از کار انداختن نقاط حساس فقط مخصوص مصرفکنندهها نیست؛ بسیاری از افراد نقاط حساسی دارند که میتواند هم مفید باشد و هم تبدیل به نیروی مخرب شود. زمانی که این نقاط به نیروی مخرب تبدیل میشوند، شخص باید به مرحلهای برسد که بتواند آنها را به مرور زمان از کار بیندازد. از کار انداختن نقاط حساس ساده نیست و فرآیندی پیچیده و دشوار است. برای مثال، اگر نقطه حساس شخصی حسادت یا دروغگفتن باشد و این ویژگی خیلی قوی شده باشد، از کار انداختن آن بسیار دشوار است؛ مثل از کار انداختن نقطه حساس یک مصرفکننده مواد، که مصرف مواد نقطه حساس او است. بنابراین، از کار انداختن نقاط حساس با نشستن پای صحبت یک واعظ، روانشناس، یا گوشدادن به رادیو و سخنرانیهای آنها به دست نمیآید. دانستن این مسائل عالی و راحت است، اما عملکردن به آنها کار بسیار سخت و دشواری است.
برای این کار باید ابتدا مکانیزم آن را بشناسیم و سپس تزکیه و پالایش انجام دهیم. حتی اگر به مسئله تزکیه و پالایش دست یابیم و باز هم نقطه حساس حمله کند، به واقع انسان قویای میخواهد که در مقابل آن نقطه راهحل پیدا کند. تأکید میکنم که این مسئله شوخی نیست.
اولین وسیله برای این کار، دانایی است؛ یعنی شخص باید به مرحلهای از دانایی و هوشیاری برسد. برای مثال، فرض کنید دوست شما اتومبیلی خریده و شما آن را ندارید و ناراحت هستید. تصویر اتومبیل، پُزدادن شخص و... در ذهن شما مرتب تکرار میشود و به مرور این تصویر گسترش پیدا میکند، رنگ و صوت هم به آن اضافه میشود و ناخودآگاه شخص را به این مسیر میکشاند. یا ممکن است نقطه حساس فردی که بخواهد بیشتر مصرف کند یا کراک مصرف کند، با همین تصاویر ذهنی به حرکت درآید و این تصاویر به تکرار درآیند تا جایی که به شکل واقعی درآید و حس و حال آن عمل را در ذهن فرد ایجاد کنند. در نهایت ضربان قلب، رنگ چهره و تنفس او تغییر میکند و سرعت آن افزایش مییابد تا جایی که به عمل انجام میرسد، خواه عمل منفی باشد یا مثبت.
بنابراین، نقاط حساس از تصاویر ذهنی آغاز میشوند و به اوج خود میرسند. انسانها باید آگاه باشند که وقتی این تصاویر میخواهند بزرگ شوند، باید جلوی آنها را بگیرند؛ درست مثل خانهای که نباید وارد آن شد، اما اگر وارد شدیم باید تا انتها برویم. باید در ورودی این مسیر، از ورود به آن جلوگیری کرد. یا همانند قلعهای که اطرافش حصار کشیدهاند و نباید دشمن وارد آن شود؛ اگر وارد شد، کار تمام است.
بنابراین، بر اساس معیاری که هرکس دارد، بازی آغاز میشود و باید به درستی هدایت شود. وقتی میگوییم باید از نقاط حساس کاسته شود، منظور نقاط حساسی است که به حالت افراطی در آمده و به نیروی مخرب تبدیل شدهاند. اگر در حالت تعادل باشد، هیچ مشکلی نیست چون هر چیز در تعادل خود مفید است و باید از آن استفاده شود.
شکر و آب هم بهاندازه خوب است، اما استفاده زیاد از آنها مخرب است. حسادت، اگر باعث پیشرفت انسان شود، خوب است؛ ولی اگر باعث آسیب به دیگران شود، مخرب است. بنابراین باید همان ابتدا که میخواهند وارد ذهن بشوند، جلوی آنها گرفته شود. برای این کار باید تصاویر ذهنی عوض شوند و این هنر میخواهد. مثلاً وقتی تصویر کشیدن کراک و نشئگی آن در ذهن میآید، بلافاصله باید تصویر بعد از نشئگی که فرد دچار بحران میشود و چیزهایی را از دست میدهد، جایگزین شود و این توانایی را پیدا کند که تصاویر را تغییر دهد.
