English Version
This Site Is Available In English

حس‌های من در زمان مصرف یخ‌زده بود، اما الان می‌توانم حس خودم را به راهنمایم در قالب دلنوشته بنویسم.(نمایندگی بنفشه شیروان)

حس‌های من در زمان مصرف یخ‌زده بود، اما الان می‌توانم حس خودم را به راهنمایم در قالب دلنوشته بنویسم.(نمایندگی بنفشه شیروان)

دومین جلسه از دوره یازدهم سری کارگاه‌های آموزشی - خصوصی خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی بنفشه شیروان، با استادی ایجنت محترم مسافر مریم، نگهبانی مسافر شهین و دبیری مسافر معصومه با دستور جلسه «هفته راهنما» روز چهارشنبه ۱ اسفندماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۱:۳۰ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

سلام دوستان مریم هستم یک مسافر

عنوان دستور جلسه این هفته "هفته راهنما " است. کسی در کنگره ۶۰ به‌عنوان راهنما انتخاب می‌شود، مسیر را بلد است که راه را برای من نمایان می‌کند.در کنگره هر کسی در هر جایگاهی که قرار دارد، تا همیشه یک رهجو است و باید از راهنمای خودش تبعیت کند و قدردان این جایگاه باشد. من مریم روز اولی که به کنگره رفتم حال خیلی بدی داشتم و هرگز آن حال را فراموش نمی‌کنم.

راهنمای من در مسیر زندگی‌ام قرار گرفت و حال مرا خوب کرد. هر کسی که به کنگره قدم می گذارد، اذن ورودش صادر شده است و باید تمام تلاشش را بکند تا بهترین ها را برداشت کند و به حال خوش برسد.

آقای مهندس استاد راهنمای ما هستند که راه را پیدا کردند و به ما هم نشان دادند. این هفته را به آقای مهندس و خانواده محترمشان و همهٔ راهنماهای عزیز شعبه بنفشه شیروان خانم ناهید، خانم نجمه، خانم شهین و خانم سحر راهنمای تازه‌واردین و همهٔ عزیزانی که امسال قبول شدند، تبریک می‌گویم.

من که به کنگره رفتم، اولین الگویی که برای خودم قرار دادم، آقای مهندس بودند. خود آقای مهندس هم راهنماهایی داشتند که از آن‌ها تبعیت کردند و به حال خوش رسیدند.من در ابتدای ورودم، هیچ‌چیز به‌جز نادانی و تاریکی نداشتم، و نیروهای شیطانی مرتب به من القا می‌کردند.

من با کوله باری پر از انرژی منفی وارد کنگره شدم و راهنما انتخاب کردم. راهنمایم خانم پروانه عزیز، همه کس من شدند. علم زندگی را بلد نبودم، راهنمایم به من کمک کردند و مرا از اعماق تاریکی‌ها بیرون کشیدند.ایشان راه بلدم شدند. من مریم هیچ نمی‌دانستم، و با آموزش‌های خانم پروانه عزیزم توانستم جهان‌بینی‌ام را بالا ببرم و به حال خوش رسیدم.

اگر راهنمای بزرگوارمان آقای مهندس، علمی را که کشف کردند به رشتهٔ تحریر در نمی‌آوردند و به ما نمی‌رساندند و کنگره‌ای را تأسیس نمی‌کردند، من مریم هم الان نبودم. بنابراین باید قدردان باشم.

من وقتی دل‌نوشته برای راهنمایم می‌نویسم، باید دل داشته باشم، این دل را راهنما به من بخشیده است. حس‌های من در زمان مصرف یخ‌زده بود، اما الان می‌توانم حس خودم را به ایشان در قالب دلنوشته بنویسم. این حال خوش را مدیون راهنمایم هستم. پس باید قدردان باشم. قدردانی در جشن‌های کنگره فقط با پاکت همراه دل‌نوشته و پول صورت می‌گیرد.ان‌شاءالله همه به حال خوش برسید و بعد از رهایی در کنگره بمانید و به راهنما شدن فکر کنید و در مسیرش تلاش نمایید.

تایپ: مسافر معصومه
ویرایش: راهنما مسافر ناهید نمایندگی بنفشه شیروان
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .