English Version
This Site Is Available In English

ماه رمضان الگوی درمان DST

ماه رمضان الگوی درمان DST

سلام دوستان علی هستم یک مسافر
خدا را شاکرم که یک‌بار دیگر در این جایگاه قرار گرفتم. دستور جلسه امروز الهام از رمضان است. من تشکر می‌کنم از جناب مهندس به خاطر الگوبرداری از ماه مبارک رمضان که باعث کشف متد DST شد. متدی که به خاطر آن حال همه ما خوب است.
بابت این موضوع خداوند را شاکر هستیم، اعتیادی که تمام دنیا بر آن باورند که درمان ندارد، در کنگره ۶۰ با متد DST به درمان قطعی رسیده‌ایم. ماه مبارک رمضان در پیش است و من این ماه را به همه عزیزان تبریک می‌گویم امیدوارم با کمک و همیاری همه دوستان و عزیزان ماه رمضان خوبی را پشت سر بگذاریم و این منوط به این می‌باشد که همه ازنظر مالی کمک نماییم شرایط اقتصادی امسال طوری ست که ما نیاز به کمک بیشتر افراد داریم تا بتوانیم غذای خوب و باکیفیتی ارائه دهیم.
قسمت دوم دستور جلسه که دو تولد داریم، تولد اول مربوط به رهایی آقا عبدالله هست که سفر اول خود را در لژیون آقای صادقی بودند. در اینجا به ایشان هم تبریک می‌گویم من از سفر اول آقا عبدالله اطلاعات چندانی ندارم. ایشان بعد از سالها دوری از کنگره دو سال پیش وارد کنگره شدند و سفر سیگار خود را شروع کردند. سفر سیگار بسیار خوب و استانداردی داشت، گوش‌به‌فرمان بود بااینکه چند سالی از کنگره دور بود به‌محض اینکه وارد لژیون سیگار شد. پذیرفت که باید گوش‌به‌فرمان باشد و این کار را به‌خوبی انجام داد و به رهایی رسید. در بخش نشریات شعبه شادآباد مشغول خدمت است و کارش را به نحو احسن انجام می‌دهد. در ادامه کاندید پهلوانی شدند و مهندس به ایشان اجازه دادند و خود و هم‌سفرشان در آزمون راهنمایی شرکت کردند و هم‌سفرشان راهنمایی قبول شدند. بابت این موضوع خدا را شکر می‌کنم. از پتانسیل‌هایی که در آقا عبدالله سراغ دارم امیدوارم در آینده راهنمایی قبول شود.

تولد دوم مربوط به آقا سجاد هست. آقا سجاد هم در سفر اول در لژیون آقای صادقی بودند و در سفر اول خود فراز و نشیب‌های زیادی داشتند. آقا سجاد در شعبه حسنانی در قسمت OT خدمتگزار بود. در شعبه شادآباد یک دوره مرزبانی خدمت کردند. ایشان خدمتگزار خوبی است و در هر قسمتی کار خود را به نحو احسن انجام می‌دهد. اگر کاری به او سپرده شود به بهترین شکل انجام می‌دهد. کسی که بر عهده او زکات رهایی باشد آن را به‌خوبی انجام می‌دهد و حالش بسیار خوب است بچه‌هایی که در کنگره ۶۰ خدمت می‌کنند. این ویژگی را دارند همگی زکات رهایی خود را پرداخت می‌کنند. در ضمن آقا سجاد در امتحان راهنمایی هم قبول شدند که من به ایشان تبریک می‌گویم. امیدوارم در ادامه لژیون خوبی داشته باشد. از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.

