یاد گرفتم که صبور باشم و به جای اینکه بخواهم به نتیجه فکر کنم فقط روی عشق و خدمت خالصانه تمرکز کنم و فهمیدم که من وظیفه دارم راه را به آنها نشان بدهم نه اینکه آنها را تغییر بدهم. این تجربه باعث شد خودم هم بیشتر رشد کنم و آموزشهای کنگره را بهتر درک کنم.
گفتگویی با راهنمای محترم همسفر زهرا نمایندگی خمین ترتیب دادهایم که در ادامه تقدیم نگاه مهربان شما میشود.
راهنمای محترم همسفر زهرا همسفر راهنما آقای رسول با آنتیایکس مصرفی تریاک وارد کنگره شدهاند که با روش DST و داروی OT به مدت ۱۰ ماه و ۱۰ روز، رهایی از بند اعتیاد ۶ سال و ۲ ماه رشته ورزشی هر دو والیبال میباشد.
یک جمله معروف که معمولا راهنمای شما به کار میبردند و همیشه به یاد شما هست چیست؟
ابتدا هفته راهنما را خدمت آقای مهندس دژاکام و خانواده محترم ایشان، همچنین تمامی راهنمایان گرامی کنگره ۶۰ تبریک عرض میکنم. بهویژه این تبریک را تقدیم میکنم به راهنمای عزیزم خانم الهه و افتخار بزرگی بود که در لژیون خانم الهه نشستم و از آموزشهای گرانبهای ایشان بهرهمند شدهام. از خانم الهه درسهای بسیاری آموختهام، اما اگر بخواهم یکی از تأثیرگذارترین آموزشهای ایشان را انتخاب کنم، جملهای بود که همیشه به یادم میماند
شادی خودت را وابسته به هیچ چیز و هیچکس ندان حتی مسافرت. اگر مسافرت حالش خوب بود تو هم حالت خوب باشد و اگر حالش بد بود حال تو هم خراب شود این یعنی تو هنوز به تعادل نرسیدهای
این جمله خیلی روی من تأثیر گذاشت. باعث شد یاد بگیرم که حال خوشم را به شرایط یا رفتار دیگران وابسته نکنم، اعتمادبهنفسم را تقویت کنم و برای شادی و آرامش خودم تلاش کنم و همچنین فهمیدم که هیچ مسیری بدون تلاش و عشق به نتیجه نمیرسد. این آموزشها مسیر زندگی مرا تغییر داد و همیشه قدردان ایشان هستم.
چه چالشی در دوره راهنمایی داشتهاید که سخت بود؟
یکی از سختترین چالشهایی که در دوره راهنمایی داشتهام، مدیریت احساساتم بود. اوایل فکر میکردم باید همه رهجوها را خیلی سریع به نتایج خوب برسانم اما کمکم متوجه شدم که هر رهجو مسیر و سرعت خودش را دارد. گاهی پیش میآمد که بعضی رهجوها اشتباهاتشان را تکرار میکردند یا از کنگره دور میشدند و این برای من خیلی سخت و ناراحت کننده بود. اما یاد گرفتم که صبور باشم و به جای اینکه بخواهم به نتیجه فکر کنم فقط روی عشق و خدمت خالصانه تمرکز کنم و فهمیدم که من وظیفه دارم راه را به آنها نشان بدهم نه اینکه آنها را تغییر بدهم. این تجربه باعث شد خودم هم بیشتر رشد کنم و آموزشهای کنگره را بهتر درک کنم.
شیرینترین قسمت خدمت در کنگره را برای ما بیان کنید؟
شیرینترین قسمت خدمت در کنگره ۶۰ برای من دیدن تغییر رهجوها و لبخند رضایت آنها بوده است. وقتی رهجوی جدید وارد لژیون میشود و بعد از چند ماه میبینم چهرهاش گشادهتر و شادابتر شده است حس فوقالعادهای دارم هیچ حسی برای من زیباتر از لحظهای نیست که رهجو به رهایی میرسد و در کنگره خدمتگزار میشود. وقتی میگوید: اگر کنگره و راهنماییهای شما نبود، نمیتوانستم به اینجا برسم. احساس میکنم تمام سختیها و چالشها ارزش را داشت و به من یادآوری میکند که علم راستین آقای مهندس میتواند واقعا معجزه کند.
سیر تکاملی شما از لحظه ورودتان به کنگره تا به الان چگونه بوده است؟
من از لحظه ورودم به کنگره ۶۰ تا به امروز احساس کردم در سفری هستم که در هر مرحله چیزهای زیادی درباره خودم و زندگی یاد گرفتهام. روزی که برای اولین بار وارد کنگره شدم سراسر شک و تردید بودم همه هدف من این بود که مسافر من درمان شود و بعد از آن بروم اما کمکم با دیدن نظم، عشق و احترامی که در کنگره وجود داشت آرامش گرفتم و فهمیدم که جای درستی هستم و این مسیر فقط برای مسافر من نیست بلکه برای خودم هم وجود دارد و زمانی که آموزشها را شروع کردم اصول کنگره و جهانبینی کنگره به من کمک کرد که خودم را بهتر بشناسم و یاد بگیرم که تغییر باید از درون خودم شروع شود نه از بیرون. وقتی وارد مسیر خدمت شدم، این بزرگترین لطف خداوند بود که شامل حال من شد و خدمت را یاد گرفتهام که بدون انتظار و با عشق به دیگران کمک کنم. خدمت در کنگره باعث شد مسئولیتپذیری را یاد بگیرم و صبورتر شدم و الان احساس میکنم نسبت به گذشته آرامش و حال خوش بهتری دارم از کنگره خیلی آموزشها گرفتهام و هرچه جلوتر میروم متوجه میشوم که مسائل بیشتری وجود دارد که باید بدانم و باید تلاش خود را بیشتر کنم تا هم خودم به تعادل بیشتری دست پیدا کنم و هم برای دیگران مفید باشم.
