جلسه نهم از دوره سی و سوم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، شعبه اروند آبادان، با استادی مسافر عباس، نگهبانی مسافر موسی و دبیری مسافر خالد، با دستور جلسه « هفته راهنما » روز پنجشنبه ۲ اسفندماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
سخنان استاد:
سلام دوستان، عباس هستم، یک مسافر.
تبریک میگویم هفتهی راهنما را به جناب مهندس و تمام راهنماهای کنگره ۶۰ شعبه اروند آبادان، هم در بخش گروه خانواده و هم در بخش مسافران. امیدوارم برکت این خدمت در زندگیشان جاری باشد.
من به عنوان یک رهجو میخواهم بگویم که راهنما چه کارهایی انجام میدهد. همانطور که جناب مهندس میگویند، من رهجو با حال خراب وارد کنگره میشوم و از آن حال خراب به حال خوب میرسم. قبل از کنگره، روشهای مختلفی برای درمان اعتیاد امتحان کردم، اما همیشه در گذرگاههای سخت، برگشتم. چرا در کنگره به حال خوش میرسیم؟ چرا از گذرگاههای سخت عبور میکنیم و از شخص مصرفکننده به شخصی که دیگر مصرف نمیکند تبدیل میشویم؟ علت چیست؟
اگر نگاه کنیم، میبینیم راهنما علت این تغییر است. راهنمایی که به من آموزش میدهد و آگاهی لازم را در من ایجاد میکند، آن عشق و محبتی که در من به وجود میآورد، باعث میشود من از گذرگاهها عبور کنم. اگر این راهنمایی نبود، چه چیزی باعث میشد من سختیها را تحمل کنم؟ وقتی روزه میگیرم و سختیهای آن را تحمل میکنم، به امید افطار است. اگر افطار نباشد، نمیتوانم روزه بگیرم. راهنما نقطهای را به من نشان میدهد که در آن به آرامش و درمان میرسم. هر وقت بخواهم خطا کنم، راهنما جلوی چشمم است. زحماتی که راهنما برای من کشیده، واقعاً غیرقابل توصیف است.
راهنما مثل یک نور است، نوری که از جایی گرفته شده و به من داده میشود. من به عنوان یک تازهوارد در تاریکی هستم و این نور به جرقهای تبدیل میشود که باید به سمت آن حرکت کنم تا به روشنایی برسم. اگر منِ رهجو به فرمان باشم، اگر تابع باشم و باور و ایمان داشته باشم به مسیری که مرا هدایت میکند، قطعاً به جایگاهی که باید برسم، خواهم رسید. ارزش کاری که راهنما انجام میدهد را نمیتوانم به طور کامل بیان کنم. راهنمایی که با وجود تمام سختیها و مشکلات خودش، وارد میشود و به من انرژی میدهد، دستم را میگیرد و اگر دستم در دستش نبود، الان من اینجا نبودم. باید میرفتم دنبال مصرفم. راهنماهایی که اینجا تلاش میکنند و زحمت میکشند، باعث شدهاند از یک لژیون به یازده لژیون برسیم و ده نفر دیگر به عنوان راهنما قبول شدهاند. راهنمایی که استاد تربیت میکند، فردی را از تاریکی به روشنایی میرساند و او را عبور میدهد.
وقتی برای مشورت نزد راهنما میروید، اگر به توصیههایش عمل کنید، به نتیجه میرسید. اگر سوال بپرسید و پاسخ را دریافت کنید، ولی عمل نکنید، هیچ اتفاقی نمیافتد. اگر به فرمان باشید و درست عمل کنید، نتیجه خواهید گرفت. آقای مهندس میگویند: "ما از درون تو بیشتر از خودت خبر داریم." راهنما بیشتر از من از درونم خبر دارد. اگر برای راهنما فیلم بازی کنم، نتیجهای نخواهم گرفت. کاری که راهنما انجام میدهد، احیای انسان است.
اگر امروز اینجا نبودم، ممکن بود زیر خاک باشم یا حتی آدمکشی کرده باشم. منی که قبلاً در برابر حرفها نمیتوانستم تحمل کنم و باید جواب بدتر میدادم، امروز با آرامش از کنار بسیاری از مسائل میگذرم. چه چیزی باعث این تغییر شده است؟ آن راهنمایی است که به آن باور دارم و سعی میکنم تا جایی که ممکن است به توصیههایش عمل کنم و رضایتش را جلب کنم.
آقای مهندس میفرمایند: "تو سعی و تلاشت را بکن، بعد هر چه شد، با تو نیست." این هفتهی راهنما دارد به پایان میرسد، اما برای ما همیشه باید روز راهنما و هفتهی راهنما باشد. ارزش و احترامی که برای راهنما قائل هستیم، باید همیشه باشد. حتی اگر ۱۰ سال از کنگره دور باشم، همیشه باید قدردان راهنمام باشم و به آنچه از من خواسته عمل کنم. اگر خلاف آن را انجام دهم، مطمئن باشم که در سراشیبی سقوط قرار میگیرم. بنابراین، تا جایی که میتوانم، باید قدردان راهنمام باشم. سپاسگزاری و قدردانی، راه مرا باز میکند، روشن میکند و از سقوط دوباره به پرتگاهها جلوگیری میکند.
گروه سایت نمایندگی اروند آبادان
تایپ مطلب: مسافر علیرضا لژیون پنجم، مسافر علی لژیون چهارم، مسافر امین لژیون یازدهم
ویرایش مطلب: توسط هوش مصنوعی
ارسال مطلب: مرزبان خبری
- تعداد بازدید از این مطلب :
49