سلام دوستان عبدالله هستم یک مسافر
آخرین آنتی ایکس مصرفی شیره تریاک روش درمان دی سی تی داروی درمان اپیوم خوراکی ده ماه شانزده روز سفر کردم به راهنمایی حسین غفوری رهایی چهارده ساله دوماه در ادامه سفر سیگار داشتم به راهنمایی آقای رضوانی رهایی یک سال و چهار ماه
خدا را سپاسگزارم که در خدمت شما در این جایگاه قرار گرفتم تا آموزش بگیرم.
من سال ۸۹ باحال بسیار خرابی وارد کنگره شدم. ده ماه و ۱۶ روز باراهنمایی آقای حسین غفاری سفر کردم. بعد از پایان سفر اول از کنگره رفتم و فکر می‌کردم که همه‌چیز را یاد گرفتم. دوباره سال ۹۶ برای رهایی سیگار به کنگره برگشتم. به راهنمای آقای صادقی سفر سیگار را شروع کردم ولی نه سی دی نوشتم و نه مرتب سفر کردم. سفر سیگارم را دوباره خراب کردم ولی به لطف خدا به مواد برنگشتم.
در تمام این سال‌ها همسفرم مانند یک ملائکه در کنارم بود تا سیگارم را نیز درمان کنم. یک روز همسفرم موقع ناهار ض کرد و گفت مرزبانان به من گفته‌اند که اگر مسافرت نیاید تو نیز نمی‌توانی بیایی.
سال ۱۴۰۰ به همراه همسفرم به پارک طالقانی رفتیم. به‌پیش آقای مهندس رفتم و به او گفتم که ‌می‌خواهم سفر سیگار کنم ولی می‌ترسم، جناب مهندس گفتند نترس برو سیگارت را بکش ولی باید تاوانش را بدهی.
به لژیون آقای رضوانی آمدم و سفر سیگارم را مجدداً شروع کردم. روز رهایی برای دریافت نشان پیش آقای مهندس رفتیم و من زودتر پیش آقای مهندس رفتم تا از او انرژی بگیرم. در حینی که کنار ایشان بودم یک خانمی پیش آقای مهندس آمدند و با آقای مهندس گفتند که خواهرم که روی ویلچر است می‌خواهد چهل سی‌دی‌اش را بدهد تا شما امضا کنید. آقای مهندس قبول کردند و وقتی آن خانم معلول به‌پیش آقای مهندس آمد خواهرش گفت که او با وضعیت بسیار دردناکی چهل سی‌دی‌اش را نوشته است، آقای مهندس به او گفت احسنت و اینکه تو با تمام وجود کنگره را درک نموده‌ای. آن خانم گفت وقتی سی‌دی‌ها را می‌نوشتم هیچ دردی در بدنم حس نمی‌کردم. آن صحنه مرا بیدار کرد و تمام سعی‌ام را کردم تا در کنگره خدمتگزار باشم. خدمت‌های من به زندگی‌ام برمی‌گردد و تأثیرش در زندگی فرزندانم نمود پیدا می‌کند.
از آقای رضوانی ایجنت محترم و گروه مرزبانی بسیار تشکر می‌کنم. از همسفرم که همیشه کنارم بود و دختر گلم سپاسگزارم. بعد از رهایی دخترم بغلم کرد و گفت که بابا خیلی دوستت دارم که دیگر بوی سیگار نمی‌دهی. از راهنمای محترم خانم صبا بسیار سپاسگزارم که همیشه همراه همسفرم بود. از لژیون دوازدهم و همه شما عزیزان بسیار تشکر می‌کنم.


سخنان راهنمای همسفر خانم صبا:
سلام دوستان صبا هستم یک همسفر
سپاس خداوند را برای حضور در این فضای مقدس. داشتم به این مسئله فکر می‌کردم که در چهاردهمین سال رهایی این خانواده انگار که دکترای افتخاری بابت آموزش‌های نابی که این خانواده دریافت کرده است که آنها تعلق می‌گیرد. خیلی خوشحالم که می‌بینم کسی اولین جشن تولدش چهاردهمین سال رهایی‌اش است. یکی از راه‌هایی که خداوند علمش را به بنده‌اش انتقال می‌دهد از طریق الهام است. این نوع آموزش خیلی عمیق هست، حضور در کنار افراد تأثیرگذار و قرار گرفتن در مکان‌های مقدس در میدان الهام قرار گرفتن است. ماه مبارک رمضان یکی از منابع الهامات هست. همان‌طور که ماه رمضان برای آقای مهندس منشأ الهامات بوده برای تک‌تک ما هم می‌تواند همین‌گونه باشد.
من این تولد را به آقای رضوانی خیلی تبریک می‌گویم با آقای رضوانی از خدمتگزاران خاموش هستند. بعضی آدم‌ها مانند اکسیژن هستند تا وقتی‌که هستند کسی متوجه آنها نیست ولی وقتی کم بشوند همه دم حضورشان را حس می‌کنند. جناب آقای رضوانی مانند اکسیژن برای کنگره ۶۰ به‌خصوص شعبه شادآباد هستند. خدا خیرشان دهد که باعث حیات خیلی از انسان‌ها هستند. حس می‌کنم که آقا عبدالله یکی از انسان‌های خوب هستند که با قلبشان خدمت می‌کنند. بعضی‌ها باعقلشان و بعضی‌ها با قلبشان خدمت می‌کنند و خدمت قلبی بسیار اثرگذار است.
و اما در مورد خانم زینب، ایشان سال ۹۴ وارد کنگره شدند ولی خیلی ساکت و آرام به حرکت خودشان ادامه دادند. ممکن است انسان‌ها بابت حرف‌هایشان پشیمان شوند ولی کسی بابت سکوتش پشیمان نمی‌شود. این همسفر در طی این ۹ سال با صبر و سکوت و ایمانش ادامه راه داد تا اینکه امروز ثمره‌اش را دید. وقتی نتایج آزمون را دیدم بابت خانم زینب بسیار خوشحال شدم که در جایگاه راهنمایی قرار می‌گیرد تا دیگران از وجودش بهره ببرند. اگر به راهی که در آن قرار داری ایمان داشته باشی مطمئناً به مقصد خواهی رسید زیرا خداوند صابریم را دوست دارد.
خیلی ممنون که به صحبت‌های من گوش دادید.


