راهنما، راهنما شدن رهجویش را میخواهد

جلسه سوم از دوره اول کارگاه آموزشی خصوصی کنگرۀ ۶۰ نمایندگی کارون با استادی مسافر جلال، نگهبانی مسافر مکی و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه‌ی « هفته راهنما » روز پنجشنبه مورخ ۱۴۰۳/۱۲/۲ در ساعت ۱۷:۰۰ آغاز بکار نمود.

سخنان استاد ؛

سلام دوستان جلال هستم مسافر،در ابتدا هفته راهنما را به جناب آقای مهندس و خانواده ایشان و همچنین تمام راهنمایان کنگره ۶۰ تبریک عرض می‌کنم. سهراب سپهری در یکی از اشعارش می‌گوید که چشم‌ها را باید شست و جور دیگر باید دید، من فکر می‌کنم که راهنمایان کنگره ۶۰ این کار را کرده‌اند و از آن حالت یاس و ناامیدی و بی‌نظمی خارج شدند، سفر خوبی را انجام دادند و به رهایی رسیدند و ماندند و متون کنگره ۶۰ را خواندند و در آزمون شرکت کردند و موفق به قبولی در این آزمون شدند و راهنما شدند و در حال حاضر نیز به همنوعان خود خدمت می‌کنند.

اشتباه است که فکر کنیم راهنمایان هیچ مشکلی ندارند و برای آنها پول از آسمان می‌بارد. به هیچ وجه اینجور نیست. تنها تفاوتی که راهنماها دارند این است که بیشتر آموزش دیده‌اند و این آموزش‌ها را عملی کرده‌اند و از یک نظم و تعادل خوبی در زندگی و کار خود برخوردار شدند. در کنگره ۶۰ نیز هر کس که این آموزش‌ها را در زندگی خود عملی کند به این تعادل خواهد رسید و خودش احساس خواهد کرد که چقدر همه چیز برای او متفاوت شده است. در کنگره ۶۰ راهنما شدن خیلی سخت است و من خودم دو سال متمادی را امتحان دادم و درس زیادی خواندم تا موفق به قبولی در این آزمون شدم. طبق تجربه‌ای که دارم برای قبولی در آزمون ابتدا باید سفر اول را به خوبی سپری کنم، سیدی‌های آموزشی را با جان دل بنویسم و عملی کنم و کتاب و متون کنگره ۶۰ را کاملاً بخوانم و در آن زمان است که می‌توانم در این آزمون قبول شوم.

بهترین حالت برای یک انسان این است که اطلاعات مفیدی را که به دست می‌آورد به دیگران انتقال بدهد. به کسانی که خواهان تغییر هستند. جمله چه ربطی به من دارد را هیچ راهنمایی نمی‌گوید و هرجا که نیاز باشد و کنگره به او بگوید با جان دل قبول می‌کند و می‌رود. برای راه اندازی کنگره ۶۰ در خوزستان آقایان بیات و آقا فرشید مدت‌های زیادی را در خاک و گرما از تهران به اهواز می‌آمدند تا اینکه کنگره ۶۰ در خوزستان پا گرفت و تماماً با هزینه شخصی خود. اما راهنما از من چه می‌خواهد؟راهنما به هیچ وجه از من فقط قطع مصرف را نمی‌خواهد و اگر قطع مصرف تنها مهم بود کنگره ۶۰ می‌توانست این دارو را به من بدهد و به من بگوید برو و در منزل، خود را درمان کن. کنگره ۶۰ می‌خواهد که سبک زندگی من تغییر کند و از من یک راهنما بسازد و مراقب باشیم که این اطلاعات را به صورت کامل دریافت کنیم چرا که کنگره ۶۰ در حال دادن ابزار به من است، ابزاری که بتوانم با آنها به آن‌هایی که خواهان کمک هستند یاری برسانیم و برای جامعه خود مفید باشیم. متشکرم که به صحبت‌های من توجه کردید.

تایپ و ویرایش و ارسال؛ مسافر مجتبی