تکامل در جهت مثبت، زمانی انجام میشود که پایهی آن، حتماً محبت باشد؛ یعنی امکان ندارد کسی در مرحلهی انسانی، به آن تکامل بالا برسد و فاقد محبت باشد. اصلاً ممکن نیست که انسانی به درجهی معرفت و کمالات بسیار بالایی برسد؛ ولی محبت در وجودش، نداشته باشد.
زمانی که پایهی محبت وجود داشت، ذرهذره تکامل حاصل میشود. رفتار، کردار و نگاهها همه عوض میشود. همه چیز تغییر میکند؛ ولی موقعی که محبت نباشد و به جای آن کینه، نفرت و خودخواهی باشد؛ مجدداً همه چیز به جهت منفی میرود. روح انسان پیشرفت نکرده؛ بلکه به طرف منفی حرکت میکند.
کنگره۶۰ بر مبنای همزاد پنداری است. جناب مهندس میفرماید: محبت به لمس و سخن نیست. محبت درسی است که حتی آغاز و انتهای مشخص و همچنین پایانی ندارد. ما از روز اَلَست بودهایم و تا پایان این دوره هم، هستیم.
تعیین کنندهی ما، افکار و اندیشهی ما است. محبت چیست؟ پایهی محبت؛ معرفت، دانایی و تجربه است. جناب مهندس میفرماید: دانایی به آموزش صحیح، تفکر و تجربه است. تفکر غلط، نه تنها ما را متوقف نمیکند؛ بلکه ما را به یک مسئلهی منفی میبرد.
همه چیز در هستی برای تعریف شدن، سه قسمت میخواهد. ما آموزش صحیح، آموزش غلط و آموزش خنثی نیز داریم؛ البته آموزش ندیدن، خیلی بهتر از آموزش غلط دیدن است.
تفکر نیز سه قسمت دارد که شامل: تفکرصحیح، تفکرغلط و تفکرخنثی میباشد. در مورد تجربه هم این سه مورد، وجود دارد.
یک سری آزمایشهای سلولی بیولوژیک و نوروبیولوژیک، در مورد اعتیاد و بیماریهای دیگر، بر روی موشها به وسیلهی تریاک، آمفتامین، فنتالین و هروئین انجام دادهایم، که نتایج بسیار خوبی داده است. اطلاعات اولیه، از مصرف کنندگان مواد مخدر گرفته شده است. موشها را به روشهای مختلفی مثل: سقوط آزاد، B۲ و DST آزمایش کردهایم. در سقوط آزاد، علائم عجیبی مشاهده میشد که در روش DST، این موارد دیده نشد.
وقتی دانایی به مرحلهی خوبی رسید؛ پندار، سپس گفتار و در مرحلهی بعد، کردار صحیح میشود. دیگر با افکار، زبان و رفتار، به کسی آسیب نمیزنیم و به آرامش و شادی درون میرسیم. همه چیز از ذهن و تفکر ما شروع میشود.
مثلث عشق، که از اضلاع جاذبه، حس و سایه تشکیل شده است. چیزی که ما عاشق آن میشویم، سایه است. سایه، جاذبهای دارد مانند: بو و رنگ گل و یا صفت. انسانی که ما عاشق آن میشویم، به وسیلهی حس، آن جاذبه را دریافت میکنیم.
فرق محبت با عشق در چه چیزی است؟ در محبت عامه؛ سایهها، جاذبهها و حسها را داریم؛ ولی عشق خاصه شامل: سایه، جاذبه و حس میباشد.
برای ما روشن بوده و هست که محبت و علاقهی انسانها به یکدیگر، به بیان نیست؛ بلکه بیشتر به انجام عمل است. باید در عمل و کردار محبت مشخص باشد.
برای حل هر مشکلی، باید بگردیم و روزنههای نور را پیدا کنیم؛ سپس مشکل را حل کنیم. مثل مشکل اعتیاد؛ که اعتیاد چیست و چگونه باید درمان شود؟ مطمئن باشید که راه مستقیم با هدف شما، همسو خواهد شد. ما همیشه بر روی دو موضوع کار میکنیم. یکی چگونگی و یا نحوهی آن و دوم هدف.
مراقبت از روح و روان، خوب است. جسم ما هم، به مراقبت نیاز دارد و باارزش است.برای باورها، ارزشی نیست. انسان باید در هر صورتی، به کوشش خود ادامه دهد. هر چه آگاهی انسان بیشتر باشد، میتواند مسیر بهتری را پیدا کند. اگر بخواهیم جسم سالم و قوی داشته باشیم، باید ورزش را سرلوحهی کارمان قرار دهیم.
نویسنده: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه(لژیون دوم)
ویراستاری : همسفر ندا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم)
ارسال : همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون اول) دبیر سایت
همسفران نمایندگی بروجرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
91