی وجود دارد فوری از یک مرحلهبهمرحله دیگر انتقال صورت نمیگیرد، هر کس آمد دلیل این نیست که خوب میشود دست ما نیست چون هر تبدیلی برای خود مراحلی دارد که ما تابع آن هستیم یا میشویم.هر بیماری برای خوب شدن مراحلی دارد، برای عاشق شدن مراحلی، بعضیها میخواهند بدون طی کردن مراحل تبدیل شوند امکانپذیر نیست برای تبدیلشدن باید از آن موضوع گذشت تبدیل ممکن است به جهت خوب باشد یا به سمت بد باشد ولی هرکدام برای خود مراحلی دارند مثلاً محبت که هم بین انسانها و هم بین حیوانات است مثلاً محبتی که دو تا گوزن به هم دارند یا سگ به تولهاش یا بعضی انسانها با بعضی حیوانات، بین تمام ذرات هستی این محبت وجود دارد مصدرش امواج الهی است که اگر نبود مطلبی نداشتیم که به هم بگوییم جهان مطالبی دارد که قابل توصیف نیست، جالب که انسان هرچه بیشتر میداند میفهمد که نمیداند اگر به درون سفر کنیم درخواهیم یافت جهان بیرون در مقابل درون مثل یک ساچمه است در یک نگاه کوچک همهچیز را در درون ببینیم ولی آن چیزی است که در خودآگاه من است اندازه یک تیله بعد از محبت پیوند انسانها و هستی باید محکم باشد، رابطه باید محکم و درست باشد، باید پایههای صداقت و درستی محکم باشد مثل جواب دادن کارمند به اربابرجوع در مراحل تکامل زن و مرد مفهومی ندارد لازمه تکامل، احیای جسم، روان و جهانبینی است اصل تکامل در وجود است ما هرگز نیستیم هیچوقت نیست که ما وجود نداشته باشیم.
سلام دوستان زهرا هستم همسفر رضا
سی دی تبدیل
انسان موجودی است که همهچیز اگر یادش بماند انسان را از پا درمیآورد مثلاینکه اگر فردی عزیزش را از دست بدهد یواشیواش او را از یاد میبرد یا برایش کمرنگتر میشود یا درسی که ما میخوانیم برای یادآوری است که به یادمان بیاورند فراموش نکنیم و همینطور خداوند هم به پیامبرانش میگوید به یاد بیاور نمیتوانی انسانها را عوض کنی. خوب راهنما هم به یاد ما میآورد من رهجو میتوانم عوض شوم یا نه ،ما پس باید خوب یاد بگیریم مثال یک انسان مصرفکننده هست که میخواهد تبدیل بشود خوب شود یکدفعه که نمیتواند خوب شود باید مراحلی را طی کند، یک قانون بندی دارد که این تبدیل ایجاد میشود.
سلام دوستان راضیه هستم همسفر احمد
همه حال از آغاز خلقت تا خلق دیگری در گردش و چرخش هستیم. چیزی که هست تبدیل است که انجام میگیرد. مثلاً دانه تبدیل به شکوفه میشود و تبدیل به گیاه میشود هر تبدیلی مراحل و قوانینی دارد یعنی یک نفر که افسرده است حال خراب دارد یک مراحلی دارد که تبدیل شود به یک آدم سالم یک سری مراحل و قوانینی که باید اجرا شود تا تبدیل صورت گیرد. باید تابع آن قوانین باشیم. تبدیل هم در جهت مثبت هست هم منفی.
چیزی که بین همه نقش دارد محبت است بین همه ذرات هستی این محبت وجود دارد مثلاً یک گل که در خانه که آرامش در آن است رشد بیشتری دارد ولی گلی که در خانهای که آرامش در آن نیست پژمرده است اگر آن دوستی و حس در درون سینه ما نبود چگونه میتوانستیم رویهم اثر بگذاریم، وقتی دلمان برای همدیگر تنگ میشود همین محبت است.
همه ما داریم یک صحنه را نگاه میکنیم ولی برداشتهای متفاوتی از آن صحنه داریم یکی حالش خراب است همه داریم نگاه میکنیم ولی دیدمان یکی نیست، قبلاً میگفتند یک مصرفکننده را باید دارش زد باید شلاقش بزنیم پس دیدنها یکی نیست چون حقیقت را پیدا نکردیم یک پدر و پسر اصلاً حرف همدیگر را نمیفهمند هرکدام یک برداشتی دارند برای همین آسایش نیست. بارها شده که درون خانواده هستی خواهر و برادر داری ولی تنهایی درون برج آسمانخراش هستی ولی کارتون خوابی چیزی که ما را از تنهایی درمیآورد این ارتباطات ما است.از محبت که بگذریم پیوند انسانها و هستی باید محکم باشد.
در بعد تکامل لازمه ساختن درست شدن جسم، روان و جهانبینی است.هیچوقت نیست که ما وجود نداشته باشیم زیرا در همه عالم هستی هستیم اگرچه از چشم شما ما نیست باشیم و با شما همواره حاضریم.
ارسال مطالب : همسفر ساناز
همسفران نمایندگی معدن فیروزه نیشابور
- تعداد بازدید از این مطلب :
85