جلسه هشتم از دوره چهل و ششم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60، نمایندگی شهرری، به استادی راهنمای محترم مسافرمحمد، نگهبانی مسافر فرهاد و دبیری مسافر سعیدبا دستور جلسه "الهام از رمضان" شنبه 4 اسفند ماه 1403 ساعت 16/30 آغاز به کار کرد.و در ادامه آزادمردی مسافر شاهرخ از لژیون سوم شنبه 4 اسفند ماه 1403 ساعت 16/30 آغاز به کار کرد.


خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر، دستور جلسه امروزالهام از رمضان است و در ادامه هم تولد 5 سال رهایی آقا شاهرخ و همسفرشان است که امیدوارم در انتهای جلسه همگی با حالی خوب جلسه را به اتمام برسانیم، دستور جلسه امروز نشان دهنده اهمیت ماه رمضان و روزه داری در کنگره 60 میباشد، همگی ما دلیل این دستور جلسه را میدانیم زیرا که در روند درمان جناب آقای مهندس تاثیر بسزایی داشته و کشف روش DST در این ماه رقم خورده است و در کتاب 60 درجه تمامی این موارد توضیح داده شده است.
جناب آقای مهندس در ماه رمضان بر روزه داری تاکید فراوانی دارد و حالا جدایی از آن نگاه اعتقادی و مذهبی بر روزه داری، نگاه مراقبه و تربیت نفس است که میتواند به ما در کنگره کمک کند تا یک مصرف کننده بتواند به درمان و تعادل برسد، تربیت نفس با مبارزه با نفس متفاوت است و نفس یک نیروی بسیار قدرتمندی است و زور انسان به نفس نخواهد رسید حالا کسانی که درگیر این نفس هستند و افسار گریخته شدهاند فقط با تمرین کردن میتوانند آن را مهار نمایند آن هم با کمک عقل و وقتی که بتوانند قوه نفس را تحت کنترل عقل دربیاورند میتوانند بر نفس خود پیروز باشند .
این موضوع نیاز به تمرین و تربیت نفس دارد، تربیت نفس دارای 3 مرحله میباشد که به ترتیب مشارطه، مراقبه و محاسبه میباشد، در کنگره هم به همین ترتیب عمل میشود و وقتی کسی وارد کنگره میشود در ابتدای امر به او نمیگویند مصرف مواد را ناگهانی متوقف کند بلکه به او میگویند مصرف مواد را شرطی کن و به آن نظم بده و زمانی که نفست امر کرد اقدام به مصرف مواد نکن و یک شرط و شروطی را برای خودت تعریف کن و یکدفعه با آن مقابله نکن و به اعتقاد من همین 30 روز ماه مبارک رمضان میتواند به مسافرین مخصوصاً سفر اولی ها کمک زیادی کند و در زمان روزه داری این سیستم شبه افیونی بدن به کم کارترین زمان خود میرسد و میتواند یک ریکاوری خوبی باشد، یکی از بهترین لحظات در کنگره زمان افطار است و همگی ما باید در این قضیه مشارکت داشته باشیم و لذت آن در همین مشارکت کردن میباشد.
درخصوص دستور جلسه دوم که تولد 5 سال رهایی آقا شاهرخ عزیز میباشد که من این روز را به شاهرخ و مخصوصاً همسفرشان تبریک میگویم و یادی میکنم از راهنمای سفر اولش آقای مصطفی حاج لو که زیر نظر ایشان به درمان و رهایی رسیدند، شاهرخ پس از رهایی مشغول خدمت کردن در کنگره شد و بعد از مدتی هم راهنمای تازه واردین بودند، یک مدتی از کنگره دور بود و با توجه به اینکه اشتیاق خدمت کردن داشت دوباره برگشت و در نشریات شعبه مشغول خدمت گزاری شد و مطمئنم بواسطه خدمتی که میکند حالش خوب است و بهتر از آن بواسطه قبولی در آزمون کمک راهنمایی میباشد و من وقتی نام شاهرخ را در لیست قبول شدگان دیدم واقعاً خوشحال شدم و خواسته من برای شاهرخ این است که همسفرشان هم انشاء الله بتوانند در آزمون کمک راهنمایی پذیرفته شوند و شال کمک راهنمایی دریافت نمایند.

