جلسه دوم از دوره چهارم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی محمدیپور قم با استادی راهنما مسافر مهدی، نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافر منصور با دستور جلسه (الهام از رمضان) روز یکشنبه مورخ 5اسفند ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز بکار کرد.
سخنان استاد:
خدارا شاکرم که به من یک بار دیگر این اجازه را داد تا در این جایگاه قرار بگیرم و بتوانم خدمت کنم و آموزش بگیرم. در ابتدا از گروه مرزبانی و ایجنت محترم و همچنین از راهنمای محترم لژیون دوم تشکر میکنم که به من فرصت دادند تا در این جایگاه قرار بگیرم. همچنین از جناب مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزارم که حال خوب امروزم را مدیون این خانواده هستم. این لحظه خوش را تقدیم میکنم به آقای فهیمی، آقا آرش و علی آقا بابت تمام زحماتی که برای من کشیدند.
دو، سه قسمت میخواهم در مورد این دستور جلسه صحبت کنم. اول اینکه یک فلش بک به گذشتهها بزنم. حدود بیست و چند سال قبل، در ماه مبارک رمضان، یک انسان بزرگ از طریق متدی که خداوند برای این ماه قرار داده بود، توانست روشی را ابداع کند که نتیجهاش من مهدی هستم که الان در اینجا حضور دارم و همچنین تمام کسانی که در کنگره60 رها شدند و به حال خوب رسیدهاند.
به نظر من، آن شخص نمیخواست که برای خودش کاری انجام دهد. او میخواست که یک تبدیلی را شکل دهد و برای به وجود آوردن این تبدیل، آن خواست قوی را برای خودش و بعد برای تکتک ما انجام داد و تلاش کرد. او توانست این متد دیاستی را ابداع کند و از طریق این متد، در ادامهی مسیر و راه خداوند، با الهامی که خداوند به این شخص کرد، اکنون خیلی از انسانها از دام تاریکی نجات پیدا میکنند و به سمت روشنایی و نور حرکت میکنند. ما اول باید سپاسگزار خداوند باشیم به خاطر این متدی که در ماه رمضان قرار داده و سپس سپاسگزار جناب مهندس باشیم و برای ایشان خیر بخواهیم که از طریق الهامی که خداوند به ایشان کرد، این مسیر را پیدا کردند و ما را در این مسیر قرار دادند. سیدی مسیر را که گوش میدادم، فهمیدم که در مورد همین قضیه است. یعنی جناب مهندس فرمودند: یک انسانی که بخواهد تبدیل شود، احتیاج به معرفت دارد و اول باید بشناسد. و وقتی که شناخت پیدا میکند، یک چیز مهمتر از معرفت وجود دارد: آن هم محبت است. اگر جناب مهندس محبت نداشتند و این روش را متوجه میشدند و خودشان درمان میشدند و میرفتند، ما الان معلوم نبود که کجا هستیم و مشغول به چه کاری بودیم. پس باید ممنون و سپاسگزار جناب مهندس باشیم.
در مورد ماه رمضان، بخواهم صحبت کنم که این ماه برای من بسیار خوب بود. زمانی که وارد کنگره60 شدم و نسبت به ماه مبارک رمضان و قوانین و شرایط آن شناخت پیدا کردم، متوجه شدم که همه اینها برای خود من، جسم من، روح من و نفس من است. تمام این قوانینی که خداوند برای من در ماه رمضان قرار داده، باعث میشود که من از بند خیلی مسائل رها شوم. انسان مانند یک بالن میماند که اگر بخواهد به اوج یا جایگاهی که دوست دارد دست پیدا کند، باید رها باشد و بتواند پرواز کند. بالن زمانی که کیسههای شن از آن آویزان است، به راحتی نمیتواند به بالا اوج بگیرد. شاید آن مشئل کار میکند یا شاید آن کیسهی هوا پر از باد است، اما این کیسههای شن مانع میشوند که بالن خیلی سریع بخواهد بالا برود و اوج بگیرد. باید این کیسهها را از خودش جدا کند. این کیسهها، مسائل ضد ارزشی هستند و جناب مهندس بهترین و مهمترین کیسه ضد ارزشی را از خودشان جدا کردند چون خواستهاش را داشتند.
این کیسهها چیزهایی هستند مانند قضاوت، دروغ و... به نظر من بهترین زمان برای شروع این کار، ماه رمضان است که بتوانم تکتک این کیسهها را از خودم باز کنم و جدا کنم تا بتوانم به آن جایگاهی که دوست دارم زودتر دست پیدا کنم. این میشود الهام؛ به جناب مهندس از ماه رمضان و در ماه رمضان نسبت به آن خواستی که داشتند و مسیری که انتخاب شده بود، به ایشان الهام شد که این روش میتواند شما و بیشمار انسانها را از دام اعتیاد و بیماریهای بسیاری نجات دهد. من هم سعی میکنم از این روشی که جناب مهندس داشتند در موارد ضد ارزشی دیگر خودم استفاده کنم و بتوانم در این ماه دروغ، نفرت و غیبت را کنار بگذارم. کار خیلی سختی است، اما میشود انجام داد چون زمانی که یک انسان این کار را انجام داده است، پس مطمئناً تکتک ما هم میتوانیم این کار را انجام دهیم.
اینکه روزه چه کاری را با بدن ما انجام میدهد، به شما توصیه میکنم که سیدیهای اتوفاژی و صیام را حتماً گوش بدهید، چون من خیلی کوچکتر از این هستم که بخواهم در مورد اینها صحبت کنم. جناب مهندس در این مورد در این دو سیدی خیلی زیبا سخن گفتند و میفهمید که چقدر روزه گرفتن برای جسم، نفس و روح انسان مفید است.
در قسمت پایانی، اینکه ما در کنگره60 یک رسمی داریم که در ماه مبارک رمضان در شعبه افطاری میدهیم. حالا بچههایی که سفر دومی هستند، اطلاع دارند و سفر اولیها شاید از این جریان خبر نداشته باشند.
ما با عشق و محبت خودمان در اینجا به یکدیگر کمک میکنیم و غذا درست میکنیم و یک افطاری خوب را در کنار همدیگر و یک تجربه خوب را در کنار همدیگر برگزار میکنیم. این فقط بستگی به مهر و محبت و توان خودمان دارد. در شرایط بد اقتصادی هستیم، اما باید بخواهیم که به حال خوب برسیم و یک نفر دیگر را هم به حال خوب برسانیم. آن چیزی را که در توانمان است، بگذاریم و اینجا یک مبلغی را هدیه کنیم تا بتوانیم خیلی بهتر و زیباتر این افطاری را برگزار کنیم و از لذت این مراسم به نحو احسنت برخوردار شویم.
در آخر هم از خداوند میخواهم به من کمک کند که بتوانم این بندها را از خود باز کنم و به قول جناب مهندس وارد مسیر تبدیل شوم و بتوانم همانطور که به من کمک کردند، من هم به خیلی از انسانها کمک کنم.

تهیه و تنظیم: گروه سایت مسافران شعبه محمدیپور قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
75