دهمین جلسه از دوره چهل و سوم کارگاههای آموزش عمومی کنگره۶۰، با استادی راهنما مسافر علیرضا، نگهبانی مسافر مصطفی و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه<<الهام از رمضان>>در تاریخ چهارم اسفند ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۷ برگزار گردید.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکر هستم بابت اینکه توانستم در این موقعیت قرار بگیرم تا بتوانم آموزش بگیرم.
همه ما کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر را مطالعه کردهایم و میدانیم که سفر جناب مهندس دژاکام در اواسط ماه رمضان سال ۱۳۷۵ آغاز شد. به دلیل علاقهای که ایشان به این ماه مبارک داشتند، توانستند مصرف مواد مخدر خود را کنترل کنند و بدانند که چقدر مصرف دارند. ایشان وعدههای مصرفی خود را تنظیم میکردند و در پنج وعده، و در فاصله بین وعدهها غذا نمیخوردند. همین نظم، بهصورت تدریجی، یک سفر کامل را شکل داد و پس از آنکه این وعدهها پلهپله کم شد، به مرحلهای رسیدند که بعد از ده ماه، آن اتفاق بزرگ در هستی برای ایشان رقم خورد.
حدود ۸۰ هزار نفر رهایی این عزیزان، دقیقاً از همین نقطه عطف آغاز شد. من یک مرور بر این موضوع کردم و حالا مایلم تجربه شخصی خود را نیز با شما در میان بگذارم.
من همان موقع، قبل از اینکه به کنگره بیایم و در دوره مصرف مواد مخدر بودم، این ماه مبارک را بسیار دوست داشتم. سحری خوردن و در کنار خانواده افطار کردن را بسیار دوست داشتم و تا جایی که امکان داشت، روزه میگرفتم. حتی در زمانی که مصرفکننده بودم، روزه میگرفتم. سخت میگذشت، اما انجام میدادم.
حضور من در کنگره دقیقاً مصادف شد با ماه رمضان و به خاطر دارم که در شعبه آکادمی، هر روز یک لژیون بهعنوان لژیون خدمتگزار، زحمت پذیرایی را بر عهده میگرفت و افطاری را آماده میکرد. در شعبه آکادمی، خدمت از صبح آغاز میشد و در این زمان، جناب مهندس دژاکام شخصاً آشپزی میکردند. هنوز که هنوز است، خاطرات آن زمان برایم شیرین و خاطرهانگیز است.
جناب آقای حکیمی و جناب مهندس دژاکام، در آن روزها کنار یکدیگر کار میکردند. اگر کسی در آشپزخانه خدمت میکرد، باید در کمال سکوت و آرامش خدمت میکرد و فرمانبردار میبود؛ چرا که جناب مهندس هرگونه رفتار خلاف این را تذکر میدادند. لحظات ماه رمضان، یکی از دلایل بسیار شیرینی بود که باعث حضور من در کنگره شد.
یکسری آیینها در کشور ما وجود دارد، مثل روز معلم، که تکراری شدهاند. اما در کنگره یا کاری انجام نمیشود، یا اگر انجام شود، به بهترین نحو ممکن انجام میشود.
ماه رمضان در کنگره مثل یک جشن است. در همه شعبات، لژیونهای خدمتگزار از صبح در شعبه حضور پیدا میکنند، آشپزی را شروع میکنند، نیم ساعت قبل از افطار، افطاریها را بستهبندی کرده و با عشق تمام بین دیگران توزیع میکنند. مواد اولیه تهیه افطاری در کنگره، از بهترین و باکیفیتترین مواد اولیه تأمین و تهیه میشود.
در کنگره ما جشنهای بسیاری داریم، اما هیچ جشنی لذتبخشتر از جشن ماه رمضان نیست. هر جلسه آن مانند یک جشن است. برداشت و آگاهی من نسبت به ماه رمضان، با حضورم در کنگره و قبل از آن، بسیار متفاوت شده است. اوایل بهخاطر لذت صرف افطاری و سحری بود، اما بعدها ترس از عواقب روزه نگرفتن نیز اضافه شد.
اما با حضور در کنگره متوجه شدم که مقصود چیز دیگری است. کسی که روزه میگیرد، مخصوصاً عزیزانی که در سفر دوم هستند، در واقع خود را محک میزنند. وقتی سیستم ایکس من هنوز درست نشده بود، هنگام روزه گرفتن دچار تنشهای عصبی و سردردهای شدید میشدم، اما با گذر زمان، بیشتر این مشکلات برطرف شد.
انسان علاوه بر غذاهایی که میل میکند، درگیر یکسری تنشها و افکار منفی نیز میشود که باعث ایجاد تخریبهایی در سیستم ایکس او میگردد. بهترین زمان برای اصلاح این موضوعات و تخریبها، ماه مبارک رمضان است.
در ماه رمضان، ما از متد DST بهرهمند میشویم، بهگونهای که در دو وعده، سحری و افطاری، نیاز بدن خود را تأمین میکنیم. آن مدتزمان چندین ساعته گرسنه ماندن، باعث تنظیم سیستم ایکس میشود. ضمن اینکه یکسری نکات را در این ماه باید رعایت کرد؛ مثلاً از سخنان زشت دوری کنیم، دروغ نگوییم، غیبت نکنیم. رعایت این موارد فقط و فقط برای تنظیم سیستم ایکس ما است.
جناب مهندس فرمودند که یک سفر اولی نباید روزه بگیرد و باید حتماً داروی خود را سر زمان مقرر مصرف کند. اگر مصرفکننده آدامس نیکوتین هستند، باید دقیقاً در زمان معین آدامس را مصرف کنند. با انجام این کارها، حسهای یک مسافر تغییر کرده و بهبود مییابد.
در مجموع، میخواهم این نکته را بیان کنم که تمام هزینههایی که برای افطاری در شعبات صرف میشود، کاملاً از کمکهای افراد همان شعبه جمعآوری میشود. جشن رمضان، درست مثل جشن گلریزان است.
وظیفه ما این است که بیشترین توان خود را بگذاریم، چرا که تمام خیر و برکت آن نصیب خودمان میشود و این امکان را فراهم میکند که بهترین خدمت و پذیرایی انجام شود.
ممنون به صحبتهای من گوش کردید.
تایپ: مسافر سپند(لژیون دوم)
ویرایش و بارگزاری: مسافر حسام (لژیون شانزدهم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
43