آرزوی مسافر شاهرخ:
آرزو می کنم هیچ پدر و مادری چشمانش اشک آلود نباشد

خلاصه سخنان مسافر شاهرخ
سلام دوستان شاهرخ هستم یک مسافر در ابتدا از نمایندگی شهرری تشکر میکنم که این فرصت را در اختیار من قرار دادند انشالله که این اتفاق برای همه شما عزیزان رقم بخورد و شاهد تولد شما باشم، از راهنمایان خوبم آقایان سپیدکار و آقای هادی خسروی متشکرم.
من هم مثل همه تازه واردین دیگر با تخریب بسیار زیاد و ناامید از همه جا وارد کنگره شدم، شاید باور نکنید هر سال من سه بار ترک میکردم و تمام مصیبتهای ترک من به گردن همسفرم میافتاد. یکی از همکاران من مرا با کنگره آشنا کرد چند ماه طول کشید تا بتوانم شرایطم مهیا کنم و به کنگره بیایم.
روز اولی که مشاوره شدم ز ترس اینکه نکند من را اینجا بگیرند مصرفم را خیلی کمتر از آن چیزی که بود اعلام کردم وقتی که از در کنگره به بیرون آمدم همسرم با نگاه کردن به چهرهام به من گفت اینجا را پسندیدی؟ من هم با خوشحالی گفتم بله همان جایی هست که همیشه آرزویش را داشتم.
در طول سفر اول بسیار تسلیم امر راهنما بودم گرچه همسفرانم کمی مرا اذیت کردند اما ان که فکر میکنم متوجه میشوم آنها به عنوان نیروی مکمل سفر من عمل میکردند و باعث شدند نقطه تحمل من بالاتر برود ساعت ۴:۳۰ صبح به سر کار میرفتم ساعت ۲:۳۰ عصر میآمدم در حین خوردن ناهار سی دی گوش میکردم و بعد از جلسات کنگره تا ساعت ۱۲ شب دی مینوشتم قصدم این است که بگویم برای درمانم زحمت کشیدم و گوش به فرمان بودم.
خدا را شکر که توسط آموزشهای کنگره توانستم صراط مستقیم را پیدا کنم مروز حال خیلی خوبی دارم و از اینکه در بین شما هستم بسیار خوشحالم ممنونم که به صحبتهای من گوش کردید.

خلاصه سخنان راهنمای همسفر منسافر شاهرخ
سلام دوستان الناز هستم همسفر این روز قشنگ را در راس به جناب مهندس و خانواده محترمشان تبریک میگویم به اعضای کنگره ۶۰ شعبه شهرری تبریک میگویم و یک تبریک ویژه به آقا شاهرخ و همسفرشان میگویم.
در مورد دستور جلسه که الهام از رمضان است باید بگویم ماه رمضان از بچگی در خانوادههای ما رسم بوده که روزه بگیرند تا قبل از کنگره تصور ما این بود که روزهداری یعنی نخوردن آب و غذا از اذان صبح تا اذان مغرب چیزی نخوریم و نیاشامیم اما در کنگره یاد گرفتیم که علاوه بر نخوردن آب و غذا باید نفس خود را نیز تربیت کنیم
و از بسیاری از کارهای ضد ارزشی دوری کنیم و به کارهای ارزشی روی بیاوریم در انتها باز همین روز قشنگ را به خانم فریبا و مسافرشان آقا شاهرخ تبریک میگویم و امیدوارم که ثابت قدم و مستدام باشند

خلاصه سخنان همسفر مسافر شاهرخ
سلام دوستان فریبا هستم همسفر در ابتدا میخواهم چند جمله راجع به دستور جلسه الهام از رمضان بگویم. من از جمله افرادی بودم که از همان ابتدا ماه رمضان را کاملاً روزه میگرفتم الان هم همینطور است این روزه گرفتن موجب میشود که سلامتی من تضمین بشود و مشکلات و مسائلی که در طول یک سال در جسم من به وجود آمده از بین برود.
در مورد تولد مسافرم آقا شاهرخ باید بگویم این اولین بار است که من در کنار او تولدش را جشن میگیرم میخواهم از آقای مهندس و خانم آنی تشکر کنم، مسافر من قبل از ورودش به کنگره واقعاً آدم خشن و دعوایی بود اما خدا را شکر با ورودش به کنگره آرامش خاصی پیدا کرده و از خیلی از مسائل به راحتی عبور میکند.
برخلاف گذشته که رفتارهای خیلی ناراحت کننده داشت الان بسیار صبور شده و با آموزشهای کنگره یاد گرفته که چطور زندگی کند، الان مسافرت رفتن با مسافرم بسیار لذت بخش است و واقعاً با او خوش میگذرد، در پایان امیدوارم همه شما روزی چنین جایگاهی را تجربه کنید از آقای سپیدکار خیلی متشکرم از آقای امیر عابدی که مسافرم الان در لژیون ایشان حضور دارد خیلی سپاسگزارم و در نهایت از همه شما ممنونم که در جشن ما شرکت کردید



.jpg)
.jpg)
.jpg)
مرزبان کشیک: مسافر امیر حسین
تنظیم و ویراستار: مسافرحسین از لژیون سوم
تایپ: مسافر سعید از لژیون یازدهم
مسافران و همسفران نمایندگی شهرری
- تعداد بازدید از این مطلب :
266