استاد:
حال که شما عبور از این منطقه را آغاز کردهاید، در سیستم شما اشکال به وجود آمده است. باید با تفکر به آن پرداخته و بدانید که این وضعیت بهطور طبیعی بدون اشکال خواهد بود. اگر در اندیشه خوب باشید، میتوانید از جریان خروشان رود عظیم ذخایر خوبی دریافت کنید که ذخایر در سیستم مغز شما به تکامل رفته و در فرآیند بازسازی و قالب جدیدتان کمک خواهد کرد، بهطوری که قالب شما از بهترین فلز ساخته خواهد شد.
وقتی این نیرو در انسان بیدار میشود، دارای قدرت، توان و انرژی بالایی است که برای استفاده از این نیرو باید یک سد در مقابل آن ایجاد کنید تا از ذخایر آن برای ساخت مغز و جسم استفاده شود. به این معنا که سلولهای بیدار شده یکسری انرژیهایی دارند که باید برای ساخت مغز، بیوشیمی، عضلات و ماهیچهها مورد استفاده قرار گیرند.
اگر انسان بخواهد در بالاترین جایگاه قرار بگیرد، اما راه را نداند و نحوه اقدام را بلد نباشد، مشکلات همانند کوهی در مقابلش قد علم میکنند و مانع از عبور او میشوند. اگر شما انرژی ذخیره نکردهاید و برای بازسازی آن استفاده نکردید، با یک درجه نزول به قسمت دیگری رانده میشوید. به همین دلیل در سفر اول توصیه میشود که از ورزشهای سنگین خودداری کنید تا انرژی بیمورد مصرف نشود.
بیشتر انسانها نقاط حساسی دارند که برای تکامل باید با توجه به مرحلهای که در آن قرار دارند، آن نقاط را بیحس کرده یا از کارشان بکاهند. یعنی اگر این نقاط مخرب و مضر باشند، باید آنها را از کار انداخت و بیحس کرد. مانند پرخوری، حسادت، کینه و ...
شخصی که در حال بالا رفتن از پله است، وقتی تصویر گریز و نشئگی به ذهنش هجوم میآورد، باید به جای آن تصویری از زمانی که به کنگره آمده و هنوز به تعادل نرسیده و زمان را از دست داده است، جایگزین کند. اگر در ذهن شما تصویری از کسی که با شما دشمنی دارد، شکل میگیرد، باید فوراً آن را تغییر دهید و بگویید که شاید من اشتباه میکنم. انسان باید بتواند تصاویر ذهنی را جابهجا کند وگرنه یک سناریوی وحشتناک در ذهنش شکل میگیرد و نیروی تخریبی آن را هدایت خواهد کرد.
در کنگره نخواستیم فقط با ذکرگفتن مشکل را حل کنیم و با یاعلیگفتن وارد عمل شویم. ما مسئولیت کار خود را بر عهده میگیریم و از دست شیطان راندهشده به خدا پناه میبریم. نقاط حساسی مانند غیبت، کینه، حسادت، گریززدن و... در کنگره با سفر کردن بیدار میشوند. مواد مخدر یعنی خَدَرکننده، تخدیرکننده، شلکننده. با مصرف بعضی مواد مثل هروئین، شیشه و انواع قرصها، مسائل زناشویی به مرحله قطع کامل میرسد؛ ولی در سفر، به تدریج برخی قوا در انسان بیدار میشوند و تقویت میشوند، از جمله قوه جنسی که در انتهای سفر تقویت میشود و باید به تعادل برسد و در صورت عدم کنترل، ایجاد مشکل میکند.
نویسنده: مسافر فرید لژیون دوم
خدمتگزار سایت: همسفر مهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
14