سلام دوستان مهدا هستم یک همسفر:
از خانم صبا راهنمای مادرم و آقای رضوانی راهنمای پدرم و از آقای مهندس تشکر می‌کنم.
تشکر می‌کنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان و از خانم صبا عزیز و آقای رضوانی برای کمک و آموزش‌هایی برای پدر و مادرم انجام دادند.
آنچه هست محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است...
سلام دوستان زینب هستم یک همسفر:
شاکر خداوند هستم برای اینکه در جمع شما عزیزان هستم. پیام برای سفر اولی‌ها دارم امیدوار باشید و قدم‌های محکم بردارید و تلاش‌هایتان هیچ هراسی به خود راه ندهید. از آقای مهندس بسیار سپاسگزارم و از آقای رضوانی خیلی ممنونم که صبور بودن را به ما آموزش دادند. از خانم صبا عزیز سپاسگزارم. من با تاریکی‌های زیادی وارد کنگره شدم و شما با نور وجودی خود هر جلسه به من هدیه‌ای دادید. از خداوند بزرگ بهترین‌ها را برای شما و خانواده عزیزتان آرزو می‌کنم. از همه شما ممنونم که به حرفهای من گوش دادید.

سلام دوستان سجاد هستم یک مسافر

آرزوی مسافر سجاد :
خواستار این هستم که همیشه در کنگره ۶۰ حضور داشته باشم و خدمتگزار خوبی برای کنگره باشم.
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که امروز روزی بنده شد در خدمت شما عزیزان باشم و از شما عزیزان آموزش بگیرم.
از راهنمای عزیزم آقای رضوانی تشکر می‌کنم آموزشی که از آقای رضوانی گرفتم این بود که همه‌چیز را برای من ساده و سهل کردند و همیشه آدرس‌ها را به ساده‌ترین روش ممکن بیان می‌فرمایند.
از راهنمای درمان اعتیادم آقای صادقی تشکر می‌کنم در سفر اول واقعاً زحمات زیادی را برای من کشیدند و هر جا که هستند سالم و پیروز باشند. در دوره مرزبانیم راهنمای من آقای حسینی بودند و آموزش بسیاری از ایشان گرفته‌ام.
از راهنمای سفر اول همسفرم خانم منیره تشکر می‌کنم از راهنمای سفر دومشان خانم فریده تشکر می‌کنم.
از دوست عزیزم آقای مظلومی تشکر ویژه‌ای می‌کنم اگر ایشان نبودند من به کنگره ۶۰ وارد نمی‌شدم.
من سفر اول پرفراز و نشیبی داشتم در آخر سفرم به دلیل جابجایی به شعبه حسنانی حس‌های من به هم ریخت و به دلیل مسافتی زیادی که تا شعبه حسنانی داشتم، فکرهای گوناگونی به سراغ من می‌آمدند که به مسیرم ادامه ندهم. ولی نمی‌دانم چه حسی و نیرویی مرا همراهی می‌کرد تا به آن شعبه بروم و در آنجا خدمت OT را انجام دهم و امروز در سال پنجم رهاییم الآن ثمره آن رفت‌وآمدهای طولانی را در زندگی‌ام می‌بینم.
نه در خانواده من و نه در خانواده همسفرم مصرف‌کننده‌ای وجود نداشت و من مصرفم را از همه باید مخفی می‌کردم و دوران بسیار تاریکی در آن زمان مصرفم داشتم ولی با ورودم به کنگره ۶۰ همسفرم مرا همراهی کرد تا بتوانم هم‌سفر خوبی داشته باشم هم خدمتگزار خوبی باشم ممنون و سپاسگزار و قدردان همسفرم هستم و امیدوارم در تمام مراحل زندگی‌اش موفق باشد و آرزویی که برایشان دارم امیدوارم شال کمک راهنمایی را دریافت کند و مطمئناً لیاقتش را دارند از همسفر کوچکم درسا خانم تشکر می‌کنم امیدوارم که همیشه در کنگره ۶۰ حضورداشته باشم و از تمام شما عزیزان که در جشن ما شرکت کردید ممنون و سپاسگزارم و تمام مشارکت‌های شما انرژی باشد در زندگی که من با انرژی خوب حرکت کنم.