چه توصیهای برای مسافرانی که اجازه نمیدهند همسفر آنها به کنگره بیایند دارید؟
توصیه من به مسافرانی که اجازه نمیدهند همسفرشان به کنگره بیایند این است که درک کنند حضور همسفر به نفع هر دوی آنها است و حضور همسفر در کنگره مثل یک حامی قوی است که به او کمک میکند که آموزش ببیند و درک بهتری از بیماری اعتیاد و مسیر درمان پیدا کند. این موضوع هم باعث رشد همسفر میشود و هم باعث آرامش و پیشرفت خود مسافر میشود. وقتی همسفر و مسافر هر دو درک بهتری از یکدیگر پیدا کنند ارتباط آنها قویتر میشود و زندگی بهتری خواهند داشت و من همیشه میگویم: همسفر یک همراه است نه یک قاضی یا یک پلیس و همسفر باید در طول سفر خودش را ارتقا دهد تا به دانایی لازم برسد و بتواند نقش خود را به بهترین شکل ممکن ایفا کند. اگر مسافری با حضور همسفرش در کنگره مخالفت دارد بهتر است نگرانیهایش را با راهنمای خود مطرح کند. خیلی وقتها این مخالفتها به دلیل سوءتفاهم یا ترسهایی است که با صحبت و توضیح برطرف میشود. مسافران باید بدانند که سفر درمان یک مسیر مشترک است و حضور هر دو نفر میتواند این سفر را زیباتر و موفقتر کند.
چه کسی برای شما الگو بوده است که به خدمت راهنمایی علاقه پیدا کردید؟
راهنمای من بزرگترین الگوی من در علاقهمند شدن به خدمت راهنمایی بود. رفتار او عشق و محبت بیقید و شرطی که به رهجوها داشت و برای من الهامبخش بود. او همیشه میگفت: راهنما بودن یعنی هدیه دادن نور و امید به کسانی که در تاریکی هستند، بدون اینکه توقعی داشته باشی. رفتار ایشان که کاملا برگرفته از عدالت، معرفت و عمل سالم بود و به من نشان داد که راهنمایی فقط یک مسئولیت نیست بلکه یک مأموریت انسانی و الهی است. این مسئله باعث شد تا خودم را برای این مسیر آماده کنم و سعی کنم مثل او به دیگران خدمت کنم.
نقطه قوت شما در خدمت راهنمایی چه بوده است؟
احساس میکنم نقطه قوت من عشق به کنگره و آموزشهای الهی کنگره بوده است که بعد از انجام آنها بسیار آرامش گرفتهام و پیچیدگی مسائل برای من باز شد و توانستهام تجربیات خود را در لژیون به اشتراک بگذارم و ارتباط درستی با رهجوها بگیرم و همیشه سعی کردهام که شنوندهای باشم که رهجوها احساس کنند درک میشوند و برای آنها اهمیت قائل میشوم. مطمئن هستم که اصول کنگره ۶۰ و علم راستین آقای مهندس به من کمک کرده است تا با آرامش و صبر رفتار کنم و در این مسیر، عشق و ایمان به کنگره همیشه به من انرژی و انگیزه داده است تا در کنار رهجوها باشم و همیشه به خودم یادآوری میکنم که خدمت راهنمایی یک مسیر مشترک است که در آن هم من و هم رهجو باهم رشد میکنیم.
به نظر شما حساسترین قسمت راهنمایی چیست؟
به نظر من، حساسترین قسمت راهنمایی زمانی است که رهجو مشکلی دارد و در این لحظات رهجو با حس ناامیدی و تردید مواجه است اینجا نقش راهنما بسیار مهم است زیرا اگر برخورد نادرستی داشته باشیم ممکن است به جای کمک او را از مسیر درمان دور کنیم برای همین باید به حرفهایش خوب گوش بدهیم و به او امیدواری بدهیم و مسئله مهمتر اینکه راهنماییها باید براساس اصول کنگره و نیاز خاص هر رهجو باشد و نشان دهیم که همیشه در کنار رهجو هستیم و او میتواند به ما اعتماد کند و بدانیم که نیاز ما در دل نیاز دیگران است. بارها پیش آمده است رهجویی مشکلی را مطرح کرده است و من برای پیدا کردن راهی برای حل مشکل فکر کردم یا سیدیهایی را گوش کردهام و مطالعه کردهام، همین باعث شد آموزش بیشتری بگیرم و کلید حل خیلی از مشکلهای خودم را پیدا کنم و در نهایت به اهمیت خدمت در کنگره پی بردم و در آخر از آقای مهندس تشکر میکنم که چنین بستری را فراهم کردهاند تا من هم در جایگاه راهنمایی خدمت کنم و در این مسیر پر آموزش قرار بگیرم.
سپاس فراوان از راهنمای محترم همسفر زهرا که وقت خود را در اختیار ما گذاشتند و به سؤالات ما پاسخ دادند.
طراح سوال و مصاحبه کننده: همسفر زری رهجوی راهنما همسفر مهتاب( لژیون دوم)
ویراستار: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر مهتاب(لژیون دوم)
عکاس: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر اعظم(لژیون پنجم)
ارسال: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر اعظم(لژیون پنجم)
همسفران نمایندگی خمین
- تعداد بازدید از این مطلب :
10