سلام دوستان فریده هستم یک همسفر
عرض تبریک و خدا قوت دارم خدمت آقای رضوانی تبریک به آقا سجاد و هم‌سفرشان خانم عاطفه تبریک می‌گویم. خدمت آقا عبدالله و خانم زینب عزیز و تمام عزیزانی که امروز رهایی‌شان بود سالی که نکوست از بهارش پیداست با الهام از رمضان امیدوارم امسال بتوانیم از این فرصت استفاده کنیم خانم عاطفه از رهجوهای بسیار مسئولیت‌پذیر بسیار باوقار و در سکوت خدمت می‌کنند امروز چقدر شباهت بین این دو خانواده که تولدشان است می‌بینم هر دو خانواده سخاوتمند و همدل بی حاشیه و خدمتگزار هستند و بسیار شبیه آقای رضوانی هستند و چقدر انتقال صفات در کنگره ۶۰ در جریان است آقا عبدالله و آقا سجاد آن‌قدر خوب هستند که اصلاً آدم باور نمی‌کند که مصرف‌کننده بوده‌اند خانواده‌ای که این‌طور همدل و همدم باشند هرچقدر هم که مسیر سخت باشد محکوم به پیروزی هستند و در سال‌ها من این را به وضوح در کنگره دیده‌ام خدا را شکر می‌کنم تبریک می‌گویم به آقا سجاد بابت قبولی در آزمون راهنمایی امیدوارم که خدمت خیلی خوبی پیش رو داشته باشند چقدر پیام تولدشان زیبا و قشنگ است خانم عاطفه هم الآن نگهبان هستند و در لژیون سردار هم خزانه‌دار هستند جایگاه دنوری هم دارند خدا را شکر می‌کنم بابت بودن همچنین انسان‌هایی در کنار خودم از بودن آنها انرژی می‌گیرم به درسای عزیز هم خیلی تبریک می‌گویم خیلی دوستش دارم ممنون از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید.

سلام دوستان درسا هستم یک همسفر
تولد بابا جونم رو تبریک می‌گویم از راهنمای پدرم و مادرم خیلی تشکر می‌کنم از خدای مهربانم خیلی تشکر می‌کنم که در کنار پدر مادرم هستم مرسی که به حرفهای من گوش کردید.

سلام دوستان عاطفه هستم یک همسفر
خدا را شاکرم که در کنگره حضور دارم و از آموزش‌های اینجا استفاده کنم از جناب مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم از راهنمای سفر اولم خانم منیره تشکر می‌کنم چون واقعاً وجود ایشان باعث شد که من در کنگره بمانم فکر نمی‌کردم که در کنگره ماندگار باشم و می‌خواستم به مسافرم بگویم که تا رهایی با تو همراه بودم الآن که رها شدیم من می‌روم ولی در مدت ۴ ماه من چهل سی دی خود را نوشتم و تمام کردم که بروم درصورتی‌که باید در ۱۰ ماه تمام می‌کردم و همیشه در کارم زمان را کنار می‌گذاشتم ولی ده ماه ماندنم و خدمت کردنم در لژیون سردار بند من را به کنگره وصل نمود و باعث شد که ماندگار بشوم و از این بابت خدا را شاکرم از خانم فریده عزیز خیلی تشکر می‌کنم که تمام وجودشان پر از مهر و محبت است با آموزش‌های نابی که به ما می‌دادند باعث شد که من بیشتر جذب کنگره شوم از آقای رضوانی و آقای صادقی خیلی تشکر می‌کنم که از راهنمایان خدمتگزار و بزرگوار شعبه هستند از درسای عزیزم تشکر می‌کنم که همیشه همراه من بوده و هیچ‌وقت از نبودن‌های ما غر نزده است و همسفر اول مسافرم بوده است از مسافرم تشکر می‌کنم که همیشه مثل یک دوست در کنار من بوده است همراه هم توانسته‌ایم از همه گذرگاه‌های سخت عبور کنیم از خداوند بزرگ سپاسگزارم از تمام عزیزانی که در جشن ما شرکت کردند تشکر می‌کنم. در آخر به آقا عبدالله و خانم زینب تبریک عرض می‌کنم از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید از همه شما ممنون و سپاسگزارم.

 

اعلام رهایی ها

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .